نام پژوهشگر: مجید محمودعلیلو
ثمینه فتاحی مجید محمودعلیلو
در راستای مقایسه ویژگی های شخصیتی، منبع کنترل و راهبرد های مقابله ای افراد مبتلا به سرطان رحم و سرطان سینه با افراد عادی تعداد 45 آزمودنی مبتلا به سرطان رحم و سرطان سینه به صورت دردسترس انتخاب گردید. گروه سالم از نظر ویژگی های جمعیت شناختی (تحصیلات و سن)با افراد مبتلا به سرطان رحم و سرطان سینه همتاسازی شدند. با استفاده از پرسشنامه شخصیتی نئو(فرم کوتاه)،پرسشنامه منبع کنترل راتر و پرسشنامه راهبرد های مقابله ای لازاروس-فولکمن داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس یکراهه مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت، تحلیل نتایج نشان داد که افراد مبتلا به سرطان رحم و سرطان سینه سبک مقابله ای هیجان مدار و منبع کنترل بیرونی دارد و همچنین افراد مبتلا به سرطان رحم نمره نوروتیسم بالاتری نسبت به افراد عادی دارند.
الهه صادری اسکویی تورج هاشمی
در راستای بررسی نقش نشخوارفکری و نگرانی در ساختار ارتباطی نوروتیسم با اضطراب و افسردگی در افراد افسرده تعداد 150 آزمودنی با برچسب افسردگی غیر بالینی به صورت در دسترس و غربال شده انتخاب گردید. با استفاده از پرسشنامه شخصیتی آیزنگ، پرسشنامه scl90 (خرده مقیاس اضطراب)، پرسشنامه حالت نگرانی مایر و همکاران، مقیاس پاسخ نشخواری( rrs) نولن و هوکسما و ماورو( 1991 ) داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه( روش همزمان و روش گام به گام و حذفی پیشرفته) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، تحلیل نتایج نشان داد که بین علایم افسردگی با نشخوارفکری، نگرانی، درخودفرورفتن، تعمق، نوروتیسم، در افراد افسرده رابطه مثبت وجود دارد. علاوه بر این نوروتیسم با نگرانی، نشخوارفکری، تعمق رابطه مثبت دارد؛ و نیز اضطراب با نگرانی، درخودفرورفتگی، تعمق، نوروتیسم رابطه مثبت دارد. این یافته ها تلویحات نظری و عملی برای مداخلات بالینی به همراه دارد که برای درمانگران قابل توجه می باشند.
احمد منصوری عباس بخشی پور رودسری
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای نگرانی، وسواس فکری و نشخوار فکری در افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی، افسردگی و افراد بهنجار انجام گردید. بدین منظور تعداد 28 مراجع مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (gad)، 28 مراجع مبتلا به اختلال وسواس- اجبار (ocd)، 28 مراجع مبتلا به اختلال افسردگی عمده (mdd) و 28 نفر شرکت کننده بهنجار انتخاب شدند. گروه ها تا حد امکان از نظر متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شدند. پرسشنامه های نگرانی ایالت پن (pswq)، پرسشنامه ابعاد نگرانی (wdq)، پرسشنامه وسواس- اجبار مادزلی (moci)، یل- براون (y-bocs)، پرسشنامه بازنگری شده وسواس- اجبار (oci-r) و پرسشنامه سبک پاسخ نشخواری (rrs) در مورد افراد شرکت کننده اجرا گردید. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss-16 و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، تحلیل واریانس چند راهه (manova) و تحلیل تمیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که: الف- افراد مبتلا به gad نگرانی شدیدتری نسبت به افراد مبتلا به mdd و افراد بهنجار تجربه می کنند. در حالیکه، تفاوتی بین آنها و افراد مبتلا به ocdدر شدت نگرانی تجربه شده وجود ندارد. علاوه براین، شدت نگرانی اندازه گیری شده بوسیله pswq بالاترین وزن را در پیش بینی gad دارد، ب- بین افراد مبتلا به gadو افراد مبتلا به mdd، ocdو افراد بهنجار تفاوت معنی داری در نمره کل پرسشنامه ابعاد نگرانی وجود ندارد، و این مقیاس پیش بینی کننده هیچ یک از گروه های مورد مطالعه نیست، ج- افراد مبتلا به ocd وسواس های فکری بیشتر و شدیدتری در قیاس با افراد مبتلا به gad، mdd و افراد بهنجار تجربه می کنند. بعلاوه، وسواس فکری بالاترین وزن را در پیش بینی ocd و کمترین وزن را در پیش بینی gad دارد و د- افراد مبتلا به mdd نشخوار فکری شدیدتری نسبت به افراد مبتلا به gadو بهنجار تجربه می کنند. با این وجود تفاوت معنی داری بین آنها و افراد مبتلا به ocd مشاهده نشد. بعلاوه، نشخوار فکری بالاترین وزن را در پیش بینی ocd و کمترین وزن را در پیش بینی mdd دارد.در مجموع، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که عود افکار منفی ویژگی مهم gad، ocd و mddاست. به عبارت دیگر، نگرانی، وسواس و نشخوار فکری سازه های شناختی به هم پیوسته ای هستند که بر علایم افسردگی و اضطراب تاثیر می گذارند و سبب تشدید و تداوم gad، ocd و mdd می شوند.
