نام پژوهشگر: شهریار شکرپور
زهره کامران آزاد الله شکر اسداللهی تجرق
اوج شکوفایی و رواج سفالینه های زرین فام در دوره ایلخانی می باشد. کاشی های زرین فام از شاخص ترین عناصر تزیینی در معماری اسلامی ایران است که در این دوره نمودی بارز می یابد و پس از آن نیز رو به افول می گذارد. واکاوی مفاهیم بی شماری که در این کاشی ها می باشد؛ علاوه بر جنبه های فنی، ساختاری و زیبایی شناسی، تصویری تمام عیار از شرایط حکومتی و زندگی مردمان این دوره را در ابعاد گوناگون سیاسی، مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و هنری پیش روی ما قرار می دهد. پس از اتمام جنگ شمشیرها، مغولان فاتح به دنبال کسب مشروعیت و به منظور تداوم حکومتی که ماهیتا نظامی بود؛ روش دیگری را اتخاذ کردند که می توان آن را سیاست های فرهنگی نامید. سیاست های فرهنگی آنان مبتنی بر اشاعه فرهنگ و هنر، اقدام به عمران و آبادی و بازسازی ویرانه های حاصل از جنگ بود. کوشش ایلخانان برای کسب مشروعیت و تثبیت حکومت خویش، آثاری هنری وابسته به دستگاه قدرت از جمله کاشی های زرین فام تخت سلیمان را تبدیل به رسانه ای کرده است که از طریق آن به نمایش قدرت و مشروعیت پرداخته است. نظام های کلامی و دیداری این کاشی ها در قالب یک مجموعه واحد با تعداد بی شماری از نمادها و مفاهیم در کنار یکدیگر به بیان پیام هنرمند و ایده قدرت از جانب حکومت می پردازد. فرایند بررسی این نوشتار ارتباط میان تحولات اجتماعی و هنر در کاشی-های زرین فام تخت سلیمان با رویکرد نشانه شناسی ساختارگرایانه و تحلیل گفتمانی می باشد که در نهایت با تحلیل عناصر بصری و کلامی کاشی، بازتاب گفتمان قدرت و شرایط سیاسی، اجتماعی و مذهبی موثر بر ساختار هنری را نشان می دهد.
مزیم امن الرعایا محمدرضا گرامی
استفاده از عناصر تزئینی در هنرهای اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و جزء لاینفک هنرهای اسلامی محسوب می شود. به کارگیری این عناصر در هنرهای اسلامی، از آن جمله معماری از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ بطوریکه کمتر اثر معماری را می توان یافت که در آن عناصر تزئینی به کار نرفته باشد. کاخ عالی قاپو نیز از این امر مستثنی نبوده و عناصر تزئینی بکار رفته در آن سرمنشأ الهام بسیاری از نقوش تزئینی دوره های مختلف بوده است. این کاخ مانند گنجینه ای از طرح مایه های اصیل و بدیع، متضمن هویت و فرهنگ ایرانی است، که تناسبات و ترکیب بندی عناصر اسلیمی و ختایی ویژه ای آن به دست استادانی نظیر رضا عباسی و شاگردانش به انجام رسیده است. برای بررسی عناصر تزئینی کاخ عالی قاپو، پس از عکاسی، طراحی و طبقه بندی تزئینات به تجزیه، تحلیل و آنالیز نقوش آن در قالب یک بحث توصیفی و تشریحی پرداخته شد. نتایج حاصل در مقایسه با نقوش تزئین هنرها و بناهای دیگر نشان از سرمنشأ مشترک اغلب این نقوش تزئینی دارد. بر اساس مطالعات انجام شده، نقوش این کاخ در قالب اسلیمی،ختایی و گل ها به روش گچ بری، کشته بری، نقاشی و طلاچسبانی کار شده است. در راستای اثرمحور بودن پروژه مطالعاتی، بر اساس نتایج حاصل و با الهام از کالبد بنا و نقوش تزئینی آن، نسبت به طراحی و ساخت جعبه چوبی مخصوص کتابت مبادرت گردید.
