نام پژوهشگر: آرمان آذری
آرمان آذری حسین عسکری
تحقیق حاضر در دو بخش گلخانه (دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس- با هدف انجام بررسی رفتارهای آناتومیک، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاه کلزا) و مزرعه (مرکز ملی تحقیقات شوری واحد یزد- با هدف گزینش ارقام متحمل به شوری) به اجرا در آمد. بخش گلخانه، شامل سه آزمایش مرتبط، به منظور کاهش هدفمند اندازه جمعیت و ایجاد شرایط اندازه گیری صفات عمیق تر فیزیولوژیک روی ارقام منتخب از هر آزمایش بود. بذر 57 رقم کلزا از گونه های brassica napus، b. rapa و b. juncea (مشتمل بر تیپهای بهاره و پائیزه) از بخش دانههای روغنی موسسه اصلاح و گواهی نهال و بذر کرج تهیه شد. در آزمایش اول، کلیه ارقام در یک آزمایش آگمنت و با 4 شاهد در دو سطح هدایت الکتریکی خاک 2 و 16 دسیزیمنس بر متر کاشته و در پایان رشد روزت ارقام بهاره (حدود 2 ماه بعد از سبز شدن) برداشت گردیدند. بر اساس صفات تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک پهنک برگ، نسبت وزن به سطح برگ، میزان یون های سدیم، پتاسیم و نسبت آن ها در پهنک و بیوماس کل، تعداد 18 رقم (شامل 15 رقم از گونه b. napus و 3 رقم از گونه b. rapa) از بین آنها برای آزمایش دوم انتخاب و در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی، در دو سطح هدایت الکتریکی خاک 2 و 16 دسیزیمنس بر متر، با سه تکرار کاشته و مشابه آزمایش اول، در پایان رشد روزت ارقام بهاره برداشت گردیدند. بر اساس صفات مرفولوژیک (تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک پهنک و دمبرگ، نسبت وزن به سطح برگ، نسبت وزنی آوند آبکش به چوب (در محور زیر لپه) و وزن خشک زیست توده کل) و صفات فیزیولوژیک (میزان یون های سدیم و پتاسیم و نسبت آن ها در پهنک، میزان رنگ دانه های برگ از قبیل: کلروفیل، فلاونوئیدها، آنتوسیانین و کاروتنوئیدها، پایداری غشاء سیتوپلاسمی، مقدار پرولین و محتوای نسبی آب برگ) اندازه گیری شده، تعداد 6 رقم (4 رقم از گونه b. napus و 2 رقم از گونه b. rapa) گزینش شدند. این ارقام در مطالعه سوم، در شرایط کشت هیدروپونیک با استفاده از محلول غذایی هوگلند نیمه و در دو سطح صفر و 150میلی مولار nacl به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، مورد بررسی قرار گرفتند. پس از برداشت صفات حجم ریشه، قطر آوند چوب در محور زیر لپه، فشار ریشه، حجم و دبی عصاره خروجی از ریشه، میزان سدیم و پتاسیم در بافت های ریشه و برگ، محتوای نسبی آب برگ، میزان رنگ دانه های برگ (کلروفیل، فلاونوئیدها، آنتوسیانین و کاروتنوئیدها)، پایداری غشاء سیتوپلاسمی، نسبت وزنی آوند آبکش به چوب در محور زیر لپه اندازه گیری شد. ضمن آن که صفات بیوشیمیایی نظیر: میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان (کاتالاز، پراکسیدازها و سوپر اکسید دیسموتاز) نیز تعین گردید. بخش مزرعه، شامل دو آزمایش مرتبط و با انجام غربالگری و کاهش جمعیت در سالهای زراعی 87-86 و 88-87 بود. در سال اول، بذر 57 رقم کلزای اولیه، به صورت آگمنت در دو سطح هدایت الکتریکی آب آبیاری 05/0 و 12 دسیزیمنس بر متر به همراه 4 شاهد کاشته شدند. پس از برداشت و بر مبنای عملکرد ارقام در شرایط عدم وجود و وجود تنش شوری، شاخصهای تحمل محاسبه و تعداد 19 رقم از بین آنها گزینش و در سال دوم، به صورت آزمایش اسپیلیت پلات دو سطح هدایت الکتریکی آب آبیاری 05/0 و 12 دسیزیمنس بر متر با سه تکرار مورد بررسی مجدد قرار گرفتند. در پایان، عملکرد تولیدی برداشت و شاخصهای تحمل محاسبه شدند و ارقام بر مبنای تحمل به شوری در 5 گروه دسته بندی