نسرین عدالت زاده اقدم جلیل باباپور خیرالدین
انسان همواره دوستدار خوبی و کمال است ولی این تمایل همواره مفید نیست، به ویژه یک فرد روان رنجور ممکن است با افراط در همین تمایل دچار مشکل شود. این پژوهش به بررسی سازه شخصیتی کمال گرایی از دیدگاهی شناختی می پردازد و هدف آن بررسی رابطه بازنمایی معنایی و کمال گرایی است. آزمودنی های پژوهش 360 نفر از دانشجویان کارشناسی (دختر و پسر) دانشگاه تبریز شامل 90 کمال گرای خودمدار، 90 دیگرمدار، 90 جامعه مدار و 90 غیرکمال گرا هستند ، که در یک پژوهش توصیفی- تحلیلی با روش نمونه گیری خوشه ای ، انتخاب شده اند. پس از اجرای مقیاس کمال گرایی چندبعدی، آزمون افتراق معنایی اجرا شد. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، تحلیل واریانس چندمتغیره، خی دو و رگرسیون تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین بازنمای معنایی و کمال گرایی رابطه معنی دار (0/001> p) وجود دارد و همچنبن بازنمایی های معنایی ِچهار گروه کمال گرایان خودمدار، دیگرمدار، جامعه مدار و غیرکمال گرایان (0/001> p) باهم متفاوت است. این مطالعه نشان داد که بین بازنمایی معنایی و کمال گرایی رابطه وجود دارد و با استفاده از تکنیک افتراق معنایی می توان به تشخیص کمال گرایی پرداخت.
لادن عدل نسب تورج هاشمی
این پزوهش باهدف بررسی نقش تیپ شخصیتی d و فرسودگی حیاتی در پیش بینی بیماری قلبی انجام شد. برای این منظور، 50 نفر از بیماران قلبی که در مراکز درمانی بستری شده بودند، به شیوه تصادفی انتخاب شد. سپس 50 نفر از افراد عادی به صورت همتا شده انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های تیپ شخصیتیd (ds14) دنولت، پرسشنامه فرسودگی حیاتی maastricht و ویژگیهای دموگرافیک استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و روش تحلیل رگرسیون لجستیک و تحلیل واریانس چندگانه (manova) در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده با پیشینه پژوهشی همسو بوده و نشان داد که متغیرهای مورد بررسی (تیپ شخصیتی d و فرسودگی حیاتی) به طور معنی داری قادرند وقوع یا عدم وقوع بیماری قلبی را پیش بینی کنند.
ناهید روبین تن مجید محمودعلیلو
افسردگی پس از زایمان اختلال بالینی شایعی است که 10 تا 20 درصد از زنان پس از زایمان به آن مبتلا می شوند. این اختلال علاوه بر تاثیرات جسمی و روانی نامطلوب بر مادر، روی دیگر اعضای خانواده به ویژه در رابطه با نوزاد، تاثیرات مخربی دارد. در بررسی های مختلف به ارتباط شخصیت و افسردگی در جمعیت عمومی پرداخته شده، و اینکه شخصیت افراد می تواند پیش بینی کننده خوبی برای ابتلاء به افسردگی باشد، مشخص شده است. ولی مطالعات کمی وجود دارد که به بررسی پیش بینی کنندگی شخصیت در ابتلا به افسردگی پس از زایمان بپردازد. لذا این مطالعه در این راستا انجام گرفت. روش و مواد: این مطالعه از نوع مطالعات همبستگی می باشد. نمونه شامل 181 نفر از زنانی است که 8-4 هفته از زایمان آنها گذشته و به صورت تصادفی از 15 مرکز بهداشتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه افسردگی پس از زایمان ادینبرگ و پرسشنامه صفات شخصیتی (neo) به همراه چک لیست اطلاعات دموگرافیک است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق برنامهspss/16 و با استفاده از شاخص-های توصیفی و رگرسیون لجستیک انجام گرفت. نتایج: نتایج تحلیل داده ها نشان داد از بین متغیرهای صفات شخصیتی، عامل درونگرایی پیش بینی کننده افسردگی پس از زایمان است.
