نام پژوهشگر: معصومه دژمان
عباس خزایی حسن رفیعی
پیش زمینه: درمان اعتیاد به شیشه از جمله دشوارترین درمانها است. طبق منابع علمی بهترین درمانها برای این گروه از معتادان، آن هایی هستند که با نیازهای این افراد سازگار باشند. برای رسیدن به این هدف درک و شناسایی تجارب افراد معتاد به شیشه در جریان ترک، میتواند شناخت ارزشمندی از چگونگی تجربه شدن آن روش درمانی و تأثیر ات آن بر بیماران فراهم آورد. هدف این مطالعه شناسایی تجارب معتادین به شیشه در جریان درمان بود. روش : این مطالعه، با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا انجام گرفت. مکان انجام مطالعه مرکز باز توانی وردی کرج بود. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته و مشاهده در عرصه استفاده شد. برای نمونهگیری از روشهای هدفمند و گلوله برفی استفاده شده و تا اشباع داده ها که تعداد نمونهها به ?? نفر رسید ادامه یافت. یافته ها: نتایج مطالعه بیانگر آن است که تجربیات افراد شرکتکننده در این مطالعه به دو طبقه اصلی:?. مسیر درمان و بهبود مشتمل بر ? گام اصلی شامل هفته اول حضور در مرکز_ مشارکت در برنامه های مرکز_ بهبود.2. و عوامل موثر بر موفقیت درمان شامل خصوصیات و نقش تیم درمان _ ویژگیهای مرکز باز توانی _ مشارکت و نقش یکی از بنیانگذارانna _ بازگشت به معنویت_داوطلبانه بودن_ نقش همتایان قابل تقسیم است. نتیجه گیری: با توجه به مقولات استخراج شده از مطالعه، به نظر میرسد در طراحی مدل درمانی برای معتادین به شیشه بهتر است به برنامههایی که مسیر درمان و بهبود را شکل میدهند و عواملی که به موفقیت این مسیر و کل درمان کمک میکنند توجه نمود و از آنجایی که برنامههای درمانی مرکز با مدل های موفق دنیا در زمینه درمان اعتیاد به شیشه همسو بود شرکت کنندگان این درمان را مثبت ارزیابی نمودند.
تینا صیرفی حسن رفیعی
مقدمه : کانون اصلاح و تربیت مکانی برای اصلاح و بازپروری کودکان و نوجوان بزهکار است. به منظور اجرای موفقیت آمیز برنامه های بازپروری ، لازم است کارشناسان از تجارب این افراد مطلع شوند . این مطالعه با هدف تبیین تجارب و دیدگاه های مددجویان از اقامت در کانون اصلاح و تربیت استان تهران انجام گردید . روش : پژوهش کیفی حاضر از روش تحلیل محتوای قیاسی – استقرایی بهره برد . جامعه پژوهش ، مددجویان مقیم و کارکنان حرفه ای کانون اصلاح و تربیت استان تهران بودند . با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و تارسیدن به حد اشباع داده ها ، تعداد 41 نفر ( 26 نوجوان معارض قانون و 15 نفر از کارکنان حرفه ای ) بررسی شدند . داده ها با شیوه های مشاهده مشارکتی ، مصاحبه ، یادداشت در عرصه گردآوری شد . یافته ها : از بررسی یافته ها 249 کد مفهومی بدست آمد . از این تعداد : 65 کد مفهومی در طبقه ی تعامل مددجویان با یکدیگر ( در 1 زیر طبقه اصلی به نام قدرت ) ، 91 کد مفهومی در طبقه ی تعامل مددجویان و کارکنان ( در 2 زیر طبقه اصلی با عنوان تعامل کارکنان با مددجویان و تعامل مددجویان با کارکنان ) ، 34 کد مفهومی در طبقه ی ارتباط مددجویان با محیط و امکانات ( در 2 زیر طبقه اصلی محیط مادی و معناهای نسبت داده به محیط ) ، 37 کد مفهومی در طبقه ی تعامل مددجو و خانواده ( در 2 زیر طبقه اصلی مددجویان واجد ملاقات حضوری و مددجویان فاقد ملاقات حضوری ) و در آخر 22 کد مفهومی در طبقه ی تجارب شخصی مددجویان ( در 2 زیر طبقه اصلی ، مشغولیت های ذهنی و باورهای مددجویان ) قرار گرفت . نتیجه گیری : یافته های پژوهش حکایت از تجربه ی نسبتا مطلوب مددجویان از محیط ( از حیث بهداشت و رفاه نسبی ) اما تجربه ای نامطلوب از نظر تعاملات انسانی و نیز شرایط کسالت آور حبس داشت . تجربیات مددجویان علاوه بر تعامل با محیط عینی و تعاملات انسانی ، تحت تاثیر ادامه ی آثار دادگاه نیز بود . کلید واژه ها : بزهکار - مددجو – کودک ونوجوان معارض قانون - کانون اصلاح و تربیت – تجربه – پژوهش کیفی
زهره محمودی مسعود کریملو
چکیده مقدمه: کم وزنی هنگام تولد یکی از مشکلات مهم بهداشتی در سراسرجهان است و بنابراین شناخت عواملی که در بروز این پیامد نامطلوب بارداری نقش دارند بسیار با اهمیت است. این مطالعه با هدف طراحی ابزار سنجش سبک زندگی مادر دردوران بارداری با دیدگاه تعیین کننده های اجتماعی موثر بر سلامت و ارائه مدل ارتباطی سبک زندگی مادر با کم وزنی هنگام تولد انجام شده است. مواد و روشها: مطالعه حاضر با دو روش، روش شناسی و مورد شاهدی در چهار مرحله با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای، برروی 750 مادردارای نوزاد با وزن کمتر از 4000 گرم انجام گردید. براساس بررسی متون و طبق نظر متخصصین.پرسشنامه اولیه جهت جمع آوری اطلاعات با 160 عبارت به روش قیاسی، استقرایی تهیه گردید. به منظور روانسنجی ابزار طراحی شده از روایی صوری، روایی محتوا ،روایی ملاکی وروایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزارspss16 و lisrel 8/8و به کار گیری آزمون تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها: از کل 160 عبارت اولیه،پس از روانسنجی تعداد 132 عبارت درهفت حیطه شامل: شغل،تغذیه،استرس،رفتارهای بهداشتی نادرست، مراقبت ازخود وروابط اجتماعی مورد تایید قرار گرفت. نتایج آزمون مدل بیانگر مطلوبیت ، تناسب بالای مدل و منطقی بودن روابط تنظیم شده متغیرها براساس مدل مفهومی می باشد( 95/0=gfi ، 04/0 = rmsea). براساس مدل ارتباطی سبک زندگی شغل ( 263/0-).و روابط اجتماعی (248/0) بیشترین تاثیر کلی را بر وزن هنگام تولد دارند. نتیجه گیری نهایی: در بررسی ابعاد سبک زندگی ، تمامی ابعاد آن بطورمستقیم یا غیر مستقیم و یا ازهر دو مسیر بر وزن هنگام تولد موثر بودند. بنابراین با توجه به اهمیت و نقش سبک زندگی به عنوان یک تعیین کننده بسیار مهم و موثر بر وزن هنگام تولد، لزوم توجه و انجام مداخلات آمورشی در جهت ارتقا سبک زندگی سالم اهمیت ویژه ای دارد.