نام پژوهشگر: مسعود باقری
سولماز شکوهی مقدم عباس رحمتی
هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل موثر بر برقراری ارتباط با جنس مخالف در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان و تعیین نوع و میزان روابط با جنس مخالف در دانشجویان بوده است. پژوهش به روش توصیفی (علی- مقایسه ای) و با نمونه 384 نفری (172 مرد و 212 زن) انجام شده است که روش نمونه گیری، تصادفی- طبقه ای بوده است. عمده ترین نتایج حاکی از آن است که نزدیک به نیمی از دانشجویان با جنس مخالف ارتباط نداشته و ندارند و سطح ارتباط بیش از نیمی از دانشجویان در حد سلام و احوال پرسی است. همچنین یافته ها نشان داد که مولفه های تنهایی و دوری از خانواده و تعصبات خشک یا سهل گیری های بی اندازه خانواده از عوامل خانوادگی، مولفه های رسانه ها و تهاجم فرهنگی از عوامل اجتماعی، مولفه های وعده ازدواج و شناخت جنس مخالف برای ازدواج از عوامل مرتبط با ازدواج و مولفه های تفریح و سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت، خودآرایی و نوع پوشش و ضعف ایمان و اعتقادات مذهبی فرد از عوامل فردی بیشترین تاثیر را در برقراری ارتباط با جنس مخالف دارند. تاثیر عوامل ذکر شده با توجه به جنسیت و مقطع تحصیلی متفاوت است. ارتباط با جنس مخالف با توجه به جنسیت، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، شغل پدر و شغل مادر دانشجویان یکسان است؛ ولی با توجه به میزان درآمد والدین، میزان تحصیلات پدر و مادر متفاوت است.
سید میثم سجادی حسن بنی اسدی
پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی می باشد و هدف آن بررسی رابطه بین رشد اجتماعی با ارتباطات غیرکلامی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 89-88 بوده است که از این تعداد 384 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (با تخصیص متناسب) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ارتباط غیرکلامی روسیپ و هال و پرسشنامه رشد اجتماعی دانشگاه ایلنویز استفاده گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از جداول فراوانی و نمودارهای ستونی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t و تحلیل واریانس دوطرفه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین رشد اجتماعی و ارتباطات غیرکلامی رابطه معنی داری وجود دارد، همچنین بین رشد اجتماعی و ارتباط غیرکلامی دانشجویان با توجه به جنسیت، رشته تحصیلی و محل تولد آنها تفاوت معنی داری وجود ندارد، در صورتیکه بین رشد اجتماعی و ارتباط غیرکلامی با توجه به سن دانشجویان ارتباط معنی داری وجود دارد.
صقورا داوری مسعود باقری
پژوهش حاضر با هدف نشان دادن رابطه ی دین داری و ابعاد شخصت با سلامت روان معلمان شهرستان رودان به روش توصیفی- همبستگی انجام گرفت. بدین منظور 274 معلم زن و مرد از بین معلمان سه مقطع تحصیلی مدارس شهرستان رودان، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی متناسب با حجم طبقات( طبقات بر حسب جنس ومقطع تدریس )انتخاب شدند، و به پرسش نامه های: ویژگی های جمعیت شناختی، دین داری خدایاری فرد و همکاران، شخصیت neo-ffi مک کری و کاستا و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر ghq-28 پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش های آماری میانگین، میانه، درصد، فراوانی، انحراف معیار، صدک ها ، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون ساده و رگرسیون چند متغیری گام به گام در نرم افزار spss انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان دادند که، دین داری و ابعاد شخصیت با سلامت روان معلمان رابطه دارند. به طوری که روان رنجورخویی پایین و دین داری و برونگرایی و توافق و وجدانی بودن بالا با سلامت روان بالاترمعلمان رابطه ی مثبت داشتند.
فاطمه یوسفی جویباری مسعود باقری
چکیده این پژوهش، به منظور بررسی رابطه اضطراب اجتماعی با سلامت روان دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور ، از میان کلیه دانشجویان دانشگاه شهید باهنر شهر کرمان (18658 نفر) ، با استفاده از روشهای نمونه گیری تصادفی - طبقه ای (با تخصیص مناسب) 384 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ، از پرسشنامه های اضطراب اجتماعی(spi) و سلامت عمومی (ghq-28) ، استفاده شده است . داده های بدست آمده از پرسشنامه ها ، با استفاده از روشهای آمارتوصیفی( فراوانی و درصد، میانگین، میانه ، مد و جداول) و نیز روشهای آمار استباطی (آزمون های خی دو استقلال، آزمونهای همبستگی کندال واسپیرمن، uمان ویتنی،کروسکال والیس و تحلیل لگ خطی) خلاصه و تحلیل گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در سطح معناداری 05/0 ، بین اضطراب اجتماعی و هم چنین بین تمامی مولفه های آن با سلامت روان دانشجویان رابطه معنی داری وجود دارد. در ضمن، بین اضطراب اجتماعی و سلامت روان با توجه به جنسیت رابطه معنادار و با توجه به رشته تحصیلی، در میان دانشجویان علوم انسانی و فنی و مهندسی رابطه معنادار وجود دارد، ولی در دانشجویان علوم پایه رابطه معنادار نبود. همچنین یافته ها نشان داد که اضطراب اجتماعی دختران کمتر از پسران و نمره سلامت روان در دو جنس یکسان بود؛ و اینکه اضطراب اجتماعی دانشجویان علوم انسانی و فنی و مهندسی کمتر از دانشجویان علوم پایه و سلامت روان آنها یکسان بود.