گردیدند. نتایج بخش گلخانه حاکی از کاهش سطح برگ و زیستتوده و افزایش سدیم (در واحد سطح و وزن) پهنک و نسبت سدیم به پتاسیم و ثبات میزان پتاسیم (در واحد سطح و وزن) پهنک، وزن مخصوص برگ و فتوسنتز در واحد سطح برگ در میانگین کل جامعه بود. در آزمایش دوم گلخانه، تنش شوری تعداد و سطح برگ، وزن دمبرگ، پهنک و زیستتوده و میزان آب برگ و محتوای نسبی آب برگ را کاهش و نسبت وزنی پهنک به دمبرگ و نیز نسبت وزنی آوند آبکش به آوند چوب را افزایش داد. محتوای نسبی آب برگ کمترین و زیستتوده بیشترین تغییرات را نشان دادند. تنش شوری سبب کاهش میزان کلروفیل های a و b و کل، پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم پهنک و نیز پایداری غشا و افزایش میزان سدیم پهنک شد. افزایش میزان سدیم به مراتب بیش از کاهش میزان پتاسیم بود. تنش بر سایر رنگدانه های گیاهی (کاروتنوئید، آنتوسیانین و فلاونوئیدها) تأثیر نداشت. بین میزان پرولین با زیستتوده در هر دو گونه کلزا همبستگی مشاهده نشد. این مطالعه نشان داد که میزان تحمل به شوری گونه b. napus بیشتر از گونه b. rapa است. در این مطالعه، ارقام cvroby و goldrush هر دو از گونه b. rapa به عنوان مقاومترین و licord از گونه b. napus به عنوان باثباتترین ارقام شناسایی شدند. در آزمایش سوم این نتایج بدست آمد: اثر تنش شوری بر کلیه رنگدانه های گیاهی غیرمعنیدار بود و این ترکیبات بیشتر از رقم تأثیر پذیرفتند. با این حال، نقش کارتنوئیدها به عنوان رنگدانه کمکی و حفاظتی از کلروفیل a با توجه به همبستگی آنها محرز بود. بر اثر تنش شوری، هم میزان سدیم در برگ و ریشه، میزان پرولین و پراکسیداسیون چربیها افزایش و میزان پتاسیم برگ و ریشه و محتوای نسبی آب برگ کاهش معنیدار یافتند. بر این اساس، پرولین هیچ نقش محافظتی در برابر تنش اکسیداتیو و یا تنظیم کنندگی اسمزی ندارد. همچنین فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان کاتالاز، کاهش و سوپراکسید دیسموتاز، افزایش و پراکسیدازها بدون تغییر بود. تنش شوری سبب کاهش قطر آوند چوب، حجم و فشار ریشه، حجم عصاره خروجی ریشه و دبی آن شد. در مطالعه مزرعه در سال اول بین شاخص های mp، gmp، sti، yr و hm همبستگی معنی داری با عملکرد در هر دو شرایط وجود و عدم وجود تنش شوری مشاهده شد و بر اساس آنها تعداد 19 رقم (15 رقم از گونه b. napus و 4 رقم از گونه b. rapa) انتخاب شدند. در سال دوم، نتایج نشان داد که تنش شوری سبب کاهش عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه شد، اما شاخص برداشت تغییری نکرد. شاخصهای تحمل mp، gmp، sti و hm به عنوان شاخصهای برتر برای گزینش ارقام مقاوم در شرایط تنش شوری شناخته شدند. ارقام hyola401 و hyola420 به عنوان ارقام متحمل به شوری و پر تولید کلزا و ارقام متحمل syn، option501 و rgs003 از گونه b. napus برای استفاده در برنامه های ترویجی مناسب می باشند. ارقام cvroby، elite، milena، okapi، slm046 و zarfam حساس به شوری محسوب می شوند. در مجموع باید گفت که رنگدانههای گیاهی و پرولین، به هیچ وجه نمیتوانند معیاری از مقاومت به شوری در نظر گرفته شوند. در این رابطه، ضرورت توجه به تغذیه گیاه و سطح عناصر معدنی آن می تواند ملاک مناسب تری محسوب شود. هیچ تشابهی بین نتایج مطالعات گلخانه و مزرعه وجود نداشت و انجام تحقیقات مزرعهای برای به دست آوردن نتایج قطعی، ضرورت دارد. استفاده از روش تجزیه کلاستر با توجه به میانگین ها توصیه می شود. در کلزا، سادهترین راه برای انتخاب ارقام متحمل به شوری، استفاده از ارقام با پتانسیل تولید بالا است. میزان مقاومت به شوری گونه b. napus بیش از گونه b. rapa می باشد.
