نام پژوهشگر: موسی کافی
فاطمه سندی ایرج صالحی
مقدمه: خانواده مهمترین بخش از محیط کودک است، به همین دلیل خانواده قوی ترین عامل اجتماعی کردن کودکان تلقی می شود که در شکل دادن به شخصیت، خصوصیات و انگیزه ها نقش کلیدی دارد، روشهای منضبط کردن کودک و قدرت همانند سازی کودک در الگوهای تعامل بین فرزند-والد یا شیوه های فرزندپروری ریشه دارد. هدف: بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری ، عزت نفس و هویت در دانش آموزان دختر دبیرستانی مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی از نوع همبستگی است و 375 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی مدارس دولتی و غیردولتی از دو ناحیه آموزش و پرورش شهر رشت در سال تحصیلی 1389- 1388 به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند این دانش آموزان به پرسشنامه های شیوه فرزند پروری بامریند، سبک های هویت برزونسکی و عزت نفس کوپر اسمیت پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss نسخه 16 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد بین شیوه فرزندپروری و میزان عزت نفس و همینطور بین سبک های هویت و میزان عزت نفس در دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد. ماتریس همبستگی نیز نشانگر رابطه معنی دار میان شیوه های سه گانه فرزندپروری و سبک های سه گانه هویت بود. یافته های حاصل ازتحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان دهنده توانایی پیش بینی کنندگی بیشتر متغیر شیوه فرزندپروری قاطعانه در میان تمامی متغیرهای مستقل می باشد و در واقع می تواند 5/23 درصد ازعزت نفس را در بین دانش آموزان دختر پیش بینی کند، آزمون t مستقل نشان داد بین میزان عزت نفس دانش آموزان مدارس دولتی و غیردولتی تفاوت معنی دار وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، هماهنگ با پژوهش های پیشین در این زمینه نشان می دهد دانش آموزانی که تحت شیوه فرزند پروری قاطعانه پرورش یافته اند دارای میزان عزت نفس بالاتری هستند اغلب این دانش آموزان دارای سبک های هویت اطلاعاتی و یا هنجاری هستند اما دانش آموزان تحت شیوه فرزند پروری مستبدانه و سهل گیرانه دارای عزت نفس پایین تر و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی هستند. از یافته های پژوهش حاضر و پژوهش های پیشین می توان نتیجه گرفت که شیوه فرزند پروری قاطعانه نسبت به شیوه های دیگر فرزند پروری دارای پیامدهای مثبت فراوان برای فرزندان است. کلید واژگان: شیوه های فرزند پروری، عزت نفس، سبک های هویت، دختران دانش آموز
نرگس جهانی راد موسی کافی
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل استرس زای ورزشکاران تیم های ملی ایران بود. جامعه آماری پژوهش را 85 نفر از ورزشکاران ملی ایران در رشته های فوتبال، فوتسال، بسکتبال، والیبال و هندبال تشکیل می داد. نمونه آماری برابر با جامعه آماری بود و در مجموع تجارب 71 ورزشکار (83 درصد) در این باره بررسی شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته ای با مقیاس پنج ارزش لیکرتی بود که روایی صوری و محتوایی آن را 13 نفر از اساتید صاحب نظر دانشگاهی و ورزشکاران حرفه ای و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ تایید شد. (پرسشنامه عوامل استرس زای حین رقابت 92/0=.r و خارج از رقابت 94/0= r). برای شناسایی عامل ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متعامد و برای آزمون فرضیه-های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی، آزمون t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنی داری 05/0 ? p استفاده شد. بر اساس تحلیل عاملی 65 گویه در دوازده عامل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب عوامل آسیب دیدگی جسمانی، مسائل شخصی و میان فردی، وضعیت جسمانی، تعارض با مربی، جوّ تیم، پیروزی و برنده شدن، یکنواختی و روحیه نداشتن، زمان، ابهام و عدم اطمینان، انتظار پیشرفت، فشار تمرین و رسانه و استرس داخل زمین بیشترین نقش را در ایجاد استرس ورزشکاران دارند و تفاوت اولویت این عوامل نیز معنی دار بود. همچنین فقط در عامل آسیب دیدگی جسمانی از بین عوامل استرس زای حین رقابت با سابقه لیگ دسته یک بازیکنان رابطه منفی و معنی داری وجود داشت (248/0-=.r) و بین سایر عوامل استرس زا و سوابق مختلف ورزشکاران تفاوت معنی داری مشاهده نشد. (05/0 ?p). بنابراین، مدیریت تمرینات و رقابت های ورزشی، پیشگیری و درمان آسیب های بدنی و مهارت های ارتباطی و میان فردی ورزشکار می تواند در کاهش استرس موثر باشد.