سارا سازگار محمدرضا گرامی
پژوهش حاضر با تکیه بر پتانسیل های موجود در نقش مایه ها و تزئینات وابسته به معماری ایرانی-اسلامی با تاکید بر ویژگی های معمارانه بنای مسجد کبود و بررسی نقش مایه های موجود در این بنا در طراحی و ساخت جواهرات چوبی، سعی بر تداوم و صیانت هنر ظریف و روح جاری در هنر اسلامی و تلفیق آن با صنعت جواهرسازی که از نیازهای جامعه امروز به شمار می رود را دارد. در این راستا ضرورت شناخت همه جانبه صورت و معنی و مفاهیم این نقوش احساس می شود زیرا درک معانی بنیادین پدیدآورنده آن ها به شناخت تقارب آن با اندیشه ایرانی – اسلامی و همچنین نحوه تداوم گفتمان آن یاری رسانده و استفاده کاربردی از آن ها، باعث مصون ماندن از نابودی و تأثیرات گذر زمان می شود. بررسی و تأمل در تزئینات و نقش مایه های این بنا و طبقه بندی آن ها می تواند آلبوم تصویری غنی ای از یکی از مهم ترین بناهای تاریخ معماری ایران محسوب شود که در کارهای پژوهشی و آفرینش های هنری مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به ماهیت پژوهش، تحقیق در زمره تحقیقات بنیادی و کاربردی قرارگرفته و روش انجام آن توصیفی و تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است که در بخش کتابخانه ای به بررسی تاریخی، مستندسازی و بررسی تکنیک ها پرداخته شده و در روش میدانی از عکاسی بهره گرفته شده است. در این پژوهش ضمن بررسی نقوش و مطالعه ی ویژگی های شاخص تزئینات در بنای مسجد کبود تبریز با تأملی در ماهیت آن ها،به نظر می رسد که تفکر هنری و فلسفه ی حاکم بر این نقوش مبین این پیام است که تزئینات صورت گرفته بیانگر گفتمانی درباره ی شرایط حاکم اجتماعی و مذهبی باشد.
کبری ابراهیمی ناغانی مهدی محمدزاده
عزاداری برای خامس آلعباودیگرافرادخاندان عترت ازشعائرارزشمندمکتب تشیع در دین اسلام می¬باشد. این عزاداری¬ها و مراسم مرتبط با آن به تدریج موجب ترویج و نشرفرهنگی خاص گردید.عزاداری واقعه¬ی عاشورا به عنوان یک حرکت معنوی جنبه¬های مختلفی از هنر را در نزد حامیان خود گسترش داد. از جمله این هنرها ساخت اشیاء و ملزومات نمادینی است که در مراسم عزاداری واقعه¬ی عاشورا به صورت تمثیلی و نمادین بکاربرده می¬شوند. این اشیاء هر یک به نوعی اشاره به جنبه¬ای از ارزش¬ها و پیام¬های این واقعه دارد. در این پایانامه به طور مشخص از میان این اشیاء به معرفی پنجه¬های فلزی عاشورایی پرداخته شده است که در موزه¬ی محرم شهر تبریز نگهداری می¬شوند. این پنجه¬ها متعلق به محدوده¬ی جغرافیایی استان آذربایجان شرقی و به لحاظ قدمت مربوط به اواخر دوره¬ی قاجار تا عصر حاضر می¬باشند. این مجموعه به عنوان منبع الهام در طراحی برای ساخت زیورآلات در نظر گرفته شده است. هدف از بررسی این پنجه¬ها، به نوعی درک قابلیت¬های مفهومی، بصری و زیبایی آن¬ها و بکارگیری این ظرفیت¬ها در حوزه¬ی ساخت زیورآلات بوده است. پرداختن به چنین مقولاتی که نوعی خاص از فرهنگ ایرانی¬ـ¬اسلامی محسوب می¬شوند، در حوزه¬های طراحی محصولات هنری می¬تواند منجر به بروز جنبه¬های نو در طرح و نقش گردد. علاوه بر آن، این امر باعث حضور و پر رنگ¬تر شدن ارزش¬های معنوی در زندگی روزمره¬ خواهد گردید. شیوه¬ی گردآوری نمونه¬های این پایانامه از طریق عکاسی مستقیم بوده و جمع¬ آوری مطالب نیز به صورت کتابخانه¬ای و اطلاعات مربوط به داده¬ها بعضاً به صورت میدانی و برگرفته از اطلاعات موزه¬داران انجام پذیرفته است. همچنین نگارش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده است.
