موجکها همواره به عنوان ابزاری مهم در بسیاری از علوم مانند پردازش سیگنال و حل مسائل مشتقات جزئی نقش ایفا می کنند در این پایان ‏نامه ابتدا روشهای گالرکین‏ و پتروف گالرکین و باقیمانده وزنی برا تقریب جواب مسئله از شکل تغییراتی و در فضای متناهی البعد را توضیح می‏دهیم و سپس توابع b-اسپلاین و خواص مربوط به آنها را بیان میکنیم و همچنین آنالیز چندریزه ساز را به عنوان ابزار اصلی برا ساخت توابع موجک معرفی و خواص مربوط به آنها را مورد بررسی قرار می دهیم. چون عملا در مسائل مشتقات جزئی با بازه کراندار مواجه هستیم نحوه اصلاح توابع مقیاس و موجکها روی بازه کراندار را مورد بررسی قرار می دهیم.

تکنیک هضم آنزیمی dna هترودوپلکس، یکی از متداول ترین تکنیک های مورد استفاده در شناسایی جهش های نقطه ای در قطعات ژنومی است. در حال حاضر، آنزیم های cel i و cel ii استخراج شده از گیاه کرفس (apium graveolens l.)، از کاربرد بسیار گسترده ای در این زمینه برخوردارند. این آنزیم ها بصورت عصاره خام آنزیمی و کیت های تجاری در دسترس محققان قرار دارند. در سال های اخیر تحقیقات متعددی در زمینه شناسایی و معرفی آنزیم های اندونوکلئاز جدید با قابلیت هضم اختصاصی نواحی هترودوپلکس در مولکول های dna انجام شده است. شناسایی و توصیف هر آنزیم جدید در این حوزه، علاوه بر ارائه خصوصیات عملکردی و کاربردی بیشتر، اطلاعات جدیدی را در رابطه با مکانیزم عمل و تکامل ژنتیکی این خانواده آنزیمی در اختیار محققان قرار میدهد. در این تحقیق، با توجه به گزارش اخیر مبنی بر فعالیت نوکلئازی قوی تر عصاره آنزیمی گیاه جعفری (petroselinum crispum l.) در مقایسه با گیاه کرفس، توالی های ژنی رمزکننده آنزیم های اندونوکلئاز اختصاصی تک رشته از گیاه جعفری جداسازی گردیده و به نام های pars i و pars ii نامگذاری شدند. همچنین، جهت مقایسه ساختاری و بررسی کمیت و کیفیت فعالیت آنزیمی نوکلئازهای هدف از گیاه جعفری، توالیهای کد کننده آنزیم های cel i و cel ii نیز به عنوان نمونه های کنترل مثبت از گیاه کرفس جداسازی گردیدند. مطالعه خصوصیات فیزیکوشیمیایی، ساختار مولکولی و قرابت ژنتیکی نشان داد که دو آنزیم pars i و pars ii به خانواده نوکلئازهای s1/p1 تعلق داشته و شباهت زیادی به نوکلئازهای cel i و cel ii نشان می دهند. با توجه به مشابهت زیاد توالی ژنی parsii به نوکلئاز اصلی کیتهای تشخیص جهش surveyor® (آنزیم cel ii)، این توالی ژنی به ناقل بیان پروکاریوتی pqe60 به منظور تولید فرم نوترکیب آن در باکتری e. coli منتقل گردید. سازه بیانی ساخته شده، جهت تولید، خالص سازی و بررسی فعالیت آنزیمی پروتئین نوترکیب مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