سید مجتبی میرمیران سلاکجانی علی تسلیمی
ازجمله رویکردهای متعدد نقد و بررسی آثار ادبی، نقد اسطورهشناختی یا نقد کهنالگویی است، که خود یکی از شاخههای فرعی نقد روانشناختی به شمار میآید. این رویکرد که عمدتأ بر پایهی اندیشهی روانپزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته است، به بررسی عناصر ساختاری اسطوره که در ناخودآگاه جمعی حضور دارند، می پردازد؛ به باور یونگ، این عناصر ساختاری، نوعی تجارب همگانی است که به گونهای در همهی نسل ها تکرار می شود و از راه قرار گرفتن در ناخودآگاه جمعی وارد سازمان روانی فرد می شود. یکی از اهداف مهم در روانشناسی ژرفانگر یونگ کنکاش و تحقیق در روان انسانی و نیز بررسی فرایندی است که منجر به تحقق کهن الگوی خویشتن در فرد انسانی می شود. این رساله به بررسی تیپها، پرسوناژها و قهرمانان داستانهای شاهنامه بر پایهی نظریات یونگ بویژه فرایند فردیت و کهنالگوها میپردازد و نشان میدهد،که فرد یا قهرمان برای اینکه به تفرد، تمامیت و به تعبیر یونگ به خویشتن دست یابد، باید از چه موانع و دامها و چه منازل و خانها و چالشهای جدی که بر سر راه او قرار گرفته، بگذرد. کلیدواژهها: فردوسی، شاهنامه، یونگ، ناخودآگاه جمعی، اسطوره، کهن الگو، فرایند فردیت .
طیبه رضایی نسب موسی کافی
چکیده مقدمه : آزمون بندرگشتالت یکی از معروفترین آزمونهای نوروپسیکولوژیک است که ساده و سهل الاجرا بوده و می تواند جهت ارزیابی آسیبهای مغزی مورد استفاده قرار گیرد. .هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان حساسیت، ویژگی و نقطه برش این آزمون در تشخیص آسیب مغزی تروماتیک بود. مواد و روشها: آزمودنیهای پژوهش شامل 240 نفر بودند که در دو گروه 120 نفری بیماران دچارtbi و افراد عادی به شیوه نمونهگیری غیراحتمالی و پیاپی وارد مطالعه شدند و در قالب یک طرح علی مقایسه ای جهت اعتبارسنجی مورد بررسی قرار گرفتند. انتخاب گروه سالم با استفاده از روش همتاسازی آنها با گروه بیماران دچار tbi انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش آزمون بندرگشتالت، پرسشنامه اطلاعات عصب شناختی و تشریحی، سیاهه متغیرهای جمعیت شناختی بیماران دچار آسیب مغزی تروماتیک(tbi) و آزمون معاینه مختصر روانی(mmse) بودند. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین دو گروه بیماران دچارtbi و افراد سالم از نظر خطاهای 12گانه آزمون بندر گشتالت تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنا که افراد دچار tbiدر این 12 شاخص خطاهای بیشتری داشتند. در این پژوهش میزان نقطه برش معادل 5/6 به دست آمد که حساسیت، ویژگی و ناحیه زیر منحنی راک آن در تطابق با یافته های مثبت در ct اسکن به ترتیب برابر با ، 8 /55% ،2/81% و 69/0محاسبه گردیدند. همچنین ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی و کارایی به ترتیب برابر با 08/95%، 03/22% و17/59% بود. ضریب اعتبار تشخیصی نشان داد در مجموع 3/98% از آزمودنیها به درستی در دو گروه سالم و بیمار قرار گرفتهاند. ضریب اعتبار همزمان با آزمون mmse53/0- ، ضریب اعتبار سازه 47/0 ، پایایی بین سه ارزیاب از طریق محاسبه ضریب هبستگی درون طبقهای (icc) 81/0 و ضریب آلفای کرونباخ.برای کل نمونه حاضر در پژوهش85/0 و برای بیماران دچار tbi 43/0 و برای افراد عادی 32/0 بدست آمد. نتیجهگیری: براساس این یافته ها آزمون بندرگشتالت در بیماران دچارtbi میتواند تنها به عنوان یک ابزار غربالگری آسیب مغزی به کار رود و برای مقاصد تشخیصی ضروریست از ابزارهای پاراکلینیکی (نظیرct اسکن و mri) در کنار این آزمون استفاده شود. کلید واژگان: ، آزمون دیداری- حرکتی بندرگشتالت ،حساسیت، ویژگی، نقطه برش ، آسیب مغزی تروماتیک