سکینه فرضی تورج هاشمی
چکیده فارسی پژوهش حاضر تاثیر آموزش حل مساله اجتماعی را بر کفایت و سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با توجه به نقش میانجی سبک دلبستگی بررسی نموده است.تعداد شش نفر از دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه به شیوه غربالگری و در دسترس انتخاب شدند که دو نفر از آنها دارای سبک دلبستگی ایمن،دو نفر دارای سبک دلبستگی دوسوگرا و دو نفر دارای سبک دلبستگی اجتنابی بودند.برای اندازه گیری متغیرهای وابسته از پرسشنامه ،پرسشنامه کفایت اجتماعی و مقیاس رفتار اجتماعی-فرم معلم استفاده شد. csi-4 تحلیل داده ها نشان داد که مداخله(آموزش حل مساله اجتماعی) می تواند به صورت معنی داری سطوح سازگاری وکفایت اجتماعی را در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه بالا ببرد. کلیدواژه ها : حل مساله اجتماعی،کفایت اجتماعی،سازگاری اجتماعی، دلبستگی ،سبک دلبستگی،اختلال بیش فعالی /نقص توجه.
محمد خسروجردی مجید محمودعلیلو
هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه ی اثربخشی آموزش مدیریت والدین و آموزش خودتعلیمی کلامی بر روی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه بود. بدین منظور 6 دانش آموز پسر مقطع دوم ابتدایی مبتلا به اختلالadhd به صورت نمونه گیری در دسترس از یکی از مدارس مقطع ابتدایی ناحیه ی2 شهرستان سبزوار انتخاب شدند؛ و به صورت تصادفی به سه گروه2 نفری تقسیم شدند. والدین دو آزمودنی اول تحت آموزش مدیریت والدین قرار گرفتند، دو آزمودنی دوم تحت آموزش خودتعلیمی کلامی و دو آزمودنی سوم هم تحت آموزش خودتعلیمی قرار گرفتند و والدین آن ها نیز در جلسات آموزش مدیریت والدین شرکت کردند(آموزش ترکیبی). پژوهش حاضر در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه منفرد به انجام رسید. در راستای آن 8 جلسه برای آموزش مدیریت والدین و 7 جلسه برای آموزش خودتعلیمی کلامی با پیگیری2 ماهه اجرا شد. به منظور ارزیابی پیشرفت این کودکان از آزمون csi-4 فرم معلم استفاده شد.داده های به دست آمده با استفاده از فرمول درصد بهبودی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد همه ی آزمودنی ها پیشرفت قابل ملاحظه ای در کاهش نشانه-های اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه داشتند و این پیشرفت در پیگیری2 ماهه در روش آموزش مدیریت والدین و آموزش ترکیبی پایدار بود ولی در روش آموزش خودتعلیمی کلامی پایدار نبود.آموزش به صورت ترکیبی بهترین نتیجه را در کاهش نشانه های اختلال adhd داشت، و آزمودنی-های تحت آموزش مدیریت والدین موقعیت بهتری نسبت به آزمودنی هایی داشتند که تحت آموزش خودتعلیمی کلامی قرارگرفتند.
فرزاد نصیری مجید محمودعلیلو
چکیده: هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در درمان افراد مبتلا به اضطراب فراگیر صورت گرفته است. روش: افراد مبتلا به gad در شهر تبریز، جامعه ی کلی را تشکیل می دهند. گروه نمونه نیز 2 نفر از افراد مبتلا به gad است که بر اساس ملاک های ورود و احراز شرایط پژوهش وارد طرح درمان شدند. یافته ها: نتایج مربوط به پژوهش حاکی از این است که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش شدت علائم اختلال اضطراب فراگیر، کاهش نگرانی، کاهش اضطراب و کاهش نمرات افسردگی شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به درمان افراد مبتلا به اضطراب فراگیر منجر می شود و موجب بهبود نگرانی، اضطراب و افسردگی در این بیماران می شود.
