نام پژوهشگر: امین ناظمی
مرضیه فریدونی غلامحسین مهدوی
این پژوهش، به بررسی نوع ارتباط بین جریان های نقدی آزاد و هزینه های نمایندگی و همچنین، نحوه اثرگذاری جریان های نقدی آزاد و هزینه های نمایندگی بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. به طور خاص، هدف پژوهش حاضر بررسی مجدد فرضیه جریان های نقدی آزاد و آزمون تئوری نمایندگی است. در راستای تحقق این هدف، سه فرضیه اصلی و سیزده فرضیه فرعی طراحی و با انتخاب 92 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 10 ساله، 1380 الی 1389، آزمون شده است. روش آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه های پژوهش، روش داده های ترکیبی است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین جریان های نقدی آزاد و نسبت گردش دارایی ها (معیار معکوس هزینه های نمایندگی) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، بین جریان های نقدی آزاد با نوسانات سود عملیاتی و نوسانات سود خالص، رابطه ای منفی و معنادار مشاهده شد. افزون بر آن، یافته های پژوهش حاکی از آن است که جریان های نقدی آزاد با عملکرد شرکت رابطه مثبت و معنادار دارد. بنابراین، پژوهش حاضر به شواهدی در زمینه نقض فرضیه جریان های نقدی آزاد دست یافت. با این وجود، رابطه معناداری بین هزینه-های نمایندگی و عملکرد به منظور تأیید تئوری نمایندگی در بورس اوراق بهادار تهران مشاهده نشد.
فرهنگ فرج پور بندری شکرالله خواجوی
هدف این پژوهش، بررسی ارزیابی تطبیقی تأثیر ویژگی های هیأت مدیره بر مدل های پیش بینی ورشکستگی آلتمن و اهلسن در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور سه ویژگی هیئت مدیره شامل اندازه هیئت مدیره، درصد مدیران غیرموظف و یکسانی رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل انتخاب شد و ارتباط آنها با امتیازهای آلتمن و اهلسن بررسی شد. در راستای تحقق اهداف پژوهش، شش فرضیه تدوین شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 90 شرکت طی بازه زمانی ده ساله 1389-1380 می باشد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین ویژگی های هیئت مدیره و مدل های پیش بینی ورشکستگی آلتمن و اهلسن رابطه معناداری وجود ندارد.
مجید زارع شکراله خواجوی
هدف این پژوهش بررسی تأثیر اندازه هیئت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیر عامل و میزان نگهداشت وجه نقد بر روی سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سطح کل شرکت ها و 4 صنعت عمده می باشد. متغیر وابسته استفاده شده در این پژوهش سودآوری شرکت است که برای محاسبه آن از معیار بازده دارایی ها یعنی نسبت سود خالص به کل دارایی ها استفاده بعمل آمده است. متغیرهای کنترلی استفاده شده در این پژوهش به عنوان سایر عوامل موثر بر سودآوری شرکت شامل اندازه شرکت، فرصت رشد و نوع صنعت است. جامعه آماری پژوهش شامل 167 شرکت طی سال های 1381 تا 1390 است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدل های رگرسیونی تلفیقی/ترکیبی و آزمون والد در نرم افزار eviews استفاده بعمل آمده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در سطح کل شرکت ها و همچنین صنایع محصولات شیمیایی و محصولات غذایی و آشامیدنی بجز قند و شکر، تأثیر میزان نگهداشت وجه نقد بر سودآوری شرکت، مثبت و معنی دار بوده است. تنها در صنعت محصولات شیمیایی، تأثیر دوگانگی وظیفه مدیر عامل بر سودآوری شرکت، مثبت و معنی دار بوده است. تنها در صنعت خودرو و ساخت قطعات، تأثیر اندازه هیئت مدیره بر سودآوری، مثبت و معنی دار بوده است. تأثیر اندازه هیئت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیر عامل و میزان نگهداشت وجه نقد بر روی سودآوری در صنایع مختلف متفاوت است.
