نام پژوهشگر: آرش مجیدی
آرش مجیدی علی اکبر رمضانیان پور
خوردگی شیمیایی فولادهای متداول برای ساخت لوله های بزرگ مقیاس انتقال آب آشامیدنی و تاثیر محصولات چنان واکنش های شیمیایی بر کیفیت آب، موجب شده است تا از پوشش های داخلی پایه سیمانی به طور متداولی برای کنترل خوردگی لوله های فولادی استفاده شود. تبیین شرایط محیط داخلی لوله، انتخاب پوشش داخلی مناسب برای لوله های انتقال آب، مشکلات اجرایی سرهم داری، دفن لوله های پوشش شده و معضلات ناشی از تمایل پوشش های پایه سیمانی به جدایی از لوله های فولادی، انواع خرابی در زمان اجرا یا بهره برداری، مقاومت لایه بندی، مقاومت اتصالی بین پوشش های سیمانی و لوله های فولادی از جمله عواملی هستند که می بایستی مورد توجه قرار بگیرند. سهولت نسبی اجرا، ارزانی مواد اولیه و بی تاثیر بودن پوشش بر پارامترهای کیفی آب موجب می شود تا گرایش به سمت پوشش های ملات ماسه- سیمانی بیشتر شود. از طرفی پوشش های ملات سیمانی اغلب طی مراحل اجرایی، پوسته پوسته شده و از سطح فولاد جدا می شود. در نتیجه پس از برقراری جریان آب در خط، پوشش تخریب گردیده و آب در تماس با فلز، کیفیت خود را از دست می دهد. در این پژوهش از یک پلیمر متداول در کارهای بتنی استتفاده شده است. نمونه های آزمایشگاهی، از دو نوع از انواع ورق های فولادی متداول تر (ورق صاف و ورق آجدار) در ساخت لوله های آب با 9 طرح اختلاط متفاوت از ملات سیمانی پلیمردار، پوشش شده و پس از گذشت دوره های عمل آوری لازم (7و28و90 روزه)، با دستگاه آزمایش پیوستگی مقاومت اتصال بین پوشش و فولاد اندازه گیری می شود. بنابراین متغیرهای آزمایشگاهی عبارت خواهند بود از: 1) زبری سطح ورق، 2) عیار سیمان، 3) درصد پلیمر، 4) طول زمان عمل آوری. همان طور که در نمودارها نیز مشهود است زبری ورق تاثیر بسزایی در حصول مقاومت پیوستگی دارد. با توجه به نتایج بدست آمده زبری ورق به طور میانگین باعث افزایش 9 درصدی در مقدار مقاومت پیوستگی می شود. با توجه به نتایج حاصله از آزمایشات, میزان متوسط افزایش مقاومت پیوستگی 28 روزه نسبت به 7 روزه در حدود 5/38 درصد می باشد. با استفاده از روش های آماری, تلاش می شود تا همبستگی بین مقاومت پیوستگی و تاثیر توامان کلیه متغیرها (اندرکنش بین متغیرها) در قالب یک معادله ارایه شود.