کمال مقتدایی حمید افشار
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(mbct) بر کاهش علائم روان شناختی و جسمی بیماران مبتلا به نشانگان روده ی تحریک پذیر بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی (پیش آزمون ـ پس آزمون ـ پی گیری) با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش کل بیماران زن مبتلا به اختلال عملکردی گوارش در شهر اصفهان بودند که به کلینیک روان تنی (سایکوسوماتیک) اصفهان در طی پژوهش مراجعه می کردند. بدین منظور 14 بیمار مبتلا به نشانگان روده ی تحریک پذیر براساس ملاک های تشخیصی rome-ii، به صورت نمونه گیری در دسترس توسط متخصصان گوارش انتخاب و در دو گروه آموزش ذهن آگاهی و کنترل قرارگرفتند. آزمودنی ها در دو گروه قبل از مداخله، در پایان مداخله (دو ماه پس از آموزش) و دو ماه بعد در مرحله ی پیگیری مورد آزمون قرار گرفتند. جهت تشخیص گذاری و ارزیابی علائم جسمی اختلال نشانگان روده ی تحریک پذیر از ملاک تشخیصی rome-ii و جهت ارزیابی علائم روان شناختی از فرم کوتاه پرسشنامه نشانه های روانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین نمرات علائم روان شناختی در گروه آموزش ذهن آگاهی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل کاهش یافته است. همچنین یافته ها نشان داد که میانگین نمرات علائم جسمانی بیماران ibs (شدت و میزان)، در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پی گیری کاهش معنادار داشته است. بر اساس نتایج، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود علائم روان شناختی و جسمانی بیماران مبتلا به نشانگان روده ی تحریک پذیر اثر بخش است و تلویحات مهمی در توجه به درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش مشکلات روان شناختی بیماران دارای نشانگان روده ی تحریک پذیر دارد.
ماریه عبدالقادری موسی کافی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی رفتاری بر کاهش درد، افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به کمر درد مزمن بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون) با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به کمر درد مزمن از بیمارستان پورسینا و کلینیک فوق تخصصی بعثت شهر رشت انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی رفتاری و گروه کنترل جایگزین شدند. برای گروه اول درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و برای گروه دوم درمان شناختی رفتاری اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. داده های پژوهش با کمک پرسشنامه ی درد مک گیل و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی- 21 (dass-21) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمرات درد در گروه ذهن آگاهی و درمان شناختی رفتاری در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل کاهش معنادار داشته است. همچنین یافته ها نشان داد که میانگین افسردگی و اضطراب در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاهش معنادار داشته است. بر اساس نتایج، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی رفتاری در کاهش درد، افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به کمر درد مزمن اثربخش است.
