نام پژوهشگر: نرگس خالقی
لیلا هاشمی نسب علیرضا هویدا
راهبردهای شناخته شده اصول اخلاق حرفه ای، تأثیر مثبت خود در رویارویی با چالش های حرفه ای را اثبات کرده است. کانون توجه پژوهش حاضر، تبیین موانع ارتقاء اخلاق حرفه ای کتابداری است. به منظور انجام این پژوهش، 45 نفرازکتابداران کتابخانه های دانشگاهی و عمومی شهر کاشان، به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. با درنظرگرفتن چهار فرضیه بین شرایط اداری، اقتصادی-اجتماعی، علمی-آموزشی، فردی،فرهنگی،شغلی، حقوقی با میزان رعایت اصول اخلاق حرفه ای کتابداری به تفکیک شرایط فردی(سن،جنس،تحصیلات) کتابداران رابطه معناداری وجود دارد، و بین شرایط اداری، اقتصادی-اجتماعی، علمی-آموزشی، فردی، فرهنگی، شغلی، حقوقی با میزان رعایت اصول اخلاق کتابداری به تفکیک موقعیت استخدامی (قراردادی، رسمی، پیمانی، شرکتی، و روزمزدی)کتابداران رابطه معناداری وجود دارد، بین عوامل موثربر افزایش میزان رعایت اصول اخلاق حرفه ای کتابداری رابطه معناداری وجود دارد، بین عوامل موثربر کاهش میزان رعایت اصول اخلاق حرفه ای کتابداری رابطه معناداری وجود دارد، به بررسی دیدگاه کتابداران با استفاده از پرسشنامه پرداخته شد. برای رد یا تأیید فرضیات، از آزمون فریدمن و مجذور کا، استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که بین شرایط اداری، اقتصادی-اجتماعی ، علمی-آموزشی، فردی، فرهنگی، شغلی، حقوقی با میزان رعایت اصول اخلاق حرفه ای کتابداری به تفکیک شرایط فردی (سن،جنس،تحصیلات)کتابداران رابطه معناداری وجود ندارد، و بین شرایط اداری، اقتصادی-اجتماعی، علمی-آموزشی، فردی، فرهنگی، شغلی، حقوقی با میزان رعایت اصول اخلاق کتابداری به تفکیک موقعیت استخدامی (قراردادی، رسمی، پیمانی، شرکتی، و روزمزدی) کتابداران رابطه معناداری وجود ندارد. بین عوامل موثر بر افزایش میزان رعایت اصول اخلاق حرفه ای کتابداری رابطه معناداری وجود دارد. بین برخی عوامل موثربر کاهش میزان رعایت اصول اخلاق حرفه ای کتابداری رابطه معناداری وجود دارد و رابطه معناداری بین برخی دیگر از عوامل موثربر کاهش میزان رعایت اصول اخلاق حرفه ای کتابداری وجود ندارد. درنهایت با استفاده از نظرات کتابداران و نتایج یافته ها، مهم ترین موانع ارتقاء اخلاق حرفه ای فهرست شدند و همچنین راهکارها و پیشنهاداتی نیز ارائه شد.
زهرا طباطبایی امیر غایبی
هدف پژوهش حاضر بررسی شیوه های بسط پرسش در رفتار جستجوی اطلاعاتی کاربران در موتورهای جستجو است. رویکرد پژوهش حاضر فراروش کمی است. از نظر هدف، روش پژوهش از نوع کاربردی و از نظر کنترل متغیرها و گردآوری داده ها، از نوع پیمایشی- توصیفی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه که شامل 4 بخش و 52 سوال بود، استفاده شده است. برای تحلیل داده از تکنیک های آماری اعم از توصیفی وتکنیک های تحلیل آماری استفاده شده است. جامعه ی آماری، تعداد 73 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه های سراسری الزهرا، علامه طباطبایی، تربیت مدرس، تهران ،علوم پزشکی تهران سابق در نوبت روزانه و شبانه ورودی1388 هستند. نتایج پژوهش نشان داد که کاربران برای نزدیک شدن به مرتبط ترین اطلاعات، بسط پرسش را در چند مرحله انجام می دهند که شامل تعیین انتخاب موتور جستجو، زبان جستجو، روش جستجو، تعیین استراتژی جستجو، تدوین فرمول اولیه جستجو و فرمول بندی مجدد جستجو است. 95 درصد دانشجویان از موتورجستجوی گوگل و 5/69 درصد از دانشجویان از زبان فارسی به عنوان اولویت اول استفاده می کنند. دانشجویان بیشترین تمایل را در استفاده از جستجوی کلیدواژه ای و کمترین تمایل را در استفاده از جست وجوی کلیدواژه ای ترکیبی با استفاده از قابلیت های جستجو دارند. دانشجویان بیشترین تمایل را در استفاده از راهبرد successive fractions و کمترین تمایل را در استفاده از راهبرد lowest postings facet دارند. در مورد تدوین فرمول اولیه جستجو، نتایج نشان داد که 2/52 درصد از دانشجویان از اصطلاحنامه و 8/68 درصد دانشجویان تنها بر اساس عبارت اولیه ی پرسش، به تدوین فرمول اولیه ی پرسش می پردازند. با تهیه میانگین از کل نتایج به دست آمده، 5/64 درصد دانشجویان به فرمول بندی مجدد پرسششان می پردازند. در نهایت نتایج نشان داد بین رفتار جستجوی اطلاعاتی کاربران، با بسط پرسش آنها در موتورهای جستجو ارتباط وجود دارد.