حسین صفری شهاب مداح حسینی
به منظور بررسی اثر پیش تیمار اسید سالیسیلیک و اسید آبسیزیک بر جوانه زنی و رشد کنجد (sesamum indicum l.) در شرایط شوری دو آزمایش جوانه زنی و گیاهچه ای ترتیب داده شد. در آزمایش اول اثر پیش تیمار توسط سه هورمون اسید سالیسیلیک، اسید آبسیزیک و کلرومکوات بر جوانه زنی کنجد تحت شرایط شوری بررسی شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل سه عاملی، در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. عامل اول پیش تیمار در چهار سطح شاهد (آب مقطر)، اسید آبسیزیک (aba) ، اسید سالیسیلیک (sa) و کلرومکوات (ccc) با غلظت های ?0،?0 و?00 میلی گرم بر لیتر بود و عامل دوم شوری در پنج سطح، شاهد (صفر)، ?، ?، 6 و ? دسی زیمن بر متر اعمال شد. تمامی صفات مورد بررسی شامل درصد و یکنواختی جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه و وزن خشک گیاهچه با افزایش شوری کاهش یافت. نتایج برازش خط رگرسیون، به خوبی اثرات مثبت هر سه بازدارنده رشدی aba، sa و ccc بر روی صفات درصد و یکنواختی جوانه زنی را نشان دادند. به عبارت دیگر با افزایش شوری، کاربرد برخی غلظت های این مواد سبب افزایش درصد و یکنواختی جوانه زنی نسبت به شاهد (پیش تیمار با آب مقطر) شد. از سوی دیگر طول ریشه چه و ساقه چه در مجموع تحت تاثیر بازدارنده ها کاهش یافتند. داده های وزن خشک گیاهچه در این آزمایش اگر چه با افزایش شوری در همه غلظت ها کاهش یافت اما اثر روشن و یکنواختی از بازدارنده ها بر این صفت قابل تشخیص نبود. در آزمایش دوم اثر پیش تیمار اسید سالیسیلیک و تنش شوری بر برخی صفات مورفولوژیک و جذب عناصر کنجد در شرایط کنترل شده مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل دو عاملی، در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. عامل اول پیش تیمار در چهار سطح، شاهد (بذر خشک)، آب مقطر، اسید سالیسیلیک یک میلی مولار (mm sa 1) و اسید سالیسیلیک 5/2 میلی مولار (mm sa 5/2) و عامل دوم شوری در سه سطح، شاهد (محلول غذایی)، 6 و 9 دسی زیمن بر متر اعمال شد. نتایج نشان داد که در گیاهان تیمار شده با اسید سالیسیلیک 5/2 میلی مولار درصد سبز گیاهچه، درصد گیاهچه باقی مانده، و غلظت فسفر افزایش یافت در حالی که وزن خشک ساقه، جذب سدیم، پتاسیم، نسبت سدیم به پتاسیم، وزن خشک اندام هوایی و عدد اسپد، نسبت به شاهد کاهش یافتند. در گیاهان تیمار شده با سالیسیلیک اسید 1 میلی مولار تعداد برگ وزن خشک ریشه در شوری 6 دسی زیمن بر متر و منیزیم در تمام سطوح شوری نسبت به شاهد افزایش نشان داد. در مورد صفت سطح برگ در هر دو غلظت تفاوتی با شاهد مشاهده نشد. بر اساس نتایج این دو آزمایش، به نظر می رسد شوری باعث کاهش شاخص های جوانه زنی و رشد گیاهچه های کنجد شده و پیش تیمار بذور با aba وsa تا حدودی توانسته اثرات منفی شوری را به ویژه در مرحله جوانه زنی کاهش دهد. از طرف دیگر به نظر می رسد sa در غلظت های بالا اثر بازدارنده دارد.
