نام پژوهشگر: محمدرضا حسن پور
محمدرضا حسن پور حسن صدیقی
در حال حاضر در سطح جهانی نگرانی های زیادی در مورد اثرات مخرب ناشی از استفاده نهاده های شیمیایی کشاورزی بر روی محیط زیست و پایداری طولانی مدت سیستم های زراعی وجود دارد. تخریب و فرسایش خاک، آلودگی آب های سطحی و زیر سطحی، آلودگی زیستگاه طبیعی حیات وحش و بهم ریختن چرخه حیاتی موجودات و مقاوت آفات در مقابل حشره کش ها، برخی از این اثرات نامطلوب هستند. حرکت به سمت کشاورزی پایدار با نگهداری بهره وری زیست محیطی و تامین غذای کافی و مناسب برای مردم، همراه با حفظ کیفیت محیط زیست و حفاظت از منابع تجدید ناپذیر و تنوع زیستی، تنها راه حل برون رفت از این بحران به نظر می رسد. کشاورزی ارگانیک به عنوان یکی از رهیافت های کشاورزی پایدار بر حداقل سازی نهاده های خارجی و پرهیز از کاربرد کودها و آفت کش های مصنوعی و جایگزینی آنها با نهاده های طبیعی و زیستی بنا شده است. از این جهت ترویج و توسعه کاربرد نهاده های طبیعی و زیستی در راستای دستیابی به کشاورزی پایدار مهم و ضروری به نظر می رسد. تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر در نگرش گندم کاران شهرستان کرمانشاه نسبت به کاربرد نهاده های زیستی در کشاورزی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل 6600 نفر از گندم کاران آبی کار شهرستان کرمانشاه می باشد که در سال زراعی 89-88 اقدام به کشت گندم آبی نموده اند (6600n=). حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 364 نفر به دست آمد و برای انتخاب افراد نمونه از جامعه، روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی به کار گرفته شد. در نهایت 327 پرسشنامه جمع آوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (327n=). روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و ابزار این تحقیق پرسشنامه بوده است. که روایی ظاهری و محتوایی آن توسط جمعی از متخصصان دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه و سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه پس از انجام آزمون مقدماتی با استفاده از نرم افزار spss، 946/0 به دست آمد. نتایج حاصل از آزمون f نشان می دهد که در دهستان های کرمانشاه، نگرش گندم کاران نسبت به کاربرد نهاده های زیستی تفاوت معناداری دارد. همچنین آزمون f نشان داد که میزان مشارکت اجتماعی و دانش گندم کاران نیز در دهستان های مورد مطالعه به طور معناداری متفاوت است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که بین متغیر های؛ مشارکت اجتماعی، دسترسی به منابع آموزشی و ترویجی، نقش سیاست های دولت، دانش ارگانیک، دانش زیست محیطی و سطح تحصیلات، با متغیر نگرش نسبت به کاربرد نهاده های زیستی در سطح یک درصد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین سن و تجربه گندم کاران با نگرش آنها نسبت به کاربرد نهاده های زیستی در سطح یک درصد رابطه منفی و معناداری وجود دارد. با توجه به متغیر های مذکور و با استفاده از تحلیل رگرسیونی مشخص شد، چهار متغیر مشارکت اجتماعی، نقش سیاست های دولت، دانش ارگانیک، و تحصیلات 5/33 درصد از تغییرات مربوط به نگرش گندم کاران نسبت به کاربرد نهاده های زیستی را تبیین نموده اند.