جاوید پیمانی حسن عشایری
پیشرفت فناوری و تخصصی شدن جوامع ، داشتن تحصیلات از ضروریات بوده و در این زمینه خواندن نقش بسیار موثر و مهمی دارد . خواندن مقوله ای از جنس شناخت است و توانبخشی شناختی مولفه های پایه ای شناخت یعنی توجه ، حافظه و عملکرد اجرائی را ارتقاء می بخشد . پژوهش حاضر برای هدف تاثیر توانبخشی شناختی بر توانائی خواندن افراد نارساخوان در قالب یک طرح آزمایشی با گروه کنترل طراحی و اجرا گردید . بدین منظور نمونه ای به حجم 40 آزمودنی از بین افراد نارساخوان کلاس سوم ابتدائی ارجاع داده شده به مرکز ناتوانیهای یادگیری 1-2 تهران انتخاب و افراد از لحاظ سن، هوشبهر و درجه اختلال همتاسازی گردیده و سپس بطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل اختصاص یافتند . کلیه آزمودنی ها در پیش و پس از مداخله با آزمون های توجه ، حافظه ، عملکرد اجرائی و آزمون تشخیصی سطح خواندن ارزیابی شدند . گروه آزمایش به مدت 78 روز و تعداد 16 جلسه 50-40 دقیقه ای مداخله توانبخشی شناختی(توانبخشی توجه، حافظه و عملکرد اجرائی) دریافت کردند . نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی بر توانائی حیطه صحت خواندن (روخوانی متن ، خواندن کلمات با معنی و بی معنی) ، درک و فهم خواندن (درک مطلب و تکمیل جملات) و برخی از حیطه های آگاهی واجی (ترکیب، تجانس و قافیه) افراد نارساخوان بطور معنی داری تاثیر مثبت داشته و باعث افزایش بهره خواندن شده است (001/0p<)؛ اما تحلیل کوواریانس در مورد خرده آزمون تجزیه واجی نشان داد که تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون با توجه به حذف اثر تغییرات نمرات پیش آزمون، معنی دار نمی باشد (001/0p<) .
فرناز فرشباف مانی صفت مجید محمودعلیلو
بیماری سرطان یکی از استرس زاترین مشکلات جسمانی در طول تحول است. مطالعات نشان داده اند که اضطراب و افسردگی از شایع ترین اختلالات عاطفی در بیماران سرطانی می باشد. در میان رویکردهای روان درمانی مختص کودکان، بازی درمانی جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده است. بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بازی درمانی در کاهش اضطراب و افسردگی کودکان سرطانی است. این پژوهش در چارچوب طرح تک آزمودنی با خط پایه ی منفرد بر روی 3 کودک مبتلا به بیماری سرطان خون با پیگیری یک ماه اجرا شد. برای این منظور 12 جلسه بازی درمانی بر اساس رویکرد ساختارمند طراحی شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون افسردگی کودکان و مقیاس تجدید نظرشده اضطراب آشکار کودکان استفاده شد. درمان کاهش قابل توجهی در اضطراب، افسردگی، خلق منفی، عزت نفس منفی، ناکارآمدی، بی لذتی، نشانه های فیزیولوژیکی اضطراب، نگرانی و ترس و تمرکز اجتماعی ایجاد کرد. یافته های به دست آمده نشان می دهد که بازی درمانی می تواند در کاهش اضطراب و افسردگی کودکان سرطانی موثر باشد.
لادن واقف شیرین ببری
زمینه و هدف: مت آمفتامین و الکل از شایع ترین داروهای مورد سوء مصرف هستند که معمولا با هم استفاده می شوند. مصرف جداگانه هریک از این دو ماده غالبا منجر به تغییرات ساختاری و عملکردی مغز می شود که با طیف گسترده ای از نقایص شناختی خصوصا اختلال در یادگیری و حافظه همراه است. استفاده توام این دو دارو ممکن است صدمات جبران ناپذیری به مغز وارد نماید.با توجه به تاثیرات مثبت ورزش بر عملکرد سیستم عصبی و همینطور نقش آن در ایجاد حفاظت عصبی و مقاومت نسبت به آسیب های مغزی، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر ورزش اجباری بر روی یادگیری و حافظه وابسته به هیپوکامپ در موشهای صحرایی می باشد که به مدت طولانی در معرض مصرف توام الکل و مت آمفتامین قرار گرفته اند. روش بررسی:در پژوهش تجربی حاضر تعداد 224 موش صحرایی نر با نژاد ویستاربه طور تصادفی به چهار گروه الکل، مت آمفتامین، الکل+مت آمفتامین و سالین (کنترل) تقسیم شدند. سپس هر گروه مجددا به چهار زیر گروه تقسیم گردید: گروه بدون ورزش، گروهی که پیش از آغاز مصرف مواد به مدت دو هفته ورزش کردند، گروهی که پس از قطع مصرف مواد به مدت دو هفته ورزش کردند و گروهی که دو هفته پیش ازآغاز مصرف مواد ورزش را شروع کرده و تا دو هفته بعد ازقطع مصرف آنها نیز ورزش را ادامه دادند. در پایان، هر گروه به دو دسته تقسیم شد. در یک دسته حافظه فضایی با استفاده ازمازآبی موریس و در دسته دیگر یادگیری اجتنابی غیرفعال با استفاده از شاتل باکس مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که تجویز الکل ویا مت آمفتامین بطور معنی داری سبب کاهش یادگیری وحافظه در هر دو آزمون حافظه فضایی و یادگیری اجتنابی غیر فعال گردید. ورزش توانست عملکرد موشهای دریافت کننده الکل را در هر دو آزمون بهبود بخشد، اما در گروه های دریافت کننده مت آمفتامین و الکل+مت امفتامین، ورزش تاثیر معنی داری در افزایش یادگیری و حافظه نداشت. نتیجهگیری: یافته های فوق موید نقش حفاظتی ورزش در برابر اختلالات شناختی ناشی از سوء مصرف مزمن موادی مانند الکل می باشد. علاوه برآن، با توجه اثر فعالیت بدنی منظم دربهبود نسبی یادگیری و حافظه در گروه های مت آمفتامین و الکل+مت امفتامین ،به نظرمیرسد ورزش می تواند به عنوان عاملی کم هزینه در پیشگیری و درمان اختلال شناختی ناشی از سوء مصرف برخی مواد موثر واقع شود.
