نام پژوهشگر: مریم شیپری
مریم شیپری عبدالرسول خیراندیش
خلیج فارس اصلی ترین راه ارتباط ایران با جهان به شمارمی آید و همواره تحولات جهانی بر آن تاثیر داشته است. در سال 1869 م./1286 ه.ق پس از سال ها تلاش کانال سوئز، دریای سرخ و مدیترانه را به هم متصل کرد. با باز شدن این آب راه مسیر قدیمی بین آسیا، آفریقا و اروپا از طریق برزخ سوئز رونقی دوباره یافت.هم زمان با افتتاح کانال سوئز استفاده از کشتی های بخار که سریعتر و بزرگتر ودارای سکانی بهتر بودند نیز رواج یافت و تجارت از مسیر دریاها ر متحول ساختند. همه ی این تغییرات بر تجارت ایران از مسیر خلیج فارس تاثیر داشت. هر چند در ایران آن زمان کسی به درستی از گشایش این کانال مطلع نشد. در این تحقیق برای شناخت چنین تغییراتی ابتدا نگاهی کوتاه به شرایط ایران در دوره مورد بررسی انداخته شد و سپس راه های تجاری داخلی و خارجی مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از آن چهار بندر مطرح این دوره، بوشهر، بندر عباس، لنگه و خرمشهر از بعد تحولات شهری و رشد تجاری با در نظر گرفتن ورود و خروج کشتی های تجاری از نظر تعداد و توناژ مطالعه شدند و در بخش دیگری تعدادی از کالاهای کشاورزی یا صنعتی که در این مسیر تجاری ترانزیت می شدند، مورد بررسی قرار گرفتند. مطابق بررسی ها به روش کلیو متری کانال سوئز و بهره گیری ازکشتی های بخار به طور مستقیم و غیر مستقیم بر تجارت ایران در چند جهت تاثیر داشته است. نخست آن که حجم کالاهایی که به بنادر ایران وارد می شدند چند برابر شده است که به دنبال آن تغییرات عمده ای در بازارهای داخلی و همچنین تحولات مهمی در بنادر جنوبی پدید آمد. با گذشت زمان اهمیت بنادری که به بازارهای داخلی دسترسی بهتری داشتند مشخص تر شد چنانکه بندر خرمشهر بعد از افتتاح راه آبی کارون که تحت تاثیر کانال سوئز بود علاوه بر این که خود رشد بسیار زیادی داشت بر سایر بنادر نیز به تدریج برتری یافت. راههای تجارت داخلی گسترده تر شدند و اصفهان به عنوان بازار مرکزی کشور اهمیت دوچندانی یافت.از نظر کالاهای صادراتی نیز تغییرات عمده ای در تولیدات کشاورزی و صنعتی ایران رخ داد که تحت تاثیر غیر مستقیم کانال سوئز بود. مشتریان و فروشندگان اصلی تجارت ایران در این دوره تغییر عمده ای کرد و کشورهای دیگر اروپایی به جز از بریتانیا نیز وارد بازار ایران شدند و از نقش بازار هندوستان که تا پیش از افتتاح کانال سوئز اصلی ترین بازار خارجی ایران بود کاسته شد. برخلاف میل بریتانیا روسیه به خلیج فارس راه یافت و آلمان قدم به عرصه تجاری این دریا گذاشت.
اسماعیل کهنسال مریم شیپری
بیش از 47 درصد از ذخایر شناخته شده نفت جهان در منطقه خاورمیانه قرار دارد و همچنین به دلیل جغرافیای خاورمیانه، این منطقه نقش بسیار تعیین کننده¬ای در حمل و نقل نفت دنیا داشته و دارد. در بین سال¬های 1953 تا 1979 که اروپا درگیر جنگ سرد بود، برای تامین انرژی خود به نفت خاورمیانه نیاز مبرم داشت همچنین در این سال ها در خاورمیانه بحران های شدیدی به وجود آمد که به طور مستقیم و غیر¬مستقیم با نفت در ارتباط بوده است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر بحران¬های نفتی خاورمیانه بر اقتصاد اروپا در بین سال¬های 1953 تا 1979 میلادی می¬باشد که بدین منظور چهار معیار تغییر تولید ناخالص داخلی(gdp)،نرخ رشد صادرات کالا و خدمات اروپا،رشد درآمد ناخالص ملی(gni growth) و تورم منطقه اروپا به عنوان شاخص اقتصادی در نظر گرفته شد و با قیمت نفت به عنوان مولفه مستقل در آن بازه زمانی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که قیمت نفت با سه عامل تغییر تولید ناخالص داخلی (gdp)، رشد درآمد ناخالص ملی(gni growth) و تورم منطقه اروپا همبستگی معناداری داشته است اما قیمت نفت با نرخ رشد صادرات کالا و خدمات از همبستگی معناداری برخوردار نیست بنابراین قیمت نفت قادر به پیش بینی این مولفه نمی¬باشد ولی قیمت نفت قادر به پیش بینی سه عامل تغییر تولید ناخالص ملی،تورم و تغییر درآمد ناخالص ملی می¬باشد. سپس به منظور بررسی ساختاری متغیرهای پژوهشی به طراحی یک مدل آماری پرداخته شد که در این مدل تاثیر عامل قیمت نفت هم به صورت مجزا و هم با واسطه عامل تورم بر سه عامل دیگر بررسی شد که طی این بررسی مشخص شد که قیمت نفت و نرخ تورم به صورت همزمان بر تولید ناخالص داخلی ، درآمد ناخالص ملی و نرخ صادرات خدمات و کالا تاثیر دارد و تورم به عنوان عامل واسطه نقش خود را به خوبی ایفا می نماید. با استفاده از داده¬های آماری مشخص شد که جنگ یوم کیپور و تحریم نفت توسط اعراب در سال 1973 بیش ترین تاثیر را بر اقتصاد اروپا داشته است به نحوی که تاثیرات آن بر شاخص¬های اقتصادی اروپا به وضوح نمایان است.