حمیده زاهدی کیا حسن بنی اسدی شهر بابک
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش ارتباط غیرکلامی (به وسیله کتابچه راهنما و برنامه ویدیویی) بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دبستانی شهرستان خاتم در سال تحصیلی 1390-1389 بود. نمونه آماری پژوهش حاضر، 80 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دبستانی بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گردآوری داده های مورد مطالعه از پرسش نامه شایستگی اجتماعی کوهن و برنامه ی آموزش ارتباط غیرکلامی استفاده شده است. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل می باشد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با روش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار 19 spss انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که آموزش ارتباط غیر کلامی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان تأثیر معنا داری دارد و تأثیر آموزش ارتباط غیرکلامی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر متفاوت است.
مسعود باقری محمد رضا امامی آزادی
در دهه های اخیر آسمانخراش های بسیاری که در آسمان اوج گرفته اند در نقاط مختلف دنیا از جمله ایالت متحده امریکا، اروپا، ژاپن و حتی اخیراً در ایران ساخته شده اند. یکی از مهم ترین و کارآمدترین سیستم های سازه ای بکار رفته در چنین آسمانخراش هایی سیستم سازه ای لوله ای می باشد. در سیستم های لوله ای بعلت انعطاف پذیری تیرهای پیرامونی در قاب، تغییر شکل های ناشی از برش ایجاد می شود که این پدیده تأخیر برش نام دارد. بنابراین این سیستم ها تحت اثرات منفی پدیده تأخیر برش می باشند که باعث توزیع غیر خطی نیروهای محوری در ستون های اطراف ساختمان، افزایش تغییر مکان جانبی جانبی و کاهش کارآیی می شود. لذا مطالعه اثر این پدیده در سازه های بلند با سیستم لوله ای امری مهم و غیر قابل اجتناب می باشد. در این تحقیق پس از ارائه کلیاتی در باره سازه های بلند، مطالعات انجام یافته قبلی بر روی پدیده تأخیر برش مرور می شود. سپس با هدف بررسی پدیده تأخیر برشی در سیستم های لوله ای مختلف از قبیل سیستم های لوله ای قاب بندی شده به تنهایی یا در ترکیب با مهاربندی و دیوار برشی و نیز لوله قاب بندی شده تغییر یافته و ارائه پاسخ های مناسب در خصوص نقش پارامترهای مختلف در شدت پدیده تأخیر برشی، روی این سازه ها تحلیل استاتیکی انجام می گیرد. بدین منظور پس از مدلسازی سیستم های سازه ای ذکر شده در نرم افزار sap2000 ، تحلیل های مورد نظر جهت تعیین شدت پدیده تأخیر برشی و ارزیابی کارآیی سیستم صورت می گیرد. لازم به ذکر است که از بارهای دینامیکی زلزله به دلیل ایجاد پیچیدگی در روند بررسی تأخیر برشی صرفنظر شده و فقط بارهای استاتیکی معادل بار باد در نظر گرفته شده است. همچنین در این تحقیق در بررسی تأخیر برشی در سیستم لوله قاب بندی شده و لوله مهاربندی شده اندرکنش بین خاک و سازه نیز جهت بررسی تأثیر آن بر تأخیر برشی در نظر گرفته شده است. جهت لحاظ کردن اندرکنش بین خاک و سازه از مدل شمع، فنر و کمک فنر معادل (میرایی) استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی نقش پارامترهای مختلف بر روی پدیده تأخیر برشی بیانگر این مطلب است که استفاده از مهاربندی های بزرگ x شکل در سیستم های سازه ای لوله ای نسبت به دیگر تغییرات اعمال شده بر روی لوله قاب بندی شده تأثیر بیشتری در جهت کاهش تأخیر برشی خواهد داشت و نیز با در نظر گرفتن اندرکنش بین خاک و سازه از شدت پدیده تأخیر برش کاسته خواهد شد.
بتول حاج ابراهیمی مسعود باقری
چکیده مقدمه و هدف: مطالعات قبلی نشان می دهد که افسردگی می تواند منجر به تغییر پاسخ های سیستم ایمنی شود اما مکانیسم ایجاد این تغییرات به طور کامل مشخص نشده است. مولکولهای trif و myd88 مولکول های انطباقی داخل سلولی، برای مسیر انتقال پیام tlrها می باشند. تغییر در میزان بیان این مولکول ها می تواند منجر به پاسخهای ناقص سیستم ایمنی شود. بنابراین هدف از انجام این مطالعه، بررسی میزان بیان mrna مولکولهای trif و myd88 در سلولهای تک هسته ای خون محیطی دانشجویان مبتلا به افسردگی در مقایسه با افراد سالم بود. مواد و روشها: در مطالعه اخیر، 322 دانشجوی کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کردند. در نهایت 38 دانشجوی مبتلا به افسردگی و 43 فرد سالم، داوطلب شرکت در آزمایش شدند. به منظور کسب نتیجه، میزان بیان mrna مولکولهای trif و myd88 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که میزان بیان این مولکول ها، در سلولهای تک هسته ای خون محیطی به طور معنی داری در افراد افسرده نسبت به گروه کنترل افزایش داشت. اما این افزایش بیان رابطه معناداری با شدت افسردگی و جنسیت نشان نداد. بحث: بر اساس مطالعه اخیر به نظر می رسد که التهاب به وجود آمده در بیماران مبتلا به افسردگی شاید با افزایش بیان mrna مولکولهای trif و myd88 در ارتباط باشد. بنابراین نتایج این تحقیق احتمالا می تواند به منزله یک مکانیسم ایجاد التهاب و چگونگی ایجاد این التهاب را در افراد مبتلا به افسردگی جهت درمان های آتی تلقی شود. کلمات کلیدی: افسردگی، trif، myd88.