سمیرا دمیا تورج هاشمی
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانه های اختلال وسواس- اجباری و استرس ادراک شده انجام گرفت. در راستای هدف مذکور 6 فرد واجد نشانه های زیربالینی اختلال وسواس- اجباری (وسواس فکری، وسواس تردید و وسواس شستشو) در یک طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه، طی 8 جلسه تحت آموزش روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه نشانگان وسواس- اجباری مادزلی، مقیاس نشانه های وسواس- اجباری ییل براون، استرس ادراک شده کوهن، اضطراب بک، مقیاس نشخوار فکری هوکسما و مقیاس اهمیت افکار استفاده شد. تحلیل داده ها بر اساس نمودارها، درصد بهبودی و اندازه اثر نشان داد که آموزش روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قادر است به طور قابل توجهی نشانه های وسواسی- اجباری و استرس ادراک شده را در حد بالینی بهبود ببخشد. این یافته ها تلویحات نظری و عملی برای مداخلات بالینی داشته که به طور تفصیلی مورد بحث قرار گرفته اند.
نسیم غضنفری مجید محمودعلیلو
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر باورها و کاهش شدت درد، افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به کمردرد مزمن انجام گرفته است. روش: در راستای هدف فوق، 2 فرد از مبتلایان به کمردرد مزمن ساکن شهر سلماس، بر اساس ملاک های ورود، انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی موجب تغییر در باورها و کاهش شدت درد و افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به کمردرد مزمن گردید. نتیجه گیری: نتابج پژوهش حاکی از این است که درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با تغییر در باورها و کاهش شدت درد و افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به کمردرد مزمن باعث بهبود باورها و عواطف منفی در این بیماران می شود
محسن هاشمی نسب علی آبادی جلیل باباپور خیرالدین
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد (act) بر کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر (gad) صورت گرفته است. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی با خط پایه چندگانه استفاده شده است. آزمودنی های این پژوهش را 3 بیمار از مراجع کنندگان به کلینیک روانپزشکی (اعصاب و روان) بزرگمهر تبریز بر اساس نمونه گیری هدفمند و پس از مصاحبه تشخیصی مبتلا به gad تشخیص داده و بر اساس ملاک های ورود و احراز شرایط پژوهش انتخاب شدند. که پس از دو مرحله خط پایه وارد طرح درمان شدند و درمان act را بصورت انفرادی در طی 10 جلسه دریافت کردند که این جلسات در ابتدا هفته¬ای دو جلسه و در انتها بصورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای تشکیل شدند. تغییرات درمانی، درصد بهبودی و اندازه اثر درمان act توسط پرسشنامه اضطراب صفت-حالت اشپیلبرگر (stai-t)، پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (pswq)، پرسشنامه اجتناب شناختی (caq)، پرسشنامه افسردگی بک-ویرایش دوم (bdi-ii) و پرسشنامه کیفیت زندگی (pwi-a) بدست آمدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درمان act باعث کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر شده است. این درمان اضطراب، نگرانی، اجتناب شناختی و افسردگی بیماران مبتلا به gad را کاهش و کیفیت زندگی این بیماران را افزایش داده است. پیگیری 1 ماهه بعد از اتمام درمان حاکی از ماندگاری این نتایج بود.