مریم رشادتی جیران خوانساری
چکیده پژوهش حاضر به روش ارزیابانه انجام گرفته و هدف آن، ارزیابی ساختار و محتوای پایگاه های اطلاعاتی الکترونیکی «نورمگز»، «حوزه» و «سراج» است. اطلاعات در بخش ساختار از طریق سیاهه وارسی و در بخش محتوا از طریق مشاهده و مصاحبه سازمان یافته با مدیران سه پایگاه گردآوری شد. میزان مطابقت سه پایگاه نورمگز، حوزه و سراج با معیارهای ساختار به ترتیب68.8%، 53.6% و44.8% برآورد شد. پایگاه سراج به دلیل استفاده از زبان نمایه سازی کنترل شده از روند مشخص و منسجمی برای نمایه سازی مجلات داشت. پایگاه نور مگز و حوزه به دلیل روزآمدی روزانه در شرایط بهتری قرار داشتند. پایگاه نورمگز به دلیل پوشش گذشته نگر وسیع تر، در شرایط بهتری قرار داشت.نتایج حاصل از بررسی ویژگی های ساختاری و محتوایی پایگاه ها مبین آن بود که پایگاه نورمگز در رتبه نخست قرار دارد. به طور کلی، هر سه پایگاه می توانند با توجه به معیارهای مطرح شده در سیاهه ی وارسی، بر قابلیت های ساختاری خود بیفزایند. در بخش محتوا نیز استفاده از رویکرد ترکیبی، یعنی زبان آزاد و کنترل شده، عدم گزینش در نمایه سازی، افزایش پوشش گذشته نگر و کاهش دوره روزآمدسازی، در هر سه پایگاه توصیه می شود.
زهره رییسی جیران خوانساری
مقدمه:در آموزش و پرورش نوین که حرکت از سوی "معلم محوری" به سوی "دانش آموز محوری" آغاز شده ،تأکید برآموزش و پژوهش است. در چنین شرایطی یادگیری مهارتهای سواد اطلاعاتی برای دانش آموزان ضرورت دارد. با توجه به این که یکی از اهداف اصلی کتابخانه های عمومی کمک به ارتقا سواد اطلاعاتی مراجعان خود است و قشر عظیمی از مراجعه کنندگان ،دانش اموزان دوران متوسطه هستنددر این پژوهش از دیدگاه دانشجویان سال اول کارشناسی دانشگاه یزد نقش این نوع کتابخانه ها را برارتقاء سواد اطلاعاتیشان در زمان تحصیل دردوره متوسطه بررسی شده است. مواد و روش: در پژوهش حاضر بنابه ماهیت موضوع،اهداف پژوهش وسوأل هابرای گردآوری اطلاعات ازروش پیمایشی برای دانشجویان استفاده شده است.و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان سال اول کارشناسی دانشگاه یزد می باشد. شیوه گرد آوری اطلاعات پرسشنامه خود ساخته پژوهشگر می باشد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد دانشجویان از امکانات کتابخانه های عمومی در دوران دانش آموزی خود در حد متوسطی رضایت داشتند و میزان تأثیر گذاری کتابخانه های عمومی را بر سواد اطلاعاتیشان در حد متوسط اعلام کرده اند. نداشتن انگیزه شخصی را مهم ترین علل عدم حضور خود در کتابخانه بیان کرده اند. از کتابداران هم میزان رضایت خود را متوسط اعلام کرده اند. بحث و نتیجه گیری :موانع بسیار زیادی در گسترش سواد اطلاعاتی پاسخ دهندگان به کتابخانه عمومی وجود دارد. پاسخ دهندگان بالاترین مانع را نبود منابع مورد نیاز در مجموعه کتابخانه بیان نمودند.کتابخانه های عمومی با افزایش منابع الکترونیکی که امروزه نیاز اصلی تمامی کتابخانه از جمله کتابخانه های عمومی است، برگزاری کارگاه های آموزشی و همایش ها و سمینارهای علمی و ارائه بروشور و جزوه های آموزشی با توجه به سطح تحصیلات مراجعان ،آموزش رسمی و غیر رسمی می توانند دانش آموزان را در استفاده از اطلاعات و کسب دانش مورد نیاز یاری کنند.
پریسا میرزایی علیرضا هویدا
هدف: پژوهش حاضر دو هدف کلی را دنبال می کند نخست تعیین وضعیت عملکرد مدیریت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های شهر تبریز و دوم بررسی کارآمدی مدل تعالی سازمانی در محیط کتابخانه ها. روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و روش به کار رفته در آن، پیمایشی است. در این پژوهش گردآوری داده ها از پرسش نامه استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل 6 نفر از روسای کتابخانه های مرکزی شهر تبریز و 45 نفر از کتابداران کتابخانه های مرکزی می باشد. کتابخانه های مرکزی شهر تبریز شامل کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی ، دانشگاه سراسری تبریز، شهید مدنی آذربایجان، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه سهند و دانشگاه پیام نور می باشد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس و جدول های و نمودارهای ارائه شده برای نمایش داده ها ، از طریق بسته نرم افزاری آفیس، استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان دهنده عملکرد بالاتر از میانگین مورد انتظار بود. در مورد کتابداران امتیاز کل کتابداران از 1000 امتیاز مدل تعالی سازمانی 45/625 امتیاز و امتیاز کل مدیران 61/750 امتیاز می باشد. نتیجه گیری: از آنجا که یکی از اهداف پژوهش حاضر بررسی کارآمدی مدل تعالی سازمانی در محیط کتابخانه هاست نتایج این پژوهش نشان می دهد که تمامی فرآیند این بررسی از ساخت پرسش نامه تا کسب نتایج نشان دهنده قابلیت اجرای الگوی تعالی سازمانی و پرسش نامه ساخته شده، برای استفاده در کتابخانه هاست. کلیدواژه ها: کیفیت سنجی، مدیریت، کتابخانه های مرکزی، مدل ای اف کیو ام، دانشگاه های شهر تبریز.