علی شعله علی اکبر محمدی میریک
در این مطالعه نحوه کنترل ژنتیکی صفات تعداد روز تا جوانه زنی، تعداد روز تا تکمه دهی، تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، تعداد انشعاب در بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته، عملکرد در واحد سطح و شاخص برداشت در گیاه بزرک با استفاده از داده های نسل f2 و بر اساس مدل گریفینگ متد 2 انجام شد. نتایج جدول تجزیه واریانس وجود تنوع زیاد بین ژنوتیپ ها را از لحاظ کلیه صفات مورد مطالعه نشان داد. آثار ترکیب پذیری عمومی (gca) و خصوصی (sca) معنی دار در تجزیه های دای آلل نقش موثر آثار افزایشی و غیر افزایشی ژن ها را در کنترل اکثر صفات نشان داد، اما مقادیر نسبت واریانس ترکیب پذیری عمومی به واریانس ترکیب پذیری خصوصی بدست آمده برای صفات مختلف نشانگر سهم بیشتر آثار افزایشی ژن ها در کنترل صفات تعداد روز تا 50 درصد تکمه دهی، تعداد روز تا 50 درصد گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، تعداد انشعاب در بوته و شاخص برداشت بود، ولی در کنترل ژنتیکی روز تا 50 درصد سبز شدن، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته، عملکرد دانه در واحد سطح، میزان سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، منگنز و رویآثار غیر افزایشی ژن ها نقش بیشتری داشتند. بر اساس مقادیر ترکیب پذیری عمومی، بهترین ترکیب شونده ها در بین والدین شامل ژنوتیپ mcgregor و لاین can66 برای تعداد روز تا 50 درصد سبز شدن، ژنوتیپ mcgregor برای ارتفاع بوته، لاین ah92 برای تعداد روز تا 50 درصد گلدهی، لاین ko37 برای وزن هزار دانه، شاخص برداشت، منیزیم و منگنز، لاین kh124 برای تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، عملکرد دانه در بوته، عملکرد دانه در واحد سطح و میزان سدیم، ژنوتیپ mcgregor و لاین se65 برای میزان پتاسیم، ژنوتیپ های mcgregor و flanders برای میزان کلسیم و ژنوتیپ flanders برای میزان عنصر روی در اندام های هوایی بودند و لذا این والدها می توانند در برنامه های اصلاحی به منظور تجمع آلل های مطلوب آن ها برای صفات مورد نظر در یک لاین اصلاحی مدنظر قرار گیرند. بین مقادیر ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی بین عملکرد دانه در بوته و تعداد کپسول در بوته همخوانی بالایی وجود داشت که نشان داد عوامل محیطی تأثیری بر روابط بین این دو صفت نداشته و عوامل ژنتیکی بیشتر موجب این همبستگی شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که پتانسیل تولید واریته های مطلوب از لحاظ صفات مختلف از طریق انتخاب در جوامع در حال تفرق و یا از طریق تولید هیبرید در صورت رفع موانع تولید اقتصادی بذر هیبرید وجود دارد.
سمیه ملک زاده سیف له فلاح
این تحقیق به منظور بررسی امکان بهبود جوانه زنی و استقرار گیاه دارویی سیاهدانه و زنیان تحت رژیم های مختلف رطوبتی چهار آزمایش جداگانه در دو بخش آزمایشگاهی و مزرعه ای انجام شد. در بخش آزمایشگاهی 16 تیمار شامل عدم پرایم، سه سطح هیدرو پرایمینگ با آب مقطر (24، 36 و 48 ساعت)، سه سطح هالو پرایمینگ با محلول های نیترات پتاسیم (2، 3 و 4 درصد به مدت 72 ساعت) و سولفات روی در سه سطح (1/0، 3/0 و 5/0درصد به مدت 36 ساعت)، اسمو پرایمینگ با پلی اتیلن گلایکول (4- 8- و 12- بار به مدت 72 ساعت)، و سه سطح هورمون جیبرلیبک اسید (50، 100 و 150پی پی ام به مدت 36 ساعت) در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در بخش مزرعه ای، رژیم مختلف رطوبتی (انجام آبیاری بعد از 11، 22، 33 و 44 میلی متر تبخیر؛ برای گیاه زنیان