منصوره سلامت موسی کافی
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش بازی درمانی شناختی رفتاری بر افزایش توجه، حافظه و مهارت های اجتماعی کودکان با ناتوانی یادگیری املاء بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی (پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه-ی آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه سوم مقطع ابتدایی شهرستان دهاقان (اصفهان) بودند. بدین منظور 40 دانش آموز مبتلا به ناتوانی یادگیری املاء، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آموزش بازی درمانی و کنترل قرار گرفتند. شرکت-کنندگان در گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (90 دقیقه ای) تحت آموزش بازی درمانی شناختی رفتاری قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش عبارت بودند از، آزمون تشخیص ناتوانی یادگیری املاء(کوسنج و همکاران، 1391)، آزمون هوش وکسلر ویرایش چهارم، پرسشنامه تشخیصی اختلال نقص توجه(سهرابی و همکاران، 1389)، شاخص اختلال نقص توجه جردن و مقیاس مهارت های اجتماعی گرشام الیوت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس و 18 spss-استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد(01/0 p<)، و با توجه به جدول میانگین ها، میانگین نمرات حافظه، توجه و مهارت های اجتماعی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل افزایش یافته است. بر اساس نتایج، بازی درمانی شناختی رفتاری بر بهبود و توانبخشی توجه، حافظه و مهارت های اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املاء اثر بخش است و تلویحات مهمی در توجه به درمان های مبتنی بر بازی درمانی در کاهش مشکلات دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری دارد.
مریم چراغ سپهر مهناز خسروجاوید
در رویکرد روایت درمانی مواجهه ای، شرکت کننده با همکاری درمانگر، دست به ساخت یک شرح حال دقیق و به ترتیب وقوع زمانی از زندگی خودش می زند. شیوه روایت درمانی مواجهه ای دارای دو نقطه تمرکز است. هدف اول در این شیوه آن است که با استفاده از مواجهه درمانی، با مواجهه کردن بیمار با خاطرات مربوط به رویداد آسیب زا از شدت علائم اختلال تنیدگی پس از ضربه در آنها کاسته شود و هدف دوم ساخت یک روایت دقیق از رویداد و پی آمدهای ناشی از آن است این پژوهش با هدف بررسی کارآیی روایت درمانی مواجهه ای در درمان کودکان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از ضربه انجام شد. روش پژوهش آزمایشی (طرح چند خط پایه) بود. جامعه آماری در این پژوهش کودکان 5 -6 ساله ای بودند که در بخش ترومای بیمارستان پورسینای رشت سال 1392 (از ابتدا تا پایان فروردین ماه) بستری شده بودند. 3 کودک 5 ساله مبتلا به اختلال تنیدگی پس از ضربه بر اساس نظر پزشک متخصص با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از مقیاس درجه بندی هفتگی اختلال تنیدگی پس از ضربه والد-کودک (2007) و مقیاس بی میلی (2010) برای آزمودنی ها استفاده شد. روایت درمانی مواجهه ای به مدت 12 جلسه هفتگی اجرا و مرحله پی گیری نیز، 3 ماه پس از درمان دنبال شد. داده ها با درصد بهبودی و ضریب تغییر پذیری کوهن تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اثر روایت درمانی مواجهه ای بر آماج های درمان (تجربه مجدد، اجتناب و بی حسی و بیش انگیختگی) معنادار است. می توان نتیجه گرفت که روایت درمانی مواجهه ای با تاکید بر نقاط تکیه گاهی، از بین بردن داستان آکنده از مشکل و بازنویسی داستان آسیب زا، می تواند سبب بهبود نشانگان کودک گردد.
