نام پژوهشگر: مسلم جعفری
مسلم جعفری علی غفاری
فرض می کنیم kیک ابرگروه با اندازه هار باشد.مشابه حالت گروه ها،میانگین پذیری چپ توپولوژیک با ایستایی راست توپولوژیک معادلند.براساس این واقعیت،در این مقاله ما میانگین پذیری روی ابرگروه ها رابا یک خاصیت ارگودیک که نوع دیگری از شرط ریدر-گلیکس برگ از مبحث گروه هاست مشخص می کنیم.
محمدرضا پورقیومی داود بخشی
گرده افشانی و انتخاب منبع گرده با کمیت و کیفیت مناسب برای تولید یک محصول اقتصادی در باغ های انجیر ضروری است. به منظور بررسی اثر سه نوع برانجیر آوگیزی، کوهی و سربسته بر خصوصیات کمی و کیفی انجیر ارقام سبز و پیوس و تعیین بهترین منبع گرده جهت گرده افشانی این ارقام خوراکی در منطقه کازرون این آزمایش انجام شد. برانجیر های رسیده در خرداد ماه جمع آوری گردید و گرده افشانی سه مرتبه و به فاصله یک هفته تکرار شد. صفات اندازه گیری شده عبارت بودند از: تعیین زمان رسیدن میوه، طول، قطر، طول چشم، وزن، مواد جامد محلول، رنگ پوست، آنتوسیانین کل، فلاونوئید کل، فنل کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و ترکیبات فنولی میوه که به وسیله دستگاه hplc مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج نشان داد که طول میوه، رنگ پوست، موادجامد محلول، فنل کل، فلاونوئیدکل و آنتوسیانین کل به طور معنی داری تحت تاثیر منبع گرده قرار گرفت درحالی که منبع گرده اثر معنی داری بر قطر میوه، وزن میوه، طول چشم میوه، زمان رسیدن میوه و ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه نداشت. علاوه بر این ترکیبات ارزشمند فنولی مانند کاتچین، کاتچین کل، کوئرستین-3-گلوکوزاید، کوئرستین کل و کلروجنیک اسید تحت تاثیر منابع گرده قرار گرفت. بر اساس نتایج گرده افشانی در منطقه کازرون جهت بهبود صفات فیزیکی میوه استفاده از برانجیر آوگیزی جهت گرده-افشانی انجیر ارقام سبز و پیوس قابل توصیه است. هر چند که ویژگی های بیوشیمیایی میوه ارقام سبز و پیوس شامل فنل کل، فلاونوئید کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و مواد جامد محلول میوه با استفاده از برانجیر کوهی بهبود بخشیده شد.
محسن ساجدی محمود اثنی عشری
خشکی از جمله تنش های محیطی مهم است که رشد و تولید محصولات کشاورزی را تحت تاثیر قرار می دهد. در راستای افرایش میزان تولید در شرایط دیم، انتخاب ارقام متحمل به خشکی یکی از راهکارهای اساسی می باشد. با توجه به کاهش میزان نزولات آسمانی طی سال های اخیر و تولید عمده محصول به صورت دیم در منطقه استهبان، فارس اثر تنش خشکی روی برخی عکس العمل های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی تعدادی از ارقام انجیر ( سبز، سیاه، سیاه درشت، شاه انجیر، بر ویل، بر پوزدمبالی) به صورت آزمایشی دو ساله مورد ارزیابی قرار گرفت. این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار و سه سطح تنش خشکی شامل 80 % ظرفیت زراعی (شاهد)، 50% ظرفیت زراعی (تنش متوسط) و 25% ظرفیت زراعی (تنش شدید) با استفاده از روش وزنی در گلخانه تحقیقاتی گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه بو علی سینا به اجرا در آمد. دو هفته پس از اعمال تنش خشکی، رقم بر پوزدمبالی تمامی برگ های خود را در دو سطح 50 و 25 % ظرفیت زراعی از دست داد و آزمایش با پنج رقم ادامه پیدا کرد. در پایان آزمایش سال اول فاکتورهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی از جمله محتوای نسبی آب برگ، نشت الکترولیت ها، میزان