و سیاهدانه به ترتیب سه و چهار سطح رژیم رطوبتی) و شش پیش تیمارهای شامل عدم پرایم، هیدرو پرایمینگ، هالو پرایمینگ با محلول های نیترات پتاسیم و سولفات روی، اسمو پرایمینگ با پلی اتیلن گلایکول، هورمون جیبرلیبک اسید به عنوان عوامل آزمایشی در نظر گرفته شد. نتایج بخش آزمایشگاهی برای سیاهدانه نشان داد که تیمار 2 درصد نیترات پتاسیم و 5/0 درصد سولفات روی افزایش سرعت جوانه زنی و ویگور بذر سیاهدانه موثر بود, اما برای افزایش جوانه زنی و ویگور بذر زنیان تیمار هیدروپرایمینگ 24 ساعت موثر بود. برای طول ریشه چه و ساقه چه زنیان تیمارهای اسید جیبرلیک 100 پی پی ام، نیترات پتاسیم 4 درصد و همچنین هیدروپرایمینگ 48 ساعت مطلوب بودند. نتایج حاصل از بخش مزرعه نشان داد برای گیاه سیاهدانه؛ بیشترین سرعت و درصد سبزشدن در شرایط آبیاری بعد از 33 و 44 میلی متر تبخیر، در تیمارهای سولفات روی, نیترات پتاسیم و تیمار جیبرلیک اسید مشاهده گردید. نیترات پتاسیم طول ریشه را در آبیاری بعد از 33 میلی متر تبخیر و سولفات روی و نیترات پتاسیم طول اندام هوایی را در تیمار 22 میلی متر تبخیر افزایش دادند. سولفات روی و هیدروپرایمینگ به ترتیب در ظرایط آبیاری بعد از ?? و 44 میلی متر تبخیر بیشترین وزن خشک ریشه را داشتند. در تنش شدید هیدروپرایمینگ و جیبرلیک اسید وزن خشک اندام هوایی را افزایش دادند. بیشترین مقدار پرولین در شرایط آبیاری بعد از 33 و 44 میلی متر تبخیر در تیمارهای جیبرلیک اسید و هیدروپرایمینگ مشاهده گردید. در شرایط آبیاری بعد از 22، 33 و 44 میلی متر تبخیر تیمارهای نیترات پتاسیم و سولفات روی دارای بیشترین پروتئین محلول ، و بیشترین فعالیت آنزیم کاتالاز در تیمار سولفات روی و در آبیاری بعد از 33 و 44 میلی متر تبخیر مشاهده گردید. برای گیاه زنیان؛ در شرایط تنش ملایم (آبیاری پس از 22 میلیمتر تبخیر), بیشترین سرعت و درصد سبزشدن با پلیاتیلن گلایکول و بیشترین وزن خشک ریشه با جیبرلیک اسید، و سولفات حاصل شد. در شرایط تنش شدید (آبیاری پس از 33 میلیمتر تبخیر), سرعت و درصد سبزشدن و بیشترین طول ریشه و طول اندام هوایی به ترتیب در تیمارهای جیبرلیک اسید و سولفات روی مشاهده شد. همچنین پرایمینگ با سولفات روی باعث افزایش معنی دار وزن خشک اندام هوایی و ضریب آلومتری گردید. نتایج کلی این تحقیق حاکی است که پرایمینگ بذر گونه دارویی سیاهدانه و زنیان با جبیرلیک اسید و سولفات روی باعث بهبود مولفه های سبزشدن و رشد گیاهچه در شرایط تنش خشکی شد. بهطوری که افزایش رشد طولی ریشه و تقویت شاخص ویگور امکان استقرار بهتر گیاه را فراهم می نماید که این امر میتواند زمینه ایجاد پوشش گیاهی مناسب برای تولید موفق در چنین شرایطی را مهیا سازد. علاوه بر این با کاهش تعدد آبیاری لازم جهت استقرار مطلوب گیاهچه میتواند در استفاده مناسب از منابع آب این مناطق نقش برجستهای داشته باشد.
الهام رستگاری شهاب مداح حسینی
. نتایج نشان داد که افزایش دورهای آبیاری باعث کاهش همه صفات رویشی (شامل محتوی آب نسبی برگ، زیست توده اندام هوایی، سطح برگ، تعداد برگ، ساقه های فرعی و شاخص کلروفیل) به جز ارتفاع بوته و همه اجزای عملکرد به جز تعدا دانه در غلاف شد. از سوی دیگر درصد صفات کیفی علوفه در ماده خشکadf) ،ndf ،adl ، پروتئین خام و نشاسته اندام هوایی) تحت تأثیر معنی دار دورهای آبیاری قرار نگرفتند ولی محتوی این صفات (حاصل ضرب درصد در ماده خشک) تنها در سطح آبیاری 100 میلی متر به طور معنی داری کاهش یافتند. نتایج پیشنهاد می کنند که عملکرد کمی و کیفی خلر تحمل بیشتری به کم آبی نسبت به ماشک گل خوشه ای دارد.