یکی از عواطفی که می تواند نقشی مهم در تعیین نحوه ی نگرش انسان به جهان پیرامون ایفا کند، عاطفه ی حسرت است. از آن جا که غزل، محملی مناسب برای ابراز بسیاری از عواطف درونی است، تجلّی این عاطفه در قالب غزل، نسبت به دیگر شیوه های سخنسرایی، بیشتر و بارزتر است. در میان غزلسرایان معاصر، حسین منزوی و هوشنگ ابتهاج جایگاهی ویژه دارند. منزوی از سرآمدان غزل نو محسوب می شود و ابتهاج از بزرگان غزل نیمه سنّتی. این دو شاعر در جای جای غزلیاتشان از عواطف گوناگون خویش سخن ها رانده اند؛ احساساتی که در بسیاری موارد، قرین حسرت ها و دریغ ها بوده اند. بر این اساس، هدف این رساله، تحلیل عاطفه ی حسرت در محتوا و فرم غزل این دو شاعر معاصر است. در این پژوهش، نخست به واکاوی محتوایی علل و زمینه های انگیزش عاطفه ی حسرت؛ نیز گونه ها و پیامد های مختلف آن در غزل دو شاعر پرداخته شده است. سپس، نحوه ی نمود این عاطفه در ساختار و فرم غزل ها بررسی شده است که در این بخش، اساس کار بر محوری ترین و پربسامدترین شگردهای فرمی است که این شاعران برای بروز عواطف حسرتمندانه ی خود از آنها سود جسته اند. عاطفه ی حسرت در ساحت غزل این دو شاعر، نقشی فراگیر، جهت دهنده و تعیین کننده دارد. به طورکلّی، می توان حسرت های این دو شاعر را به دو دسته ی شخصی و اجتماعی تقسیم کرد. در غزل منزوی، حسرت های شخصی و بویژه حسرت های عاشقانه نمود بیشتری دارند؛ حال آنکه در غزل ابتهاج، بیشتر با تجلّی حسرت های اجتماعی ـ سیاسی روبروییم. بارزترین شگردهای فرمی که منزوی در هنگام بیان حسرتبار، از آنها بهره می گیرد عبارتند از: موسیقی کناری و بیرونی، تشبیه، نماد، تلمیح، اسطوره، اغراق، کنایه و از رنگ ها نیز، رنگ سیاه و سرخ. موثّرترین و برجسته ترین ابزارهای ابتهاج نیز در این زمینه عبارتند از: موسیقی درونی و کناری، تشبیه، نماد، اغراق، تشخیص، کنایه و از رنگ ها نیز، رنگ سیاه و زرد.

هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر استفاده از اینترنت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال سوم متوسطه شهرستان پاکدشت بوده است و شناخت این هدف مقدمه ای برای برنامه ریزی و آموزش در راستای استفاده بهینه از اینترنت خواهد بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهرستان پاکدشت است. به عنوان نمونه آماری در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران، 400 نفر از دانش آموزان سال سوم متوسطه (تقریباً نیمی از آنها پسر و نیمی دیگر دختر) در سال تحصیلی 92-91 انتخاب شدند. با توجه به موضوع و اهداف پژوهش، از نظریه یادگیری اجتماعی بندورا و نظریه استفاده و خشنودی بلومر و کاتز استفاده شد. با توجه به نظریه های تحقیق، فرضیاتی شکل گرفت که در این تحقیق مورد آزمون قرار گرفت و از روش پیمایشی و نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است و قابلیت اعتماد آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون رگرسیون استفاده شده است. در این تحقیق واحد تحلیل فرد (دانش آموز) می باشد. خلاصه نتایج به دست آمده به شرح ذیل است: بین استفاده از اینترنت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با 99 درصد اطمینان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد، بین مهارت دانش آموزان در استفاده از اینترنت و پیشرفت تحصیلی آنها با 95 درصد اطمینان رابطه معنادار وجود ندارد، بین جنسیت دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنها به نسبت استفاده از اینترنت با 95 درصد اطمینان رابطه معنا دار وجود ندارد، بین میزان دسترسی دانش آموزان به اینترنت و پیشرفت تحصیلی آنها با 95 درصد اطمینان رابطه معنادار و مثبت وجود دراد، کسانی که از مطالب علمی اینترنت استفاده می کنند نسبت به کسانی که از مطالب دیگر اینترنت استفاده می کردند از پیشرفت تحصیلی بیشتری برخوردارند و در نهایت اینکه بین میزان رضایت خاطر دانش آموزان در استفاده از اینترنت و پیشرفت تحصیلی آنها با 99 درصد اطمینان رابطه معنادار مثبت وجود دارد. کلیدواژه ها: پیشرفت تحصیلی، اینترنت، دانش آموزان، میزان استفاده، رضایت خاطر، مهارت، دسترسی و زمینه های (نحوه) استفاده دانش آموزان از اینترنت