اعظم ایرانمنش رضا رستمی زاده
پژوهش حاضر با هدف نشان دادن آثار انس با قرآن بر شخصیت دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر کرمان به روش علی مقایسه ای انجام گرفت. بدین منظور 377 نفر از دانش آموزان دختر نواحی 1 و 2 آموزش و پرورش شهر کرمان به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به سوالات پرسشنامه های ویژگی های فردی، انس با قرآن و شخصیت (neo-ffi) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل به وسیله آزمون t و تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزار spss انجام شد و نتایج حاصل از مقایسه دانش آموزان مأنوس با قرآن و سایر دانش آموزان نشان داد که دانش آموزان مأنوس با قرآن دارای ویژگی روان آزرده گرایی و گشودگی به تجربه کمتری نسبت به سایر دانش آموزان بوده و دارای ویژگی برونگرایی و موافق بودن و با وجدان بودن بیشتری نسبت به سایر دانش آموزان می باشند. و میزان انس با قرآن بر حسب پایه تحصیلی، معدل و تحصیلات پدر آن ها تفاوت معنا داری را نشان نداد.
محسن احمدی مسعود باقری
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه تحریف های شناختی و تصور از بدن با اضطراب اجتماعی نوجوانان انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر مقطع متوسطه کرمان در سال تحصیلی 91-90 به تعداد 17708 نفر بود. نمونه پژوهش شامل 376 دانش آموز است که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان پاکلک و ویدک، مقیاس اضطراب اجتماعی جسمانی موتل و کنروی و پرسشنامه افکار اضطراب اجتماعی هارتمن را تکمیل کردند. تحلیل نتایج نشان داد بین تحریف های شناختی و اضطراب اجتماعی نوجوانان همبستگی مثبت معنادار وجود دارد (65/0=r). همچنین بین تصور از بدن و اضطراب اجتماعی نوجوانان همبستگی مثبت معنادار (49/0 =r) به دست آمده که در سطح (05/0 p<) معنادار است. همچنین به جهت پیش بینی میزان اضطراب اجتماعی نوجوانان از روی تحریف های شناختی و تصور از بدن تحلیل رگرسیون انجام گرفت که نتایج نشان داد این دو متغیر بر روی هم 45 درصد از تغیرات اضطراب اجتماعی را پیش بینی می کنند. هرچند نتایج نشان می دهد که متغیر تحریف های شناختی پیش بینی کننده بهتری نسبت به تصور از بدن در اضطراب اجتماعی نوجوانان است.
پریسا معاضدیان مسعود باقری
اضطراب و عدم سازگاری از اصلی ترین مشکل های بیماران مبتلا به سرطان می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش هوش معنوی بر هوش معنوی و اضطراب و سازگاری در بین بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام گرفته است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری است و نمونه ی پژوهش شامل 30 بیمار مبتلا به سرطان پستا ن می باشد، که به صورت گمارش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرارگرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ی خودگزارشی هوش معنوی کینگ، اضطراب کتل و سازگاری بل استفاده شد. شرکت کنندگان در گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت آموزش هوش معنوی قرارگرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس و تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که آموزش هوش معنوی منجر به افزایش هوش معنوی، کاهش اضطراب و افزایش سازگاری در شرکت کنندگان گروه آزمایش شده است. نتیجه ی پژوهش حاضر، بر اثر سودمند آموزش مهارت های معنوی در پیشرفت دیدگاه بیماران به معنویت و کاهش آسیب های روانی و سازگار شدن با شرایط، تأکید دارد.
