نام پژوهشگر: حمیرا علیزاده
حمیرا علیزاده اکبر شامیان ساروکلایی
تفکر رمانتیکی و وازدگی از صنعت از یکسو و بینش معنوی از سوی دیگر سبب شده است تا اصل بازگشت به طبیعت و یکی شدن با آن ذهنیتی مشترک برای شاعران و هنرمندان فراهم آورد. نمونه ی بارز این پیوند را در شعر سهراب سپهری و سینمای عباس کیارستمی می توان یافت. رویکرد مشترک این دو شاعر و هنرمند به اسطوره های طبیعت (آب، باد، خاک و گیاه)، نوعی از هماهنگی و هم کنشی شعر و سینما را نشان می دهد. در این پژوهش نگارنده بر آن است تا این هماهنگی را نشان دهد و با روش نقد اسطوره ای تصاویر نمادین و اسطوره ای آب، باد، خاک و گیاه و مضامین مربوط به آن ها را در هشت کتاب سپهری و فیلم های خانه ی دوست کجاست؟، زندگی و دیگر هیچ، زیر درختان زیتون، طعم گیلاس و باد ما را خواهد برد از کیارستمی مورد بررسی قرار دهد. بن مایه های آفرینش، مرگ، باززایی، جاودانگی، وحدت، دوستی درباره اسطوره ی گیاه و آب، بن مایه های، بازگشت به اصل، توجه به آغاز آفرینش و عروج درباره اسطوره ی خاک و بن مایه های مرگ، نابودی، پیام آور معنویت و گاه تولد دوباره در رابطه با اسطوره ی باد از مولفه های مشترکِ اشعار سپهری و فیلم های کیارستمی است. تصویرپردازی نمادین و اسطوره ای طبیعت در آثار آنان می تواند هم برخاسته از روحیه ی شاعرانه ی دو هنرمند، هم نتیجه ی آشنایی هردو با عرفان شرقی و هم متأثر از مهارت شان در نقاشی و عکاسی باشد.