زهرا زنگوله چی تورج هاشمی نصرت آباد
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبکهای فرزندپروری و کانون کنترل در پیشبینی نشانگان خودشیفتگی انجام گرفت. در این پژوهش 300 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. شرکتکنندگان پرسشنامه اقتدار والدین، پرسشنامه شخصیت خودشیفته، مقیاس خودشیفتگی بیشحساس و مقیاس کنترل درونی-بیرونی راتر را تکمیل کردند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد بررسی قرارگرفت. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که سبکهای فرزندپروری و کانون کنترل میتوانند تغییرات نشانگان خودشیفتگی را پیشبینی کنند. براساس این نتایج، بین فرزندپروری سهلگیرانه و خودشیفتگی بزرگمنش رابطه منفی و معنیداری وجود دارد؛ بین فرزندپروری مقتدر و خودشیفتگی آسیبپذیر رابطه منفی و معنیداری وجود دارد؛ بین فرزندپروری مستبد و خودشیفتگی آسیبپذیر رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد؛ بین فرزندپروری سهلگیر و خودشیفتگی آسیبپذیر رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و بین کانون کنترل و خودشیفتگی آسیبپذیر رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین براساس این نتایج رابطه معنی داری میان فرزندپروری مقتدر، فرزندپروری مستبد و کانون کنترل با خودشیفتگی بزرگمنش وجود ندارد. یافتههای این پژوهش را میتوان در قلمرو نظری و از لحاظ گسترش پژوهش در زمینه خودشیفتگی و عوامل مرتبط با آن، و نیز در پیشگیری و کنترل خودشیفتگی حائز اهمیت دانست.
آمنه امامی عزت تورج هاشمی نصرت آبادی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با توجه به اثرات میانجی تنظیم هیجان بود. در راستای این هدف از جامعه دانشجویان دانشگاه تبریز تعداد 300 نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های طرحواره ناسازگار(یانگ)، اضطراب اجتماعی(کانورد) و تنظیم هیجان(گروس و جان) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که طرحواره های بریدگی- طرد، خودگردانی/ عملکرد مختل، محدودیت مختل، دیگرجهت مندی و گوش بزنگی بیش از حد و بازداری بواسطه تنظیم هیجانی نقش مثبت و معنی دار در نشانه های اضطراب اجتماعی دارند (1./. p<). از سویی نتایج نشان داد که در بین طرحواره های ناسازگار اولیه نقش گوش بزنگی، خودگردانی/عملکرد مختل و بریدگی/ طرد در اضطراب اجتماعی، برجسته تر از طرحواره های محدودیت مختل و دیگر جهت مندی است. نتایج حاصل حاکی از آن است که اضطراب اجتماعی نه تنها از بدکارکردی شناختی در قالب طرحواره های ناسازگار تأثیر می پذیرد بلکه نشانه های این اختلال بواسطه بدتنظیمی های هیجانی، تشدید می شود به نحوی که اثرات منفی شناختواره های معیوب بر اضطراب اجتماعی از طریق عملکرد معیوب تنظیم هیجانی افزون تر می گردد و باعث تشدید علایم اضطراب اجتماعی می گردد.
محمد امین شریفی تورج هاشمی
چکیده: مطالعات متعدد نشان داده اند که آزارهای دوران کودکی، یکی از پیش سازهای مهم در شکل گیری اختلال شخصیت مرزی است. همچنین، مشخص شده است که نقایص و کمبودهای فرد در مهارت های تنظیم هیجان، یکی از عوامل ضروری در ایجاد و تداوم bpd است. علاوه بر این، تحقیقات گذشته، سایر عوامل مرتبط با bpd، نظیر آلکسی تایمی و نوروتیسیزم را شناسایی کرده اند. با اینکه، هر یک از این عوامل در ادبیات پژوهشی توصیف شده اند، ولی هیچ مطالعه ای تمامی این متغیرها را در بین یک نمونه پژوهشی واحد، مورد بررسی قرار نداده است. متاسفانه، علیرغم شیوع و اهمیت بالینی اختلال شخصیت مرزی، سبب شناسی آن در جامعه ی ما هنوز مورد مطالعه قرار نگرفته است و چنین موضوعی با توجه به مرگ و میر مرتبط با این اختلال، نگران کننده است. هدف از تحقیق حاضر، برازش روابط علّی-ساختاریِ نوروتیسیزم، بدرفتاری دوره ی کودکی، فقدان ها و جدایی های اولیه، بدتنظیمی هیجانی و آلکسی تایمی با اختلال شخصیت مرزی است. بدین منظور، 413 شرکت کننده از دانشجویان دانشگاه تهران به شیوه ی نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای تحقیق، از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، مقیاس شخصیت مرزی، پرسشنامه ی کودک آزاری، مقیاس آلکسی تایمی تورنتو (tas)، خرده مقیاس نوروتیسیزم از پرسشنامه ی شخصیت neo-ffi، و مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی (ders) استفاده شد. داده های خام بدست آمده با استفاده از مدل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار lisrel نسخه ی 80/8 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل نظری برازش مناسبی دارد و بدتنظیمی هیجانی، نوروتیسیزم و بدرفتاری دوره کودکی (بخصوص، آزارهای هیجانی) پیش بین های خوبی برای اختلال شخصیت مرزی هستند. علاوه بر این، بدتنظیمی هیجانی و آلکسی تایمی در رابطه بین بدرفتاری دوره کودکی، فقدان و جدایی ، نوروتیسیزم و نشانه های bpd میانجی می شوند.