محجوبه پورابراهیمی عباس رحمتی
امروزه با توجه به تعریف سازمان بهداشت جهانی از سلامت، که آن را یک مفهوم چندبعدی دربردارنده سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی می داند و همچنین تغییر رویکرد این سازمان از جهت بیماری نگر به سمت رویکردهای سلامت نگر، و بر این اساس لزوم دسترسی به ابزارهای سنجش و ارزیابی سلامت عمومی افراد، این پژوهش با هدف ساخت و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه سلامت عمومی بر مبنای رویکردهای سلامت نگر انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع ابزارسازی بوده است. این پژوهش در دو مرحله انجام شد؛ مرحله اول "آماده سازی پرسشنامه" و مرحله دوم "بررسی روایی و پایایی پرسشنامه". جامعه آماری افراد 20 تا 60 ساله ساکن در بیش از 30 شهرستان و منطقه استان کرمان بودند که حداقل تحصیلات سیکل به بالا داشته و به تکمیل پرسشنامه تمایل داشتند. حجم کل نمونه ی مورد مطالعه ی پژوهش 1811 نفر بود. در مرحله اول جهت آماده سازی پرسشنامه، نمونه ای متشکل از 160 نفر بر اساس روش نمونه گیری در دسترس و در مرحله دوم برای بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، نمونه ای متشکل از 1651 نفر با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس و تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در مرحله اول جهت بررسی روایی و پایایی فرم اولیه پرسشنامه از روش تحلیل عاملی تأییدی و شیوه بررسی همسانی درونی (آلفای کرونباخ) استفاده شد. در مرحله دوم برای بررسی روایی پرسشنامه از روایی سازه مبتنی بر تحلیل عاملی تأییدی و همچنین روایی ملاکی (همگرا و واگرا)، و برای بررسی پایایی پرسشنامه از شیوه بررسی همسانی درونی (آلفای کرونباخ) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار smart-pls انجام شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی از میان ماده های اولیه و وارد شده به تحلیل، 15 ماده برای هر یک از ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی بر اساس دو شاخص (آماره t و آلفای کرونباخ) استخراج گردید. نتایج بررسی روایی سازه و نیز روایی ملاکی همگرا و واگرا و بررسی پایایی حاکی از تأیید روایی و پایایی قابل قبول پرسشنامه بود.
مسعود باقری مهدی بشیری
مساله تولید سلولی شامل 4 زیرمساله پیکربندی سلول، تعیین چیدمان ماشین آلات و سلول ها به ترتیب در داخل سلول ها و محیط کارگاه، زمان بندی فعالیت ها و تخصیص منابع است. در این پایان نامه 3 مدل مختلف ریاضی برای حل بهینه هم زمان مسائل پیکربندی، تعیین چیدمان بین سلولی و تخصیص اپراتور به ماشین ارائه شده است. ویژگی اساسی مدل های ارائه شده جامعیت و در نظرگیری هم زمان 3 مساله یاد شده می باشد. در مدل اول، کمینه سازی هزینه های تولیدی مانند حرکات درون سلولی و بین سلولی قطعات، پیکربندی مجدد، استخدام، اخراج، آموزش و دستمزد اپراتور مورد نظر قرار گرفته است. در مدل دوم، همین اهداف با در نظرگیری عوامل تولیدی مختلفی مانند قابلیت اطمینان ماشین، مسیرهای پردازش جایگزین و ضریب استفاده از ماشین آلات مورد نظر می باشد. مدل سوم توسعه یافته مدل های قبلی است که علاوه بر اهداف قبل، شامل کمینه سازی هزینه های نگهداری موجوی، فروش از دست رفته و بیشینه سازی ضریب استفاده از ماشین آلات می باشد. برنامه ریزی تولید شامل تعیین میزان تولید، موجودی انبار، تقاضای پس افت و زمان اضافه کاری ماشین آلات در این مدل لحاظ شده است. از آنجا که سومین مدل ارائه شده، از پیچیدگی حل بالایی برخوردار است، از روش تجزیه بندرز برای حل آن استفاده شده است. جهت ارزیابی عملکرد روش ارائه شده، مثال های عددی مختلفی در بازه های مشخصی به طور تصادفی تولید و مورد بررسی قرار گرفته است. مقایسه روش تجزیه بندرز با حل مرسوم مدل خطی شده و همچنین مدل غیرخطی، بازده این الگوریتم را از لحاظ زمان حل به خوبی نشان می دهد. همچنین مثال های عددی مختلف، امکان کاربرد مدل های ارائه شده را در صنعت به طور عملی مورد تایید قرار داده است.
مریم نمازیان افسانه توحیدی
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر میزان گرایش به تفکر انتقادی و خلاقیت هیجانی در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر کرمان در سال تحصیلی92-91 بوده است. جامعه ی آماری همه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بوده و نمونه ی پژوهش شامل 68 نفر از دانش آموزانی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای و درون خوشه ی تصادفی انتخاب و به طور مساوی در چهار گروه 17 نفری (آزمایشی ادبیات و ریاضی و گواه ادبیات و ریاضی) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ی گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و پرسش نامه ی خلاقیت هیجانی آوریل استفاده شد. این پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده است. پس از گزینش تصادفی گروه های آزمایش و گواه، در آغاز برای هر چهار گروه، پیش آزمون اجرا و سپس، مداخله ی آزمایشی (آموزش هوش معنوی) به عنوان متغیر مستقل در 10 جلسه ی 90 دقیقه ای، روی گروه های آزمایش اجرا گردید؛ اما گروه های گواه، آموزشی در این رابطه دریافت ننمودند. پس از پایان برنامه ی آموزشی، از هر چهار گروه پس آزمون گرفته شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون تحلیل کواریانس) استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش هوش معنوی منجر به افزایش میزان گرایش به تفکر انتقادی در شرکت کنندگان گروه های آزمایش شده است، ولی تأثیری بر خلاقیت هیجانی در گروه های آزمایش نداشته است. نتیجه ی پژوهش حاضر، بر اثر سودمند آموزش مهارت های معنوی در پیشرفت دیدگاه های دانش آموزان به معنویت و افزایش رویکرد شناختی آن ها و یافتن راه حل های منطقی و انسانی، تأکید دارد. بنابراین به نظر می رسد ارائه ی دروسی با محتوای آموزش هوش معنوی در مدارس می تواند تا حد زیادی بر افزایش جنبه های شناختی و در نتیجه کنار آمدن بهتر با شرایط در نوجوانان تأثیر داشته باشد.
