نام پژوهشگر: بهنام زند
بهنام زند علی سروش زاده
به منظور بررسی اثر محلول پاشی عنصر روی و تنظیم کننده رشد اکسین بر عملکرد کمی و کیفی ذرت دآن های )سینگل کراس 407 ( تحت شرایط کمبود آب، مطالعه ای در دو بخش مزرعه ای، )طی دو سال زراعی 4837 و 4831 ( به صورت طرح اسپلت پلات–فاکتوریل با 8 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان تهران )واقع در ورامین( و گلخآنه ای )در دو آزمایش جداگانه بصورت آزمایش فاکتوریل و طرح بلوکهای کامل تصادفی هر یک در سه تکرار( به اجرا درآمد. عوامل بکار رفته در هر دو مطالعه گلخآن های و مزرعه ای شامل 00 و 40 درصد تخلیه رطوبت قابل استفاده خاک(، محلول پاشی عنصر ، سطوح کمبود آب )در سه سطح 10 روی )شامل محلول پاشی دو ترکیب سولفات و کلات روی، محلول پاشی با آب و بدون محلول پاشی( و محلول پاشی ماده تنظیم کننده رشد اکسین از منبع ایندول بوتریک اسید )شامل سه سطح محلول پاشی با اکسین، محلول پاشی با آب و بدون محلول پاشی( بود . نتایج بدست آمده در گلخانه نشان داد که محلول پاشی ترکیب کلات روی به همراه اکسین، بالاترین سطح غلظت عناصر روی، منیزیم، منگنز و درصد لیگنین را نشان داد، از سوی دیگر بیشترین سطح غلظت هورمون اکسین در بخش هوایی و ریشه توسط ترکیب دیگر عنصر روی یعنی سولفات روی به همراه اکسین بدست آمد. بیشترین سطح فعالیت آنزیم های اکسین اکسیداز، پلی فنل اکسیداز، سوپراکساید دسموتاز، پراکسیداز گایاکول و کاتالاز در واکنش به ترکیب کلات روی به همراه اکسین و توین 0 مشاهده گردید. البته واکنش این آنزیم ها نسبت به سایر ترکیبات محلول پاشی بسیار متغیر بود. همچنین نتایج مطالعه مزرعه ای نشان داد که تعداد 8 نوبت محلول پاشی در مقادیر فعالیت آنزیم های فوق اثرات آشکار و افزایشی در پی داشت ولی چنین وضعیتی در خصوص سایر صفات بیوشیمیایی مشاهده نگردید. میزان اثربخشی محلول پاشی ترکیبات مختلف عنصر روی طی سه نوبت محلول پاشی نسبت به تعداد نوبت کمتر بر فعالیت آنزیم ها کاملا آشکار بود. میزان اثر افزایشی محلول پاشی سولفات روی بر سه صفت وزن تر، خشک و طول ریشه در سطوح مختلف رطوبتی خاک مشهود بود. اما چنین وضعیتی در مورد کلات روی بیشتر در سطح 0 درصد تخلیه رطوبت قابل استفاده مشاهده گردید. مطالعه صفات مرتبط با ریشه شامل وزن تر، وزن خشک و طول آن در واکنش به محلول پاشی اکسین چنین نشان داد که کاربرد این تنظیم کننده رشد در سطوح 10 و 0 درصد تخلیه رطوبت قابل استفاده خاک نسبت به پایین ترین سطح رطوبتی ) 40 درصد تخلیه رطوبت قابل استفاده خاک( اثرگذارتر بود، ولی ترکیب سولفات روی در کلیه سطوح رطوبتی اثرات سودمندی در افزایش میزان ماده تر، خشک و همچنین طول ریشه به همراه داشت. در خصوص اجزای عملکرد و عملکرد دانه، اثر متقابل هر دو ترکیب سولفات و کلات روی به همراه اکسین در سطوح مختلف رطوبتی مثبت ارزیابی گردید که مشابه این اثر مفید بر دو صفت کیفی درصد پروتئین و درصد چربی دانه نیز مشاهده شد. در سطوح رطوبتی پایین تر ) 0 و 40 درصد تخلیه رطوبت قابل استفاده( اثر مثبت ترکیب سولفات روی به طور نسبی وجود داشت، ولی واکنش عملکرد و اجزای عملکرد دانه به ترکیب کلات روی بصورت افزایشی بود. در یک جمع بندی محلول پاشی ترکیبات عنصر روی و ماده تنظیم کننده رشد اکسین در سطوح نه چندان شدید کمبود رطوبت در خاک بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه، رشد ریشه و بخش هوایی، افزایش غلظت عناصر معدنی و هورمون اکسین در بخش هوایی و ریشه گیاه ذرت نتیجه ای مثبت در پی داشت. البته واکنش صفات بررسی شده به دو ترکیب سولفات و کلات روی از روند یکنواختی پیروی ننمود، ولی صفت عملکرد دانه به عنوان اصلی ترین صفت قابل توجه نسبت به کاربرد عنصر روی واکنش مثبتی نشان داد و لذا قابل توصیه می باشد، به ویژه هنگامی که اکسین به عنوان مکمل آن مورد استفاده قرار گیرد می تواند در شرایط کمبود نسبی رطوبت در خاک با تحریک رشد ریشه های جانبی و اثر سودمند عنصر روی بر ساخت پروتئین در گیاه موجب افزایش میزان ماده خشک ریشه و بخش فوقانی گیاه، افزایش تعداد دانه در بلال و وزن تک دانه و در نهایت افزایش عملکرد دانه گردد.