پریسا پورمحمد مجید محمودعلیلو
چکیده: مقدمه: پراشتهایی روانی، یکی از انواع اختلالات خورد و خوراک است که در افراد جوان شیوع داشته و سلامت جسمی و روانشناختی بیماران مبتلا به آن را به خطر می اندازد. رویکردهای نظری و درمان های متعددی برای این اختلال ایجاد شده است رفتاردرمانی دیالکتیکی، که بدتنظیمی هیجانی را در این بیماران هدف قرار می دهد، یکی از جدیدترین درمان های مطرح در درمان پراشتهایی روانی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فنون مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی(ذهن آگاهی، تنظیم هیجانی، تحمل پریشانی) در بهبود علایم پراشتهایی روانی، افسردگی و اضطراب در بیماران مبتلا به این اختلال انجام گرفت. روش: در چارچوب طرح های تک آزمودنی با خطوط پایه ی چندگانه، دو بیمار مبتلا به اختلال پراشتهایی روانی، به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج از پژوهش، انتخاب شدند و 11جلسه رفتاردرمانی دیالکتیکی انفرادی به صورت هفتگی و مبتنی بر راهنما بر روی این بیماران انجام گرفت. ابزارهای مورد استفاده شامل مصاحبه ی تشخیصی ساختاریافته(scid(، سیاهه ی اختلالات خوردن (edi)، آزمون افسردگی بک(bdi) و آزمون اضطراب بک(bai) بود که بیماران در جلسات پیش درمان، پنجم، هفتم، جلسه ی آخر و نیز پیگیری یک ماهه، از نظر آزمون های خط پایه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج از طریق ترسیم های دیداری، درصد بهبودی و اندازه اثر مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که dbt موجب کاهش معنی دار در علایم اختلال پراشتهایی روانی و افسردگی می شود، در حالی که اثربخشی آن بر روی علایم اضطراب معنی دار نیست. نتیجه گیری: مبتنی بر یافته های این پژوهش، می توان بیان کرد که رفتاردرمانی دیالکتیکی، به عنوان یک رویکرد جدید، می تواند در کاهش علایم پرخوری و پاکسازی و افسردگی بیماران مبتلا به اختلال پراشتهایی روانی مفید باشد.
سمانه صنایعی کمال مجید محمودعلیلو
تنظیم هیجان فرآیندهای درونی و برونی است که مسئول نظارت ، ارزیابی و تغییر و اکنش های هیجانی فرد در راه رسیدن به اهداف می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی ، افسرده و افراد بهنجار و مقایسه این راهبردها در زنان و مردان هر سه گروه صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضراز نوع علی- مقایسه ای می باشد و برای پژوهش نمونه ای به حجم90 نفر به روش همتا سازی انتخاب شده است. در پژوهش حاضرپرسشنامه های تنظیم هیجان گراس و جان (10گویه ای) اجرا گردید . داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تحلیل قرارگرفت . نتایج تحلیل نشان داد افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به مبتلایان به افسرده اساسی و افراد بهنجار بیشتر از راهبرد سرکوب و کمتر از راهبرد ارزیابی مجدد استفاده می کنند. و افراد افسرده اساسی نسبت به افراد بهنجار بیستر از راهبرد سرکوب هیجان و کمتر از ارزیابی مجدد بهره می برند. نتیجه: تحقیق حاضر نشان داد مبتلایان به اسکیزوفرنی آسیب های بیشتری نسبت به افراد افسرده و افراد عادی در تنظیم هیجان دارند.