الهام بیرانوند وحید عسکرپور
از جمله ویژگی های شاخص فرهنگ ایرانی مراسم سوگواری واقعه عاشوراست که در بقا و تداوم هویت معنوی جامعه نقش بسزایی دارد. تحقیق و پژوهش و خلق آثار هنری در رابطه با واقعه عاشورا که از اثرگذارترین حوادث تاریخ تشیع است می تواند کمک شایانی در حفظ و اعتلای فرهنگ معنوی و اشاعه آن به نسل آینده نماید. چنانکه عدم پرداخت به مراسم آئینی و سنتی حاکم بر جامعه باعث ایجاد بحران هویت آن جامعه می گردد. در این تحقیق که به روش کتابخانه-ای و میدانی گردآوری شده است، محقق در بخش نظری ضمن بررسی مکتب نقاشی سقاخانه که در دهه چهل شمسی درمیان فارغ التحصیلان دانشکده هنرهای تزیینی پاگرفت و ازعناصر زیباشناختی آن تلفیق عناصر فیگوراتیو و انتزاعی و عناصر عامیانه مذهبی و خوشنویسی است وهمچنین هنرهای عاشورایی، به معرفی آئین سقاخانه بستن در شهرستان بروجرد پرداخته می شود و در بخش عملی با توجه به عناصر زیباشناختی مکتب نقاشی سقاخانه به طراحی و ساخت دیوارکوب با توجه به نیازمندی های یک سقاخانه و در جهت زیباسازی هرچه بیشتر این اماکن پرداخته شده است.
مریم عابدی محمد خزائی
گره چینی همواره یکی از عرصه های هنرنمایی معماران وهنرمندان بوده است. گره چینی بر چوب در دوران صفوی بر روی درها و پنجره های کاخ ها، مساجد، امامزاده ها... بسیار استفاده شد. در این نوشتار به توصیف و بررسی سیر تاریخی شکل گیری، رشد و تحول این هنر پرداخته شده است.در این راستا کاربرد گره چینی در انواع هنرها، عوامل تأثیر گذار بر این هنرو کهن ترین آثار به جا مانده از آن مورد مطالعه واقع شد. یکی از شاخه های هنر گره چینی شغاچینی است. شغا چینی برگی فراموش شده از تاریخ هنرهای چوبی است که دراین پژوهش برای نخستین باربه آن پرداخته شده است. آثار باقی مانده ازشغاچینی بر روی پنجره ها، ضریح مقابر، نرده ها... یافت شد. بیشترین تعداد آثار باقی مانده از این هنر در روستای تاریخی ابیانه و بر روی پنجره ها باقی مانده است. نمونه ی ارزشمند دیگر پنجره ی شغاچینی مدرسه چهارباغ است که به واسطه ی ابعاد بزرگ و ظرافتش در این پژوهش بررسی شد. نمونه دیگر ضریح مقبره ی شعیای نبی در مجموعه ی امامزاده اسماعیل اصفهان است که به لحاظ ترکیب بندی و تلفیق با گره چینی مورد بررسی قرار گرفت. بقیه ی نمونه های یافت شده به طور مختصر معرفی شدند. انواع پنجره وسیر تحول آن، به عنوان یکی از عناصرمهم معماری که همیشه پذیرای هنرهای چوبی بوده است، بررسی شد. پس از مطالعه وشناخت دقیق گره چینی وشغاچینی، گام نهایی این تحقیق به طراحی و ساخت پنجره با رویکرد به هنر شغاچینی اختصاص یافت. روش تحقیق در این نوشتار تحلیلی- توصیفی و تاریخی می باشد. کلید واژگان : گره چینی، شغاچینی، پنجره، ضریح، ابیانه، مدرسه چهارباغ اصفهان، مقبره شعیای نبی اصفهان
