نام پژوهشگر: افسانه کاظمی

طبیعـت و نظـم آن در قـرآن و دائـو ده جینـگ
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  افسانه کاظمی   طاهره توکلی

از دیدگاه مکتب دائو طبیعت دارای قداست است و ارتباط بسیار تنگاتنگی با دائو و انسان دارد، دائو قانون حیات است که طبیعت جزیی از آن بشمار می آید، که انسان نیز به عنوان جزیی از این مجموعه می تواند با داشتن رفتار خودبخودی (زی- ژان) و بدون عمل (وو- وی) بطور طبیعی با طبیعت و دائو همنوا و هماهنگ عمل نماید. در کنار این سه، یعنی انسان، دائو و طبیعت که رئوس ارتباطی مثلث جهان هستی در دائو ده جینگ را تشکیل می دهند، مفاهیم و عوامل دیگری از قبیل یین- یانگ به عنوان دو اصل فعّال و پذیرا و 5 عنصر (وو- شینگ) وجود دارند که منطبق و مکمّل با یکدیگر عمل می کنند و در حفظ تعادل کیهانی و نظم طبیعت نقش برجسته ای را بر عهده دارند. از دیدگاه قرآن، طبیعت مخلوق خداوند است و آیت و نشانه ای است که بشر را به سوی خالق یکتا رهنمون می سازد؛ بدین خاطر آن مطلوب بالذات نیست بلکه در صورتی که زمینه رشد و تعالی انسان را فراهم سازد مطلوبیت می یابد. با نگاهی به عالم در می یابیم که خالق آن، جهان را بر مبنایی متقن و تغییر ناپذیر به نام حق آفریده و بواسطه آن جهان را نظامند ساخته است. از این روی به منظور تحقق حق، خداوند در خلقت خود همه چیز را موزون و به اندازه و مقدار خاص (قدر) خلق نموده و برای آنها زوجی قرار داده است که از طریق کنش متقابل بین آنها کثرات پدید می آیند و موجودات واقعیت بخشیده می شوند. در این میان انسان نیز به عنوان احسن مخلوقات و خلیفه خداوند بر روی زمین در برقراری و حفظ این نظام نقش مهمّی را ایفاء می کند؛ او می تواند با داشتن رفتار مطابق با فطرتی که خداوند او را آفریده است در این راستا تأثیرگذار باشد. از این حیث می بینیم که هر دو بستر دائویی و اسلامی، برای طبیعت اصالتی ذاتی قائلند و قوانین حاکم بر آن را همچون ناموسی گرانبها بر می شمرند که تجاوز به آن و یا برهم زدن نظم و انسجام ذاتی اش، اولاً و بالذات خسران فراوانی متوجه خود انسان خواهد کرد و درواقع آدمی را از مسیر اصلی خود یا همان فطرتش منحرف خواهد ساخت. نوشتار حاضر به بررسی و تحلیل جایگاه طبیعت و نظم آن در قرآن و دائو ده جینگ و تشابهات و تمایزات میان این دو می پردازد. واژه های کلیدی: دائوده جینگ، دائو، یین- یانگ، وو- شینگ، زی- ژان، وو- وی، قرآن، آیت، حق، قدر، موزون، زوج، فطرت.

رابطه سبک های والدگری با ایمنی هیجانی و سلامت روان فرزندان
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  افسانه کاظمی   زهرا قادری

هدف کلی پژوهش حاضر، تبیین رابطه سبکهای والدگری با ایمنی هیجانی وسلامت روان فرزندان بوده است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی بوده وجامعه آماری شامل کلیه دانش اموزان دختر شهرستان شیراز که در سال تحصیلی 92-1391 در مقطع اول دبیرستان مشغول به تحصیل بوده اند، می باشد. به روش خوشه ای تصادفی 200 دانش آموز به عنوان نمونه از میان آنها برگزیده شدند وبه منظور آزمون فرضیه های تحقیق ، پرسشنامه های سبک والدگری آلاباما (فرم فرزند) ، ایمنی هیجانی وسلامت روان برروی آزمودنیها به اجرا در آمد. ابزارهای پژوهش دارای روایی وپایایی بوده وپس از تجزیه وتحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون ورگرسیون گام به گام این نتایج بدست آمد.بین سبک والدگری مثبت ومشارکت پدر با ایمنی هیجانی وسلامت روان رابطه مستقیم ومعنادار و با ناایمنی هیجانی رابطه معکوس ومعنادار دارند. بین سبکهای تنبیه بدنی ، نظارت ضعیف،اقتدار(اجبار) وعدم اطلاع از یکدیگربا ایمنی هیجانی رابطه معکوس ومعناداروبا ناایمنی هیجانی رابطه مستقیم ومعنا داروجود دارد. سبکهای تنبیه بدنی ونظارت ضعیف با تمام ابعاد سلامت روان رابطه معکوس ومعنا دار داشته وعدم اطلاع از یکدیگر با ابعاد سلامت روان بجزعلایم جسمانی وکارکرد اجتماعی رابطه معکوس داشته است. سبک اقتداربا همه ابعاد سلامت روان بجز علایم جسمانی رابطه معکوس ومعنی دار داشته اند.همچنین سبکهای والدگری قادر به پیش بینی ایمنی هیجانی وسلامت روان می باشند.در کل بهبود در سبکهای والدگری در بالا بردن ایمنی هیجانی وسلامت روان موثر خواهد بود.