الهه طغیانی عباس رحمتی
پیچیدگی زندگی در دنیای امروز به حدی است که مواجهه با انواع استرس و تنیدگی را اجتناب ناپذیر می سازد و تا زمانی که انسان ها ناگزیر به رویارویی با تنیدگی های مختلف هستند، آسیب پذیر بوده و سازگاری آنها با محیط در معرض خطر است. بنابراین کسب مهارت های مقابله موثر با استرس ها برای حفظ سلامت جسمی و روانی و بهزیستی انسان ها از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف کلی این پژوهش عبارت بوده است از بررسی تاثیر راهبردهای مقابله با استرس (csss) بر اختلال اضطراب فراگیر (gad). فرضیه اصلی عبارت بوده از اینکه راهبردهای مقابله با استرس بر اختلال اضطراب فراگیر دانشجویان دختر تاثیر دارند. روش استفاده شده در این پژوهش نیز روش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بوده است. همچنین جامعه در این پژوهش عبارت بوده از کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید باهنر کرمان که شامل 9720 دانشجوی دختر می باشد. این پژوهش بر روی یک نمونه 384 نفری از دانشجویان دختر این دانشگاه انجام شده که به روش نمونه گیری خوشه ای برگزیده شده اند. به این منظور ابتدا از میان دانشکده های دانشگاه شهید باهنرکرمان چهار دانشکده شامل دانشکده ادبیات، فنی، ریاضی و دامپزشکی و سپس از میان بخش های موجود در این دانشکده ها تعدادی بخش و در نهایت تعدادی کلاس و 384 نفر دانشجو به طور تصادفی انتخاب شده و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده این پژوهش نیز عبارت بوده اند از پرسشنامه راهبردهای مقابله با استرس اندلر و پارکر (ciss) و پرسشنامه اضطراب بک (bai). برای تحلیل نتایج، شاخص های آمار توصیفی از جمله جدول ها و نمودارها و شاخص های آمار استنباطی شامل آزمون آماری کروسکال والیس و تحلیل واریانس یکطرفه مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون کروسکال والیس استفاده شد که یافته های حاصل از این آزمون نشان داد راهبرد مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار بر اختلال اضطراب فراگیر در دختران دانشجو تاثیر دارند در حالی که تاثیر راهبرد مقابله اجتنابی بر اختلال اضطراب فراگیر از نظر آماری معنادار نبود. به منظور پاسخ به این پرسش که آیا میزان ابتلا به اختلال اضطراب فراگیر در دانشجویان دانشکده های ادبیات، فنی، ریاضی و دامپزشکی تفاوت داشته است یا خیر، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد و نتایج به دست آمده از این آزمون نشان داد که شیوع اختلال اضطراب فراگیر در چهار دانشکده مذکور تفاوت معناداری نداشته است.
پژمان شیرمردی سوده مقصودی
با وجود ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه ایران که کشوری درحال توسعه و در حال گذار می¬باشد نوعی عدم توازن بین ساختار عینی کلان و نظام فرهنگی، ارزش ها و هنجارها وجود دارد. به طوری که با بالا رفتن روزافزون نرخ اشتغال زنان شاغل طی چند دهه اخیر، همچنان ساختار تفکیک نقش¬های جنسیتی وجود دارد و زن امروزی در طیف وسیعی از نقش های غالباً متعارض گرفتار شده است که البته این امر می¬تواند در نهاد خانواده به عنوان یک نهاد بنیادین در شکل¬گیری شخصیت کودک اثرگذار باشد. اما در شرایطی که مادران شاغل در این نوع از تعارض شغلی و خانوادگی گرفتار آیند، عملاً انجام این¬گونه کارها برای آنان نه تنها مقدور نبوده بلکه تأثیر بسزایی در تقلیل سلامت جسمی و روحی آنان، اعضای خانواده و بالاخص فرزندانشان خواهد داشت. به همین دلیل سلامت مادر در تعامل مفید و سازنده با کودک نقش اساسی دارد زیرا کیفیت مطلوب این تعامل مستلزم کنش¬ورزی سالم جسمانی و روانی مادر است و بالعکس. به این منظور، 330 مادر شاغل با روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬بندیِ شده در ادارت دولتی و اجرایی شهر کرمان در سال 1392 انتخاب شده است. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش¬نامه¬ی شیوه¬های فرزندپروری (رابینسون و همکاران، 1995) و پرسش نامه¬ی خودساخته¬ی تعارض کار- خانواده استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده¬ها نیز از طریق آزمون¬های آماری، رگرسیون خطی و تحلیل مسیر صورت گرفته است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تعارض کار با خانواده زنان بیش از تعارض خانواده با کار شان بود.علاوه بر این تأثیر تعارض شغلی و خانوادگی بر شیوه¬ی تعاملی مقتدرانه¬ی مادران منفی و بر روی شیوه¬های استبدادی و سهل¬گیرانه مثبت و مستقیم ارزیابی شد. بر این اساس یافته¬های پژوهش نشان دهنده¬ی این مهم بود که میزان تعارضی که مادر شاغل در محیط خانوادگی و شغلی تجربه می¬کند به صورت مستقیم بر نوع تعاملی که وی با فرزندانش دارد تأثیر می¬گذارد.