سمیه مقیمی فر علی نخ زری مقدم
به منظور بررسی اثر الگوی کاشت ذرت و لوبیا چشم بلبلی و ارقام ذرت بر کمیت و کیفیت علوفه، آزمایشی در تابستان 1391 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی شهرستان ورامین به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. عامل الگوی کاشت در 6 سطح، شامل کشت خالص ذرت، کشت مخلوط جایگزین 3/33 درصد لوبیا چشم بلبلی به جای ذرت، کشت مخلوط جایگزین 7/66 درصد لوبیا چشم بلبلی به جای ذرت، کشت مخلوط افزایشی 3/33 درصد لوبیا چشم بلبلی به ذرت، کشت مخلوط افزایشی 7/66 درصد لوبیا به ذرت و کشت خالص لوبیا چشم بلبلی بود. عامل ارقام ذرت نیز در 3 سطح و شامل دابل کراس 370، سینگل کراس 604 و سینگل کراس 704 بود. در این بررسی از رقم مشهد لوبیا چشم بلبلی استفاده شد. نتایج نشان داد که عامل الگوی کاشت بر عملکرد علوفه خشک و تمام صفات کیفی در سطح یک درصد معنی دار بود. عامل رقم بر عملکرد علوفه خشک و تمامی صفات کیفی بهجز خاکستر در سطح یک درصد معنی دار بود. اثر متقابل الگوی کاشت × رقم در رابطه با هیچیک از صفات مورد بررسی معنی دار نگردید. تیمار 7/66% لوبیا چشم بلبلی+ 100% ذرت با 20540 کیلوگرم در هکتار حداکثر و تیمار 7/66% لوبیا چشم بلبلی+ 3/33% ذرت با 13960 کیلوگرم در هکتار حداقل عملکرد را تولید کردند. رقم دیررس 704 با 16730 کیلوگرم در هکتار بالاترین عملکرد علوفه خشک و رقم زودرس 370 با 15180 کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد علوفه را تولید کردند. ماده خشک قابل هضم در ذرت حداکثر بود. درصد پروتئین، فیبر غیر قابل حل در شوینده های اسیدی و خنثی در کشت خالص ذرت کمتر از تیمارهای دیگر بود. درصد پروتئین در تیمار کشت خالص ذرت کمتر از سایر تیمارها بود. بیشترین درصد پروتئین را کشت خالص لوبیا چشم بلبلی داشت. رقم دیررس 704 میزان ماده خشک قابل هضم و کربوهیدرات محلول در آب بالا و فیبر غیر قابل حل در شوینده های اسیدی و خنثی کمتری نسبت به دو رقم دیگر داشت لذا، از نظر کیفیت دارای بالاترین کیفیت نسبت به دو رقم دیگر بود. بیشترین میزان نسبت برابری زمین در کشت مخلوط افزایشی 7/66 درصد لوبیا چشم بلبلی به ذرت با 43/1 مشاهده شد که می تواند در مقایسه با تک کشتی هر یک از گونه های ذرت و لوبیا چشم بلبلی 43 درصد کارایی استفاده از زمین را افزایش دهد. ضریب نسبی تراکم ذرت، نسبت رقابتی و شاخص غالبیت ذرت در همه ی تیمارهای کشت مخلوط بیشتر بود. کشت مخلوط سودمندی اقتصادی داشت