مرضیه توحیدی نژاد امین ناظمی
در محیط پویای کسب و کار امروزی، داشتن اطلاعات کافی برای انجام سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار الزامی به نظر می رسد. ارزیابی عملکرد مالی صنایع، بخشی از این اطلاعات را فراهم می سازد. اهداف کلی این پژوهش عبارتند از: (1) ارزیابی عملکرد مالی صنایع با استفاده از تحلیل پوششی داده ها به دو شیوه معمولی و بوت استرپ؛ (2) مقایسه نتایج حاصل از این دو روش؛ و (3) تحلیل حساسیت نمره های کارایی. در این پژوهش از معیارهای حسابداری، بازار و ترکیبی حسابداری و بازار، برای ارزیابی عملکرد مالی استفاده شده است. در راستای تحقق اهداف پژوهش، 15 فرضیه تدوین و آزمون گردیده است. نمونه آماری پژوهش شامل 18 صنعت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی نه ساله 1390-1382 است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین نمره های کارایی محاسبه شده به دو روش معمولی و بوت استرپ، تفاوت معناداری وجود دارد، و استفاده از فن بوت استرپ برای اصلاح روش تحلیل پوششی داده ها ضروری به نظر می رسد. علاوه بر این، تفاوت معناداری بین نمره های کارایی حسابداری، بازار و ترکیبی وجود دارد. در آخر، باید به این یافته اشاره شود که با کاهش همبستگی بین متغیرهای استفاده شده در تحلیل پوششی داده ها حساسیت نمره های کارایی نسبت به ورود و خروج متغیرها افزایش می یابد، و این حساسیت با اصلاح نمره های کارایی افزایش می یابد.
حسین خسروزادگان نژاد حسن یزدی فر
تحقیق حاضر برای فراهم آوردن شواهدی در مورد تاثیرات عدم اطمینان محیطی (پیچیدگی و پویایی محیط) بر ارتباط بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی، صورت پذیرفته است. در این پژوهش از دامنه تفاوت قیمت های پیشنهادی خرید و فروش سهم و نوسان قیمت سهام به عنوان متغیرهای وابسته (معیارهای مختلف عدم تقارن اطلاعاتی) استفاده بعمل آمده است. متغیر مستقل استفاده شده در این پژوهش اقلام تعهدی اختیاری(معیار مدیریت سود) است که برای اندازه گیری آن از مدل تعدیل شده جونز استفاده شده است. متغیر کنترلی استفاده شده در این پژوهش ریسک سیستماتیک، سهام شناور آزاد، تعداد شرکت های گروه تلفیق(معیار پیچیدگی محیط)، ضریب تغییرات فروش(معیار پویایی محیط) است. در این پژوهش داده های 77 شرکت طی سال های 1390-1382 در سطح کل شرکت ها ارائه دهنده صورتهای مالی تلفیقی بررسی شده است. لازم به ذکر است که متغیرهای پژوهش با نرم افزار excel محاسبه و سپس داده ها به صورت تلفیقی/ترکیبی در سطح کل شرکت ها با استفاده از نرم افزار eviews 7 تجزیه و تحلیل شده است. به طور کلی نتایج زیر به دست آمده است: با مداخله پویایی در ارتباط بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی(براساس دامنه تفاوت قیمت های پیشنهادی خرید و فروش سهم) در سطح کل شرکت ها، معنی دار بوده است و این نشان دهنده این است در صورت مداخله پویایی محیط ارتباط بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی تضعیف می شود. همچنین با مداخله پویایی در ارتباط بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی(براساس نوسانات قیمت سهام )در سطح کل شرکت ها، معنی دار نمی باشد و این نشان دهنده این است در صورت در مداخله پویایی محیط ارتباط بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی تضعیف نمی شود. با مداخله پیچیدگی در ارتباط بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی(براساس دامنه تفاوت قیمت های پیشنهادی خرید و فروش سهم) در سطح کل شرکت ها، معنی دار نمی باشد. و این نشان دهنده این است در صورت در مداخله پیچیدگی محیط ارتباط بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی تضعیف نمی شود. همچنین با مداخله پیچیدگی در ارتباط بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی(براساس نوسانات قیمت سهام ) در سطح کل شرکت ها، معنی دار نمی باشد. و این نشان دهنده این است در صورت در مداخله پیچیدگی محیط ارتباط بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی تضعیف نمی شود.
