نام پژوهشگر: احسان بیژن زاده
طاهره ایران دوست احسان بیژن زاده
به منظور بررسی اثر تنش خشکی آخر فصل بر عملکرد، اجزای عملکرد و دمای سایه انداز گیاهی ژنوتیپ-های ¬تریتیکاله (triticosecal wittmack) آزمایشی در مزرعه¬ی تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب، دانشگاه شیراز در سال زراعی 93- 1392 طراحی و اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف تنش خشکی (آبیاری مطلوب، تنش خشکی از مرحله¬ی گلدهی، تنش خشکی از مرحله¬ی شیری شدن و تنش خشکی از مرحلهی خمیری نرم)، به عنوان فاکتور اصلی و 5 ژنوتیپ تریتیکاله (رقم سناباد، رقم et 83-3، لاین شماره 20، لاین شماره 10 و لاین شماره 8) به عنوان فاکتور فرعی بودند که در قالب طرح استریپ پلات و در 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش معنی دار عملکرد دانه (p ≤0.01) به مقدار 30 درصد شد. همچنین اثر ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ و تیمارهای تنش خشکی نیز تاثیر معنی داری (p≤ 0.01) بر عملکرد دانه داشتند. اعمال تیمارهای تنش خشکی همچنین سبب کاهش معنی دار تعداد سنبله در واحد سطح (p≤ 0.01) شد به طوریکه تیمارهای تنش خشکی تعداد سنبله در واحد سطح را به میزان 34/8درصد کاهش داد. اثر متقابل ژنوتیپ و تنش خشکی برتعداد سنبله در واحد سطح و وزن هزار دانه معنی¬دار بود. وقتی تریتیکاله در شرایط تنش خشکی قرار گرفت، تعداددانه در سنبله به میزان 25/49 درصد و وزن هزار دانه به میزان 22/2درصد کاهش یافت. همچنین اثر ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ و تنش خشکی بر شاخص برداشت معنی¬دار بود. نتایج این مطالعه نشان داد که دمای سایه انداز گیاهی شاخصی مناسب برای تشخیص مقاومت ژنوتیپ¬های تریتیکاله به تنش خشکی است. در نهایت، لاین¬های شماره¬ی 20 با عملکرد 6423 کیلوگرم در هکتار و لاین شماره 8 با عملکرد 6362 کیلوگرم در هکتار بهترین ژنوتیپ ها در شرایط خشکی در منطقه داراب بودند.
راضیه بلدی احسان بیژن زاده
به منظور بررسی اثر روش های کاربرد کود فسفر بر عملکرد و کارایی مصرف فسفر دو رقم کلزا در شرایط تنش خشکی آخر فصل رشد آزمایشی به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 93-1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب – دانشگاه شیراز اجرا شد. عامل اصلی رژیم آبیاری (آبیاری مطلوب، تنش خشکی از اواسط گلدهی و تنش خشکی از اواسط غلاف رفتن)، عامل فرعی روش های کاربرد کود فسفر (بدون فسفر، دستپاش و نواری) و عامل فرعی فرعی ارقام کلزا (ساری گل و rgs) بود. در اواسط گلدهی و اواسط غلاف رفتن، آبیاری برای تیمارهای تنش خشکی در کرت های معین شده قطع گردید. برای اعمال تیمار فسفر 200 کیلوگرم در هکتار فسفر از منبع سوپر فسفات تریپل استفاده شد. در روش دستپاش کود فسفر به صورت یکنواخت در تمام کرت پخش شد و در روش نواری، نوار کود فسفر در فاصله 4سانتی متری از خاک و 5/2 سانتی متر کنار بذر قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش اجزای عملکرد، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، جذب فسفر و افزایش انتقال مجدد گردید، در حالی که تأثیر معنی داری بر ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، قطر ساقه، شاخص برداشت، دمای سایه انداز گیاهی و کارایی مصرف فسفر نداشت. روش کاربرد کود فسفر بر عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و کارایی مصرف فسفر معنی دار گردید. ارقام کلزا از نظر بیشتر صفات مورد ارزیابی مانند ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت تفاوت معنی-داری با هم داشتند. تنش خشکی و عدم مصرف کود فسفر سبب کاهش تجمع ماده خشک کل گیاه و ماده خشک برگ گردید. رقم rgs در شرایط آبیاری مطلوب با میانگین 7951 کیلوگرم در هکتار و در شرایط تنش خشکی از اواسط گلدهی و غلاف رفتن به ترتیب با میانگین 3830 و 5428 کیلو گرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را داشته است. رقم rgs در شرایط تنش خشکی بیشترین میزان انتقال مجدد را دارا بود و می تواند در صورت برخورد با تنش خشکی از کاهش بیشتر عملکرد دانه جلوگیری کند. همچنین این رقم در هر سه شرایط رژیم رطوبتی شاخص برداشت بیشتری نسبت به رقم ساری گل داشته است و این بدین معنی است که رقم rgs درصد بیشتری از مواد فتوسنتزی را در شرایط مختلف رطوبتی به دانه اختصاص داده است. بنابراین این رقم در مناطقی که خطر خشکی در انتهای فصل رشد وجود دارد قابل توصیه می باشد.