کبری محمدپور موسی کافی
چکیده عنوان: رابطه ویژگی های شخصیتی، باورهای غیرمنطقی، نگرانی و علایم روان شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (ام.اس) و همتایان سالم کبری محمد پور زمینه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس(ms) یکی از شایعترین بیماری های نورولوژیک در انسان بوده و ناتوان کننده ترین بیماری در بزرگسالان جوان می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی، باورهای غیرمنطقی، نگرانی وعلایم روان شناختی در بیماران مبتلا به ام اس و همتایان سالم انجام شد.روش بررسی: در این پژوهش که به روش مورد- شاهدی انجام شد، 80 نفر از بیماران مبتلا به ms و 80 نفر از افراد سالم فاقد ms که از نظر جنس، سن، وضعیت تاهل و سطح تحصیلات با گروه مبتلا به ms همتا بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه ی اطلاعات جمعیت شناختی، پنج عامل بزرگ شخصیتی نئو (neo-ffi)، فهرست تجدید نظر شده علایم روان شناختی (scl-90-r)، پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (pswq) و پرسشنامه چهار عاملی باورهای غیر منطقی اهواز (4ibt-a) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار (ver.20) spss و تحلیل کوواریانس چندمتغیری (mancova) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که به غیر از خرده مقیاس افکار پارانوئیدی، تمامی خرده مقیاس¬های scl-90-r و شاخص¬های کلی آن همچون شکایات جسمانی، وسواس فکری عملی، حساسیت میان¬فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، روان پریشی، gsi، psdi و pst در گروه ms بیش از همتایان سالم آنها می¬باشد(0001/0p<). همچنین میانگین نمرات ویژگی¬های شخصیتی نوروزگرایی و وظیفه¬شناسی در بیماران مبتلا به ام اس و میانگین نمرات ویژگی¬های برون گرایی و گشودگی در افراد سالم بیشتر از همتایان مقابل خود به دست آمد(0001/0 p<). میانگین خرده مقیاس های پرسشنامه باورهای غیر منطقی شامل درماندگی در مقابل تغییر، تایید توقع دیگران و اجتناب از مشکل به همراه نمره کل آزمون در بیماران مبتلا به ام اس، بیش از همتایان سالم می¬باشد(0001/0 p<). در نهایت میانگین نمره نگرانی عمومی و نگرانی کل در بیماران مبتلا به ام اس بیشتر از همتایان سالم و میانگین نمره خرده مقیاس فقدان نگرانی در گروه سالم بیش از همتایان بیمار یافت شد (0001/0 p<). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش فزونی نشانه¬هایی همچون شکایات جسمانی، حساسیت میان¬فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی و شاخص¬های gsi و psdi در بیماران مبتلا به ms در برابر همتایان سالم آنها برجسته می سازد. همچنین بیماران مبتلا به ms ویژگی¬های نوروزگرایی و وظیفه شناسی بیشتر، و برون¬گرایی و گشودگی کمتری را در مقایسه با همتایان سالم خود نشان می¬دهند. علاوه بر آن کلیه ابعاد مرتبط با باورهای غیرمنطقی در گروه بیماران مبتلا به ms بیش از همتایان سالم آنها بود. سرانجام گروه بیماران ms در دو عامل نگرانی عمومی و نگرانی کل، نمرات بالاتری را نسبت به همتایان سالم خود نشان دادند واژه های کلیدی: مالتیپل اسکلروزیس ،علائم روانشناختی، ویژگی های شخصیتی، باورهای غیرمنطقی، نگرانی
محمد تجدد خشکنودهانی موسی کافی