احمد رضا پیروی حمید محمودآبادی
چکیده بررسی قابلیت پیش بینی ارزش افزوده بازار بر اساس ساختار سرمایه و سودآوری با استفاده از تکنیک شبکه عصبی مصنوعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس واوراق بهادار تهران به وسیله ی: احمدرضاپیروی نقش محوری سرمایه در دنیای تجارت امروز بر هیچ کس پوشیده نیست، وچنین نقشی بسیارقابل توجه است. دراین میان معیارها، شاخص ها و نسبت های مالی حاصل از ارقام حسابداری نیز تحت تاثیر روش های حسابداری اتخاذ شده بوده و بنابراین نخواهند توانست اطلاعاتی صحیح و مربوط به سرمایه گذاری را انتقال دهد. در این شرایط نیازمند معیاری هستیم که بتواند سرمایه گذاران را با ارزش واقعی شرکت آشنا سازد. یکی از جدیدترین معیارهایی که سهامداران برای ارزیابی عملکرد شرکت وپاداش دهی به مدیریت مورد استفاده قرار می دهند،ارزش افزوده است. هدف اصلی این پژوهش نیز کمک به مدیران در تصمیم گیری راجع به ساختار سرمایه و ترکیب استفاده از منابع مختلف تامین مالی توسط ایشان،و همچنین روشن نمودن اثرات ساختار سرمایه و تغییرات آن بر ارزش بازار شرکت ها با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی است. شبکه عصبی مورد استفاده در این پژوهش، از نوع شبکه عصبی پیش خور تعمیم یافته و شبکه عصبی المن است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران است که به روش حذفی(غربالگری) گزینش گردیده اند. دامنه زمانی این پژوهش شامل سال های 1380 تا 1389 می باشد.اطلاعات جمع آوری شده با استقاده از نرم افزار مت لب نسخه 2012 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از اینپژوهش نشان داد که شبکه عصبیپیشخور تعمیم یافته با 3 نرون در لایه پنهان بهینه تر از شبکه عصبی المن برای پیش بینی ارزش افزوده بازار است. کلید واژه ها: ارزش افزوده بازار، ساختار سرمایه، سودآوری، شبکه عصبی مصنوعی
ماندانا زارع محمد نمازی
این پژوهش به بررسی و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از به کارگیری سه روش هزینه یابی سنتی، هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرا و هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرای فازی برای محاسبه بهای تمام شده محصولات در شرکت تولیدی لعاب یاس فارس می پردازد. سه فرضیه مطرح شده در این تحقیق به این شرح است: فرضیه اول، بین اطلاعات بهای تمام شده محصولات براساس سیستم هزینه یابی سنتی و بهای تمام شده براساس سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرا تفاوت معنی داری وجود دارد. فرضیه دوم، بین اطلاعات بهای تمام شده محصولات براساس سیستم هزینه یابی سنتی و بهای تمام شده براساس سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرای فازی تفاوت معنی داری وجود دارد. و فرضیه سوم، بین اطلاعات بهای تمام شده محصولات براساس سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرا و بهای تمام شده براساس سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرای فازی تفاوت معنی داری وجود دارد. برای رسیدن به این فرضیه ها، از روش های میدانی و کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. اطلاعات جمع آوری شده در هر سه روش سیستم هزینه یابی پیاده سازی شد و سپس نتایج حاصل، تجزیه و تحلیل گردید. به منظور تأیید یا رد فرضیه های پژوهش، فرضیه ها با استفاده از آزمون های آماری پارامتریک و ناپارامتریک مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین بهای تمام شده محصولات به روش هزینه یابی سنتی و روش هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرا وجود دارد. همچنین بین بهای تمام شده محصولات به روش هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرا و هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرای فازی تفاوت معنی داری وجود دارد. اما نتایج حاکی از آن بود که تفاوت معنی داری بین بهای تمام شده محصولات به روش هزینه یابی سنتی و روش هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرای فازی وجود ندارد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرا با استفاده از معادلات و محرک های زمانی می تواند تخصیص بیش از حد یا کمتر از حد هزینه های سربار را شناسایی کند و بهای تمام شده محصولات را به صورت دقیق تر و صحیح-تری بدست آورد. و در نهایت با توجه به اندازه گیری ظرفیت بلااستفاده در این سیستم(tdabc)، مدیران قادر به ارزیابی عملکرد دوایر شرکت خواهند بود.