معصومه حسینی ابراهیمی آرمان آذری
مرحله اول این تحقیق به منظور مطالعه تغییرات عملکرد و اجزای عملکرد لاین های امید بخش جو در شرایط شوری آب آبیاری، با هدایت الکتریکی 10 دسی زیمنس بر متر، در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی یزد، واقع در اردکان، در سال زراعی 92-1391 به اجرا در آمد. قالب طرح به صورت بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بود که در آن، 18 لاین امید بخش به همراه دو لاین شاهد ( embs-89-18و لاین شماره 4 شوری) مورد بررسی قرار گرفتند. صفات درصد سبز مزرعه، ارتفاع بوته، تعداد پنجه های بارور و نابارور در واحد سطح، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، عملکرد سنبله، وزن هزار دانه، وزن هکتولیتر دانه، میزان پروتئین، فسفر و خاکستر دانه اندازهگیری شد. اختلاف بین لاین ها در ارتباط با اغلب صفات مورد مطالعه، به جز درصد سبز مزرعه معنی دار بود. با این حال، تمامی لاین های آزمایشی بر اساس عملکرد و اجزای آن، به چهار گروه تقسیم شدند. 6 لاین که به همراه لاین شاهد embs-89-18در یک گروه قرار گرفتند، عملکرد بیشتری تولید نمودند که می توان این آن ها را برای کشت در نقاط شور مورد مطالعه بیشتر قرار داد. همچنین بر اساس خصوصیات زراعی می توان گفت صفاتی نظیر ارتفاع کمتر بوته، توانایی پنجه زنی محدود و زودرس و اجزای زایشی بیشتر در هر سنبله و وزن هزار دانه زیادتر می توانند به عنوان معیاری برای شناسایی و انتخاب ژنوتیپ های از جو که دارای تحمل بیشتری نسبت به شرایط شور هستند، مورد استفاده قرار گیرد. طبق نتایج رگرسیون مرحله ای وزن هزار دانه در اولین مرحله 52 درصد تنوع موجود برای عملکرد دانه را توجیه نمود که شاید بتوان گفت وزن هزار دانه، مهمترین جزء عملکرد بوده است. مرحله دوم این تحقیق در شرایط آزمایشگاه و با هدف بررسی رفتار جوانه زنی لاین های کم تولید و پرتولید به شوری به اجرا درآمد. بدین منظور، از بین لاین های مورد مطالعه، بر اساس میزان عملکرد نهایی آن ها در شرایط مزرعه (بخش اول تحقیق)، 4 لاین به عنوان گروه پرتولید و 4 لاین به عنوان کم تولید انتخاب شدند. بذور این لاین ها در سه سطح شوری با هدایت الکتریکی 34/0 میلی-زیمنس بر متر (آب مقطر)، 10 و 20 دسی زیمنس بر متر در ژرمیناتور قرار داده شدند و پس از 10 روز با کامل شدن جوانه زنی نمونهبرداری صورت گرفت. صفات اندازه گیری شده شامل: درصد و سرعت جوانه زنی، طول و وزن خشک ریشه چه و ساقه چه، میزان سدیم، پتاسیم و نسبت سدیم به پتاسیم در ساقه چه و ریشه چه بود. نتایج نشان داد که بر اساس صفات اندازه گیری شده، نمی توان بین لاین های پرتولید و کم تولید، تفکیک قائل شد. می توان گفت تحمل به شوری در مراحل مختلف نموی متغیر بوده و ارتباط خاصی بین آن ها وجود ندارد. به نحوی که رفتار گیاه نسبت به تنش شوری در مرحله جوانه زنی و استقرار گیاهچه، مستقل از رفتار آن در مراحل نموی دیگر می باشد. به نظر می رسد که حد آستانه شوری جو در مرحله جوانه زنی، بیش از 10 دسی زیمنس بر متر بوده و متفاوت از حد آستانه تحمل به شوری برای تولید عملکرد (8 دسی زیمنس بر متر) باشد.