الهام محمدی مسعود باقری
این مطالعه با هدف بررسی اثرات ابعاد شخصیت و حمایت اجتماعی ادراک شده بر بی ثباتی ازدواج با نقش واسطه ای استرس شغلی در بین پرستاران زن متاهل شاغل در بیمارستان های شهر شیراز انجام شد. بدین منظور تعداد 246 نفر پرستار زن، از بین جامعه آماری(2245) انتخاب و با روش نمونه گیری تصادفی پرسشگری شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات چهار پرسشنامه استاندارد ابعاد شخصیت نئو کاستاو مک کری، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران ، استرس پرستاری گری تافت و اندرسون و بی ثباتی ازدواج جانسون و بوث بود. نتایج نشان داد که اکثریت پرستاران دارای شخصیتی سازگار و با وجدان بوده و بعد روانرنجورخویی آنها کمتر از سایر ابعاد شخصیتیشان بود و از حمایت اجتماعی بالایی برخوردار بودند که بیشترین آن از طرف خانواده آنها بود. بعلاوه، اکثریت پرستاران مورد مطالعه دارای استرس شغلی متوسط بودند. همچنین دارای کمترین میزان بی ثباتی ازدواج بودند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بعد روانرنجورخویی دارای رابطه مثبت و معنیدار و سایر ابعاد رابطه منفی و معناداری با بی ثباتی ازدواج داشتند. تمامی ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده نیز رابطه منفی و معناداری با میزان بی ثباتی ازدواج نشان دادند. در نهایت بین استرس شغلی و بی ثباتی ازدواج نیز رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. نتایج مدلسازی معادله ساختاری نیز نشان داد که کلیه فرضیات مورد مطالعه مورد تایید بوده و مدل مفهومی مطالعه دارای برازش مناسب بود. بنابراین ابعاد شخصیت و حمایت اجتماعی ادراک شده دارای تاثیر مستقیم و غیر مستقیم بر بی ثباتی ازدواج بوده است. در نهایت نیز ابعاد شخصیتی پرستاران مهم ترین متغیر پیش بینی کننده بی ثباتی ازدواج پرستاران شناخته شد.
افروز جمشیدی مسعود باقری
این مطالعه با هدف بررسی اثرات متغیرهای سرسختی روانشناختی و خودکارآمدی عمومی بر متغیر وابسته اضطراب امتحان با نقش واسطه ای شیوه¬های مقابله با استرس در بین دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان، انجام شد. تعداد374 نفر، با روش نمونه¬گیری خوشه¬ای تصادفی از بین 14833 نفر انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. مقیاس های مورد استفاده چهار پرسشنامه سرسختی روانشناختی اهواز با 27 گویه، خودکارآمدی عمومی با 10 گویه، شیوه¬های مقابله با استرس با 19 گویه و اضطراب امتحان با 25 گویه بود. نتایج آزمون همبستگی حاکی از رابطه معکوس و معنادار خودکارآمدی، شیوه مقابله با استرس و سرسختی با اضطراب امتحان بود. نتایج آزمون فرضیه¬ها با استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد،که مدل مفهومی مطالعه دارای برازش مناسب بود. بنابراین خودکارآمدی عمومی تاثیر مستقیم معکوس و معنی¬داری بر اضطراب امتحان داشت. به علاوه، سرسختی روانشناختی تاثیر مستقیم و معنی¬داری بر اضطراب امتحان نداشت. همچنین، شیوه مقابله با استرس مسئله¬مدار تاثیر مستقیم معکوس و معنی¬داری بر اضطراب امتحان نشان داد. اما شیوه مقابله با استرس هیجان¬مدار تاثیر مستقیم و معنی¬داری بر اضطراب امتحان نشان نداد. از این گذشته، خودکارآمدی عمومی و سرسختی روانشناختی تاثیر مستقیم مثبت و معنی¬داری بر شیوه¬های مساله¬مدار و هیجان¬مدار نشان دادند. خودکارآمدی عمومی و سرسختی روانشناختی تاثیر غیرمستقیم معکوس و معنی¬دار بواسطه متغیر شیوه مقابله مسئله¬مدار بر اضطراب امتحان نشان دادند. در نهایت خودکارآمدی عمومی مهم¬ترین متغیر پیش بینی¬کننده اضطراب امتحان دانشجویان شناخته شد.
