نام پژوهشگر: مریم شریعتی
مریم شریعتی میرتقی گروسی فرشی
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی کارآیی مدل خودارزشیابی های مرکزی در پیش بینی رضایت شغلی و بهزیستی ذهنی کارکنان بود. همچنین به نقش متغیرهای شغلی و دموگرافیک بعنوان اهداف فرعی توجه شد. در راستای دستیابی به اهداف مذکور، تعداد 229 نفر از کارکنان شرکت کویر تایر استان خراسان جنوبی با روش طبقه ای نسبتی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش از چهار ابزار شامل؛ 1- مقیاس خودارزشیابی های مرکزی (جوج و همکاران،2003)، 2- مقیاس رضایت شغلی(اسمیت و همکاران، 1969)، 3- مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران(1985)،(به منظور سنجش بعد شناختی بهزیستی ذهنی) و 4- مقیاس عاطفه مثبت و منفی(واتسن و همکاران، 1988) (به منظور سنجش بعد عاطفی بهزیستی ذهنی) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روشهای آمار توصیفی، ماتریس همبستگی و رگرسیون چند متغیره(همزمان و گام به گام) استفاده شد. نتایج، کارآیی مدل خودارزشیابی های مرکزی در پیش بینی رضایت شغلی و بهزیستی ذهنی را تایید کرد. در این راستا مشخص شدکه مدل خودارزشیابی های مرکزی، رضایت شغلی و مولفه های آن و بهزیستی ذهنی و مولفه های آن (رضایت از زندگی و عواطف مثبت و منفی) را بصورت معنی داری پیش بینی می کند. همچنین بررسی نقش متغیر های دموگرافیک و شغلی نشان داد که مدل خودارزشیابی های مرکزی، وضعیت شغل و سابقه ی خدمت پیش بینی کننده های معنی داری برای رضایت شغلی کلی هستند. علاوه براین مشخص شد که مدل خودارزشیابی های مرکزی و سابقه خدمت، رضایت از زندگی(بعد شناختی بهزیستی ذهنی) و عواطف مثبت و منفی(بعد عاطفی بهزیستی ذهنی) را بصورت معنی داری پیش بینی می کنند.
مریم شریعتی عبد الله کولوبندی
بیگمان عصر حاضر دوران رویارویی سازمانها با پدیده ی انقلاب دانش است وسازمانها ی امروزی میتوانند با تکیه بر مدیریت بهینه ی دانش،در فضای بشدت رقابتی موجود، بقای بلند مدت خود را تضمین نموده وآینده ای روشن را برای خود وکارکنانشان رقم بزنند.از سوی دیگر با تغییر نگرش به نیروی انسانی از یک هزینه ی ثابت به یک سرمایه ی توسعه پذیر وارزشمند،لزوم حرکت بسمت پرورش وتوانمندسازی این سرمایه گرانقدر وتبدیل کارکنان ایستا به نیروهایی فعال ، توانا ودانشی، امری انکارناپذیر است .برهمین اساس این تحقیق در پی یافتن رابطه ی بین این دومقوله یعنی توانمندسازی ومدیریت دانش در شعب بانک تجارت استان تهران است ودر این راه جهت جمع آوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای بهره گرفته است.این تحقیق کاربردی، از روش پیمایشی استفاده نموده واز دو پرسشنامه مدیریت دانش(مارشال)و توانمندسازی(میشرا)که روایی آنها از طریق صوری وپایایی آنها با بدست آمدن آلفای کرونباخ 0.82و0.85 به اثبات رسیده است، بعنوان ابزار گردآوری داده ها بهره گرفته است.جامعه ی آماری این تحقیق 5998 نفر است که باکمک فرمول کوکران 361 نفر از آنان بعنوان نمونه مورد مطالعه قرار می گیرند. درتجزیه تحلیل داده ها پس از اثبات غیر نرمال بودن داده ها، از آزمون اسپیرمن وفریدمن استفاده شده است ونتایج حاصله حاکی از وجود ارتباط مستحکم بین دومتغیر پژوهش می باشد.
مریم شریعتی محبوبه حسین یزدی
یک مسأله برنامه ریزی دوسطحی یک مسأله بهینه سازی سلسله مراتبی می باشد که محدودیت های آن تا اندازه ای به یک مسأله بهینه سازی دیگر محدود می¬باشند. این نوع برنامه¬ریزی می¬تواند به عنوان یک نوع ایستا از بازی عدم همکاری دو بازیکن که توسط ون استاکلبرگ معرفی شده است، در زمینه بازارهای اقتصادی نامتعادل باشد. مسأله برنامه ریزی دوسطحی یک مسأله برنامه ریزی چندسطحی دارای دو سطح می باشد. سطح بالا به عنوان پیشرو و سطح پایین به عنوان پیرو نامگذاری می شوند. این مسأله بهینه سازی سلسله مراتبی به طور طبیعی، در بسیاری از پدیده ها که فعالیت های سطح پایین به تصمیمات سطح بالا بستگی دارد، ظاهر می شود. ابتدا پیشرو تلاش می کند تا تابع هدفش را بهینه بکند. پیرو تصمیم پیشرو را مشاهده کرده و تصمیمش را می گیرد. مسائل دوسطحی به طوروسیعی در مسائل مربوط به بهینه¬سازی به کاررفته اند. اکثر تحقیقات روی برنامه ریزی دوسطحی، بر مسائل خطی متمرکز شده است. از اواسط دهه 1970 که برنامه ریزی دوسطحی مورد توجه محققان قرار گرفته تا به امروز، بیش از بیست الگوریتم متفاوت برای حل این مسائل پیشنهاد شده است. در این میان رویکرد کان- تاکر بیشتر مورد استفاده قرار گرفته و الگوریتم انشعاب و کران نامیده می¬شود. یک مسأله برنامه¬ریزی دوسطحی خطی صحیح یک مسأله برنامه¬ریزی دوسطحی خطی می¬باشد که همه متغیرهای پیشرو و پیرو صحیح می¬باشند. در این پایان¬نامه، یک الگوریتم انشعاب و برش برای حل برنامه ریزی دوسطحی صحیح توصیف می کنیم که تکنیک های موجود برای برنامه ریزی خطی صحیح در این زمینه محاسباتیِ پرچالش را توسعه می دهد. این الگوریتم، الگوریتم انشعاب و کران مور و بارد را بهبود می بخشد و در آن از تکنیک صفحه برش برای تولید کران های بهتر استفاده می کند و به استراتژی های منشعب کردن خاصی نیاز ندارد و برای حل نمونه های خطی، قابل پیاده سازی و اجرا در یک روش سرراست می باشد.
مریم شریعتی محمد حسینی
چکیده ندارد.