سمانه ساریخانی جعفر نجیبی
در راستای خلق آثار محیطی معاصر در شهرهای اسلامی، توجه به لزوم احیای نقوش ارزشمند ایرانی_ اسلامی امری انکار ناپذیر است. چنانچه هنرمند امروزی به اصالت نهفته در فرهنگ ملی و سنتی خویش دست یابد، به زیبایی محیط پیرامون و تداوم ارزش های این حیطه کمک شایانی نموده است. پژوهش حاضر اقدامی در همین راستا است. لذا تزیینات آثار فلزی عصر قاجار و مشخصا تزیینات ادوات و اشیاء نظامی این عصر به قصد دست یابی به آثار حجمی و محیطی مناسب با فضای شهری معاصر، مورد مطالعه قرار گرفته است. به همین منظور در پایان نامه ی پیش رو که به روش توصیفی_ تحلیلی کار شده است، پس از مطالعه ی ادوات نظامی موزه های قاجار و آذربایجان در شهر تبریز، این آثار به صورت نمونه های موردی، مورد بررسی قرار گرفته و پس از تجزیه و تحلیل هر نمونه نسبت به دسته بندی نقوش بر اساس فراوانی آنها اقدام شده است. با استفاده از نقوش گیاهی روی این آثار و مطالعه ی ویژگی های حجم های محیطی اقدام به ساخت حجم محیطی برای یادمان سردار و سالار ملی شده است. بر این اساس ابتدا با استفاده از شاخصه های هنر سنتی و هنر معاصر به ارائه ی طرح های مختلف پرداخته شده و نمونه هایی که دارای ویژگی هایی نظیر امکان دیده شدن از زوایای مختلف، معنی و استعاره های قابل درک برای مخاطب، انتخاب و در نهایت یکی از آنها با در نظر گرفتن مکان نصب، محدودیت ها و قابلیت های موجود، بوسیله تکنیک های فلز کاری از جمله جوشکاری و با استفاده از فلز آهن به مرحله اجرا در آمده است. این یادمان جهت نصب در مجموعه ی پارک مفاخر آذربایجان ارائه شده است. کلید واژه ها: فلز کاری قاجار، نقوش گیاهی، ادوات نظامی قاجاری، موزه ی قاجار، موزه ی آذربایجان، مجسمه ی شهری، یادمان
شهریار شکرپور یعقوب آژند
دوره ایلخانی بواسطه تعدد بناها و تزیین آنها از دوره های مهم و تاثیر گذار ایران محسوب می شود که در آن شیوه های جدیدی از تزیینات اعم از گچبری، کاشیکاری و غیره را می توان مشاهده کرد که از نظر تکنیک و محتوی، متفاوت از گذشته و تاثیر گذار بر دوره های بعدی بوده اند. در این میان بی شک تزیینات کتیبه ای بکار رفته در بناها از اهمیت بسیاری بر خوردار است چرا که نقش بسزایی در انتقال مستقیم و غیر مستقیم پیام ها و اطلاعات بر عهده دارند. پژوهش حاضر با تکیه بر پتانسیل های موجود در کتیبه های دوره ایلخانی، بویژه آثار شاخص معماری آن و با تاکید بر مضامین این کتیبه ها، به ایده بنیادین مشروعیت حکومت و در نهایت تعیین رابطه قدرت و هنر در این دوره پرداخته است. درتامل بر منابع قدرت پنهان در جامعه ایلخانی، با مبنا قرار دادن ارتباط میان حوزه های مختلف و تاثیرگذار تاریخی،سیاسی،مذهبی و