مطهره نصرت آبادی مسعود باقری
این مطالعه با هدف بررسی اثرات متغیرهای ابعاد شخصیت و سبک اسناد بر متغیر وابسته فرسودگی شغلی با نقش واسطه ای تاب آوری در بین جراحان شهر کرمان، انجام شد. از جامعه 127 جراح، تعداد90 نفر، انتخاب و با روش سرشماری پرسشگری شدند. ابزار پرسشگری شامل چهار پرسشنامه ابعاد شخصیت نئو با 60 گویه، سبک اسناد بزرگسالان سلیگمن با 48 گویه، تاب¬آوری کانر و دیویدسون با 20 گویه و فرسودگی شغلی مسلش با 26 گویه بود. نتایج آزمون فرضیه ها از طریق مدلسازی – تحلیل مسیر نشان داد که مدل مفهومی مطالعه دارای برازش مناسب بود. بنابراین سبک اسناد خوشبینانه دارای تاثیر مستقیم مثبت و معنی¬دار بر تاب¬آوری بود. به علاوه سبک اسناد بدبینانه دارای تاثیر مستقیم منفی و معنی¬دار بر تاب¬آوری بود. همچنین روانرنجوری تاثیر مستقیم مثبت و معنی¬دار بر تاب¬آوری داشت و تاب¬آوری نیز تاثیر مستقیم مثبت و معنی¬دار بر فراوانی عدم کفایت شخصی داشت. همچنین سبک اسناد بدبینانه تاثیر مستقیم مثبت و معنی¬دار بر شدت مسخ شخصیت داشت و سبک اسناد خوشبینانه نیز تاثیر مستقیم مثبت و معنی-دار بر فراوانی مسخ شخصیت داشت و همینطور سبک اسناد خوشبینانه تاثیر مستقیم مثبت و معنی¬دار بر شدت خستگی عاطفی داشت. از این گذشته انعطاف پذیری نیز تاثیر مستقیم مثبت و معنی¬دار بر فراوانی و شدت عدم کفایت شخصی داشت. همچنین برون گرایی تاثیر مستقیم مثبت و معنی¬دار بر شدت درگیری داشت. به علاوه سبک اسناد خوشبینانه وبدبینانه دارای تاثیر غیر مستقیم مثبت و معنی¬دار بواسطه متغیر تاب¬آوری بر فراوانی عدم کفایت شخصی بودند. در نهایت سبک اسناد خوشبینانه وبدبینانه مهم¬ترین متغیر پیش بینی¬کننده فراوانی عدم کفایت شخصی جراحان بواسطه متغیر تاب¬آوری شناخته شدند.
ناهید شکرافشان قاسم عسکری زاده
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین هراس اجتماعی، سلامت معنوی و رضایت از زندگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 93-1392 تشکیل می دادند که 14833نفر بودند. حجم نمونه 374 نفر، و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس جنسیت (206 دختر و 168 پسر)، با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور، پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و همکاران استفاده گردیده است. داده ها با نرم افزار spss21 و با آزمون های t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین هراس اجتماعی با اعتیاد به اینترنت ، و بین سلامت معنوی با اعتیاد به اینترنت ، و بین رضایت از زندگی با اعتیاد به اینترنت، رابطه معنادار وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که 6% از تغییرات مربوط به اعتیاد به اینترنت دانشجویان را هراس اجتماعی تبیین می کند، 5% از تغییرات مربوط به اعتیاد به اینترنت دانشجویان را سلامت معنوی تبیین می کند، و 2% از تغییرات مربوط به اعتیاد به اینترنت دانشجویان را رضایت از زندگی تبیین می کند. یافته ها همچنین نشان داد که میزان هراس اجتماعی و رضایت از زندگی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری ندارند. اما سلامت معنوی دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر است و اعتیاد به اینترنت دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از این است که کاهش دادن هراس اجتماعی، و افزایش دادن سطح سلامت معنوی و رضایت از زندگی دانشجویان همراه با کاهش اعتیاد به اینترنت در دانشجویان است. کلید واژگان: هراس اجتماعی، سلامت معنوی، رضایت زندگی، اعتیاد به اینترنت، دانشجویان.
رضوان زینل آبادی مسعود باقری
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی ذهنی براساس ابعاد شخصیت و اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شده است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است، حجم نمونه 384 نفر از دانشجویان کارشناسی بود که به روش تصادفی- طبقه¬ای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز توسط پرسشنامه 60 سوالی شخصیت neo-ffiمک¬کری و کاستا،پرسشنامه 12 سوالی اهمال¬کاری تحصیلی سواری (1390)،و برای بهزیستی ذهنی از دو پرسشنامه رضایت از زندگی 5 سوالی (swls) دینر، ایمونز، لارنس و گریفین (1985) وهمچنین پرسشنامه 20 سوالی عاطفه مثبت و منفی(panas)، واتسون، کلارکو تلگن، (1988)،جمع آوری شد و با استفاده از جداول، نمودارها، آمارهای توصیفی و نیز استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که، ابعاد شخصیت واهمال¬کاری تحصیلی با بهزیستی ذهنی دانشجویان رابطه دارند. به طوری که روان¬رنجورخویی و برون گرایی و سازگاری و وظیفه¬شناسی وگشودگی و همین¬طور مولفه¬های اهمال کاری تحصیلی با بهزیستی ذهنی دانشجویان رابطه¬ داشتند. در نتیجه چنین به نظر می¬رسد، بهزیستی ذهنی دانشجویان متأثر از ویژگی¬های شخصیتی و اهمال¬کاری تحصیلی آن ها می باشد، لذا با توجه به یافته¬های این پژوهش به نظر می¬رسد که بررسی ویژگی های شخصیتی و کمک به کاهش اهمال¬کاری تحصیلی می¬تواند بهزیستی ذهنی دانشجویان را ارتقا بخشد.
محدثه جوادنیا مسعود فضیلت پور
هدف مطالعه حاضر: تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر افسردگی، نشخوار فکری و سوگیری توجه به محرک-های منفی و افزایش سوگیری توجه به محرک های مثبت است. روش: یک طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل. جامعه پژوهش :کلیه دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان. حجم نمونه 30 نفر. روش نمونه گیری در دسترس.روش تجزیه و تحلیل: یک طرح اندازه های مکرر با یک عامل بین گروهی و یک عامل درون گروهی.