یکی از رایج ترین اختلال ها در بین کودکان و نوجوانان، اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است. پژوهش های مختلفی نشان داده اند که در خانواده های دارای این کودکان، مشکلات گسترده ای در ارتباط بین والدین و کودکان مشاهده می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مدیریت خشم بر بهبود روابط والد- کودک، در والدین کودکان دارای نشانه های اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه انجام شده است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و با گروه کنترل می باشد. جامعه این پژوهش را والدین تمامی دانش آموزان دارای نشانه های بیش فعالی/ نارسایی توجه در شهر تولم استان گیلان هستندکه در سال تحصیلی 93-92 در مدارس ابتدایی این منطقه مشغول به تحصیل بودند. در ابتدا با مراجعه به مدارس این شهر و با استفاده از مقیاس تجدید نظر شده کانرز، والدین کودکان دارای نشانه های اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی را شناسایی و تعداد 24 نفر از والدین، از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و از آن ها جهت شرکت در پژوهش دعوت به عمل آمد. گروه آزمایش و کنترل مقیاس رابطه مادر- کودک را قبل از شرکت در جلسات آموزشی تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش به مدت هفت جلسه تحت آموزش برنامه مدیریت خشم، که مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بود، قرار گرفتند. جلسات هفته ای دو بار و مدت هر جلسه دو ساعت بود. هردو گروه بعد از شرکت در جلسات آموزشی دوباره مقیاس رابطه مادر- کودک را تکمیل نمودند. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با آزمون کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم در روابط بین مادر- کودک تاثیر معنی داری دارد و باعث افزایش پذیرش کودک توسط مادر، کاهش رفتار طرد آمیز مادر نسبت به کودک و کاهش سهل گیری مادر نسبت به کودک می شود. با توجه به نقش آموزش مدیریت خشم در بهبود روابط مادر- کودک، پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی با رویکردهای شناختی- رفتاری در والدین کودکان دارای نشانه های اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی به کار گرفته شوند.
فاطمه خدامهری موسی کافی
خواندن یکی ازاساسی ترین مهارت های مورد نیاز درعصرحاضراست. بدیهی است که بروز اختلال درآن می تواند مشکلات زیادی را برای فرد مبتلا ایجاد کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی روش آموزشی دیویس بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان انجام شد. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه ای شامل 30 دانش آموز نارساخوان پایه سوم ابتدائی شهر رشت به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به شیوه ی تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده، چک لیست شناسایی کودکان نارساخوان، فرم تاریخچه موردی، مقیاس هوش و کسلر کودکان ویرایش چهارم و آزمون خواندن و نارساخوانی بود. روش دیویس (مشاوره موقعیت یابی و تسلط بر نماد) در 16 جلسه 30 دقیقه ای به صورت انفرادی بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. پس از پایان مداخله، بر روی هر دو گروه آزمون خواندن و نارساخوانی اجرا شد. داده ها با نرم افزار spss-20 و با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که روش آموزشی دیویس بر عملکرد حیطه های مختلف خواندن دانش آموزان نارساخوان تاثیر مثبت دارد. استفاده از روش های آموزشی- ترمیمی اثرات مطلوبی بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان می گذارد. از این رو، معلمین می توانند برای بهبود بخشیدن به مهارت های خواندن دانش آموزان خود به استفاده از روش دیویس اعتماد کنند.
سحر ابریشم کش سیروس صالحی
چکیده ندارد.
سپیده جلوداران زاده موسی کافی
چکیده ندارد.
زهرا اطمینان موسی کافی
چکیده ندارد.
فهیمه رحمانی حسن حق شناس
چکیده ندارد.
رحیم ملازاده اسفنجانی موسی کافی
چکیده ندارد.
مرتضی نوری موسی کافی
چکیده ندارد.
عادله اصلی پور میانجی موسی کافی
چکیده ندارد.
مهرداد گشتاسب ایرج صالحی
چکیده ندارد.
اکبر قره داغی موسی کافی
چکیده ندارد.
فاطمه یونسی موسی کافی
چکیده ندارد.
وحیده قبادی علی محمد موسوی
چکیده ندارد.
تمجید کریمی علی آباد موسی کافی
چکیده ندارد.