اجتماعی آن با ایده حاکمیت، به رهیافت های ساختارگرایانه و بررسی مضامین این کتیبه ها،ساختار آنها و دستیابی به ایده نهایی آن پرداخته شده و سیر تحول و تکوین این کتیبه ها و ساختار مشترک آنها در رابطه با قدرت مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت با تحلیل بینش و بررسی کفتمان مبتنی بر آن ،ارتباط میان مضامین و بینش حاکم در طول این دوره بررسی شده است. بررسی های انجام شده نشان از ساز و کار فناوری قدرت در طی دوره ایلخانی و نحوه بازتاب آن از طریق کتیبه ها دارد.بطوریکه کتیبه های این دوره می توانند گرایش های اصلی این دوره را نمایان سازند.این کتیبه ها ابعاد گوناگونی از مبانی حکومت را در این زمینه مشخص می سازند.،با سنجش تغییرات محتوایی کتیبه ها در مقاطع مختلف این دوره، مشخص گردید مضامین کتیبه های بکار رفته در بر دارنده مقاصد خاص حاکمان بوده و بطور هوشمندانه ای انتخاب شده و دیدگاه های گوناگون حکومت ایلخانی در راستای تثبیت قدرت،تا حدود زیادی بر مضامین کتیبه های بکار رفته تاثیر گذار بوده است. فرهنگ بصری حاکم بر این دوره، پیرامون خود مجموعه ای از کتیبه ها را بکار گرفته تا به عنوان بخشی از فناوری قدرت به مصرف رساند و سعی در بهره برداری از شرایط حاکم بر بینش برای تثبیت جایگاه حکومت به مثابه امری مقدس باشد.
تقی دوامی شهریار شکرپور
مرصع کاری در هنر ایران از سابقه تاریخی طولانی ای برخوردار است. منظور از ترصیع به طور کلی ایجاد یک نوع تضاد در رنگها و ایجاد سایه روشن با الصاق قطعات ترصیع است. در هنر ضریخ سازی که مجموعه ای از تکنیک ها و تزیینات فلز کاری بطور یکجا در آن اجرا می شود می توان این تضاد رنگی را بوضوح مشاهده کرد. در این رساله ابتدا واژه شناسه ی ترصیع کاری و فنون تزیین فلزات بررسی و توصیفاتی از انچه در متون علمی برای مرصع و فنون تزیینات ذکر شده به اختصار توضیح داده شده است. سپس به سیر تکامل و تحولات تاثیر گذار بر این هنر پرداخته شده و سعی شده تا ارتباط و دسته بندی ای بین انواع شیوه ها از لحاظ نحوه اجرا صورت گیرد. همچنین با مطالعه ی میکروسکوپی یک اثر متعلق به موزه آذربایجان است، تکنیک اجرای ترصیع کاری آن استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله بعد به بررسی تکنیک همجوشی فلزی و روشهای انجام آن و معایب و محاسن این تکنیک در هنر فلز کاری پرداخته شده است و در فصلی دیگرابتدا ضریح و ضریح سازی را از بُعد اعتقادی، تاریخی و نحوه ی شکل گیری بررسی کرده و سپس به مطالعه و تجزیه و تحلیل قسمتهای مختلف یک ضریح، به عنوان یک اثر هنری پرداخته شده است و در آخر نتایج بدست آمده از این بررسی ها در قطعه ای از محرابی ی ضریح نمایی اجرا و بکار گرفته شده است.
مینا نجفی محمدعلی رجبی
چکیده ندارد.