رعنا رحمانی حسن بنی اسدی
پژوهش حاضر با هدف نشان دادن تاثیر آموزش ارتباط غیر کلامی بر کاهش کمرویی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان به روش شبه آزمایشی انجام گرفت. گروه آزمایش به مدت هشت هفته تحت آموزش ارتباط غیر کلامی قرار گرفتند . تحلیل داده ها با روش های تحلیل کواریانس و آزمون t مستقل در نرم افزارspss نسخه 15 انجام شد. نتایج نشان داد آموزش ارتباط غیر کلامی بر کاهش کمرویی موثر بوده است.
سمیرا اشرف گنجویی قاسم عسکری زاده
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین ابعاد نقش جنسیتی و هیجان خواهی با رضایت زناشویی زوج های جوان شهر کرمان انجام شد. این تحقیق از نوع توصیفی همبستگی است. روش نمونه گیری در دسترس است . نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین ابعاد نقش جنسیتی (نقش جنسیتی مردانه، نقش جنسیتی زنانه، فراجنسیتی بودن و نقش جنسیتی نامتمایز ) و هیجان خواهی با رضایت زناشویی در زوج های جوان شهر کرمان رابطه خطی معنی داری وجود دارد؛ و کلیه ی متغییرهای وارد شده در این تحقیق 6/7 درصد تغییرات رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند
ملیحه محمودی کهن بهجت السادات حجازی
پژوهشگران در حوز? نقد ادبیات داستانی، غالباً به موضوع شخصیت پردازی از منظر عناصر داستان نگریسته اند و کمتر با نگاهی روان شناسانه به تجزیه و تحلیل شخصیتی پرداخته اند. در حالی که خوشبختانه بسیاری از رمان های فارسی، در نمایش نظریه های روانکاوی، روان شناختی و تیپ های شخصیتی ظرفیت بالایی دارند. هدف ما در این جستار، نشان دادن یکی دیگر از الگوهای ارتباط ادبیات و روان شناسی است. ضمن اینکه نظری به «جریان سیّال ذهن» -که در این رمان نمود خاصی دارد –خواهیم افکند.
محمدصالح محسنی افسانه توحیدی
هدف: پژوهش حاضر بررسی رابطه سنخ های شخصیتی با استرس در بین کارکنان پایگاه هوانیروز کرمان بود. ابزار و روش: برای این منظور 250 نفر از کارکنان پایگاه هوانیروزکرمان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به وسیله پرسشنامه های شخصیت نئو و پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس (dass) موردارزیابی قرارگرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین سنخ شخصیتی روان رنجوری و استرس کارکنان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد و بین سنخ های شخصیتی برون گرایی، گشودگی، موافق بودن و وظیفه شناسی با استرس کارکنان رابطه معنادار و منفی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد از بین سنخ های شخصیتی سنخ های روان رنجوری و برون گرایی پیش بین مناسبی برای استرس هستند.
مسعود باقری محمدرضا غفوری
چکیده ندارد.
مسعود باقری علی منتظمی
در اولین فصل از باب یکم، محیط خانوادگی حافظ را بررسی کرده و در فصل دوم به تجزیه و تحلیل حیات فکری او پرداختم. در این فصل بیان شد که علم آموزی حافظ بطور رسمی بسیار محدود و اندک است اما دانش اندوزی او بطور غیررسمی که شامل قرائت دیوانهای شعر و همنشینی شعر و همنشینی با اهل علم و ادب می باشد بسیار گسترده و وسیع بوده لذا دایره معلومات و آگاهیهای او را گسترش داده و با استفاده از حافظ قوی خویش که بهترین کمک کننده و یاور او در این امر بوده است توانست به بیانی شیوا و توانا مسلح گردد. از آنجایی که اوضاع سیاسی هر کشور اثر مستقیمی در شعر و ادب آن دارد در باب دوم به بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی پرداخته و انعکاس آنرا در شعر حافظ یاد آورشده ام. در باب سوم که شامل مضامین اجتماعی است موضوعات "اخلاق - فقر - یتیمان و غیره" را معرفی نمود و میزان توجه حافظ به آن را بیان کردم. آنچه در این بخش قابل توجه و اهمیت می باشد این است که حافظ ضمن شناساندن بلاهای جامعه خویش سعی می کند طریقه مداوا علاج آن را نیز معرفی نماید و مردم را به آن آگاه سازد. گر چه حافظ در مسائلی چون "اخلاق" و "حجاب " رای و نظر خویش را مبهم و گسترده بیان کرده و به تجزیه و تحلیل آن نپرداخته است و مسئله را آنقدر وسیع مطرح نموده است که نتیجه گیری و استخراج دقیق نظر او امری مشکل می باشد. اما در بقیه موارد چون طبیعی دلسوخت که شاهد فساد و تباهی پیکره اجتماع و فرهنگ خویش می باشد با عشق و علاقه فراوانی که به اصطلاح و پیرشفت میهن خویش دارد به بررسی مسائل پرداخته و به شیوه های مختلف سعی نموده است که صورت دقیق و صحیحی از موضوع را در ذهن شنونده و خواننده شعر خویش مجسم نماید و در بسیاری از موارد او را به تفکر و اندیشه وادار کند.