مهدی علیزاده زارعی حسین استکی
گرچه نقص در کارکردهای اجتماعی - ارتباطی، بهترین ویژگی شناخته شده ی اختلالات طیف اُتیسم می باشد، اما امروزه شواهد رو به افزایشی مبنی بر غیر معمول بودن پردازش های حسی- ادراکی در این کودکان وجود دارد. چنین مشکلاتی می توانند حداقل به صورت همراه و یا احتمالاً به عنوان علت زیربنایی بسیاری از علائم رفتاری در اختلالات طیف اُتیسم باشد. تا به حال یافته مهم و مشترک در مطالعات اتیسم، برتری پردازش های دیداری موضع گرا و مبتنی بر جزئیات بوده است که به طور موازی، به نقص در کل نگری و ادراک گشتالتی محرکات دیداری منجر می گردد. گرچه وجود ناهنجاری در پردازش های دیداری در مغز افراد با اتیسم، مستندات زیادی به همراه دارد، اما در حال حاضر هیچ توجیه محکم و مستدل در مورد ماهیت ساختاری و عملکردی پردازش های عصبی- دیداری این افراد به ویژه در کودکان دارای اُتیسم ارائه نگردیده است
زینب میربک مجید محمودعلیلو
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سبک های فرزند پروری و استرس ادراک شده با نشانه های اختلال شخصیت مرزی بود. در راستای مطالعه 290 دانش آموز (145دختر و 145 پسر) به صورت تصادفی خوشه ای از میان دانش آموزان مدارس شهرستان نهاوند انتخاب، و پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (cerq)، سبک فرزند پروری ادراک شده (psq)، استرس ادراک شده (pss) و شخصیت مرزی (stb) بر روی آنها اجرا گردید. داده های به دست آمده از طریق روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری (sem) و با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از این بود که راهبردهای سازگار تنظیم شناختی هیجان به صورت منفی و معنی دار، و راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان، استرس ادراک شده و سبک های فرزند پروری ادراک شده به صورت مثبت و معنی داری تغییرات نشانه های شخصیت مرزی را پیش بینی می کنند. طبق نتایج، افرادی که میزان بیشتری از نشانه های شخصیت مرزی را دارا بودند، راهبردهای تنظیم هیجان منفی بیشتری به کار می گیرند، این افراد ادراک منفی تری نسبت به سبک فرزند پروری والدین خود دارند و استرس بیشتری را در زندگی ادراک می کنند.
الناز افشاری مجید محمودعلیلو
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه ی راهبردهای مقابله ای ، شادکامی و امید به آینده در نوجوانان بازمانده از زلزله ی بم با نوجوانان عادی است. طرح پژوهش این مطالعه از نوع علی – مقایسه ای بود.143 نوجوان بازمانده از زلزله و 207 نفر از سایر نوجوانان به شیوه نمونه گیر ی خوشه ای از دبیرستان های شهرستان بم و کرمان انتخاب شدند و به پرسشنامه های راهبرد های مقابله ای لازاروس ،شادکامی آکسفورد و امید به آینده اسنایدر پاسخ دادند.داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیر ی(manova)،t گروه های مستقل تحلیل گردید.یافته های پژوهش حاضر نشان داد که نوجوانان بازمانده از زلزله ی بم در راهبردهای مقابله ای، شادکامی و امید به آینده با نوجوانان عادی متفاوت هستند.نوجوانان بازمانده از زلزله از راهبردهای مقابله ای مسأله مدارکمترو از راهبردهای مقابله ای هیجان مدار بیشتر استفاده می کنند. همچنین، نتایج نشان داد که میزان شادکامی و امید به آینده در نوجوانان بازمانده از زلزله ی بم کمتر از نوجوانان عادی است. از دیگر نتایج می توان به عدم تفاوت میزان شادکامی در دختران و پسران بازمانده از زلزله ی بم اشاره کرد. همچنین، مشخص گردید که دختران بازمانده از زلزله ی بم امید به آینده ی کمتری نسبت به پسران این گروه دارند.
زیبا حیدریان مجید محمودعلیلو
انسان تقریبا همه جیز را "یاد می گیرد"او "یاد میگیرد" حرکت کند، راه برود، گوش دهد، بیندیشد، سخن بگوید، بخواند، بنویسد،... آنگاه "یاد می گیرد" مفاهیم و مشاهدات خود را در ارتباط با هم طبقه بندی کند و نهایتا به تمیز و تجزیه و استنتاج و شناخت و تصمیم گیری نایل شود... تفاوت میان آدمیان نیز، از این دیدگاه؛ به تفاوت میزان و چگونگی "یادگیری" آنها مربوط می شود. یادگیری ممکن است بدون هیچ مشکلی حاصل شود یا برعکس وجود پاره ای مشکلات سبب یاد نگرفتن یا اختلال در آن شود
خدیجه بشیرپور زینب خانجانی
چکیده ندارد.
نازیلا آقاخانی زینب خانجانی
چکیده ندارد.
حسین علی غلام رستمی تورج هاشمی نصرت آبادی
چکیده ندارد.
الهه صادری اسکویی تورج هاشمی
چکیده ندارد.
غلامحسین جوانمرد مجید محمودعلیلو
چکیده ندارد.