کلروفیل، پرولین، پروتئین و کربوهیدرات اندازه گیری شد. در سال دوم علاوه بر فاکتورهای مذکور برخی صفات مورفولوژیکی از جمله ارتفاع بوته، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی و طول بلندترین ریشه و غلظت دو عنصر پتاسیم و سدیم اندازه گیری شد. نتایج هر دو سال موید یکدیگر بودند، به نحوی که با افزایش تنش خشکی فاکتورهای رویشی از جمله ارتفاع بوته، وزن تر و خشک ریشه و ساقه و طول ریشه کاهش یافت. تنش آبی 25% ظرفیت زراعی بیشترین کاهش در ارتفاع بوته، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی در رقم سبز و کاهش رشد ریشه در رقم بر ویل را به همراه داشت. بر اساس نتایج بدست آمده ارتفاع بوته، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، طول بلندترین ریشه بسته به رقم با افزایش شدت تنش خشکی کاهش یافت. بیشترین میزان کاهش در پارامترهای فوق در تیمار تنش شدید مشاهده شد که بیانگر اختلاف معنی دار با تیمار های تنش متوسط و ظرفیت زراعی بود. کاهش ارتفاع بوته، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی در رقم سبز از سایر ارقام شدیدتر بود. کاهش طول ریشه در رقم بر ویل از همه بیشتر مشاهده شد. همچنین با کاهش مقدار رطوبت خاک محتوای نسبی آب، کلروفیل a، b و کل کاهش اما نشت الکترولیت ها افزایش یافت. بیشترین مقدار کاهش محتوای نسبی آب برگ مربوط به ارقام سبز و سیاه درشت و بیشترین میزان نشت الکترولیت ها مربوط به رقم سیاه بود. کاهش کلروفیل در رقم سبز بیشتر از سایر ارقام بود و کمترین کاهش کلروفیل در رقم سیاه درشت مشاهده شد. بیشترین تجمع پرولین مربوط به رقم بر ویل و بیشترین انباشت کربوهیدرات متعلق به ارقام بر ویل و سیاه بود.همچنین بیشترین میزان کاهش پروتئین در رقم سیاه و سیاه درشت مشاهده شد که با هم تفاوت معنی دار نشان ندادند. با افزایش میزان تنش خشکی غلظت عناصر پتاسیم و سدیم کاهش یافت و اثر تنش خشکی بر آنها معنی دار شد. حداکثر افزایش در میزان پتاسیم و سدیم در رقم سیاه درشت مشاهده شد. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش دو رقم سیاه و بر ویل با نشان دادن برخی ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مشابه، از نظر تحمل به خشکی تقریباً معادل یکدیگر ارزیابی شدند.
قاسم حسینی محمد رضا محبوبی
خشکسالی پدیده¬ای طبیعی است که در اثر تغییرات الگوهای آب و هوایی ناشی از کاهش نزولات جوی کمتر از حد معمول به وجود می¬آید. یکی از آسیب¬پذیرترین اقشار در مقابل این پدیده اقلیمی کشاورزان و یکی از راهکارهای مواجهه با پدیده خشکسالی مدیریت ذخیره و مصرف بهینه آب می¬باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی نیازهای آموزشی انجیرکاران در زمینه مدیریت ذخیره و مصرف بهینه آب در شرایط خشکسالی در شهرستان استهبان انجام گرفته است. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی محسوب می¬شود. جامعه آماری این تحقیق را 4440 نفر از انجیرکاران شهرستان استهبان تشکیل دادند که با توجه به فرمول کوکران تعداد 350 نفر از آنان به طور تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده¬ها از پرسشنامه استفاده گردید. روایی پرسشنامه از سوی گروه متخصص مورد تأیید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای بخش¬های مختلف پرسشنامه بین70/0 تا 76/0 بود که حاکی از پایایی مناسب پرسشنامه بود. داده¬های گردآوری شده با استفاده از نرم¬افزار spss نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد میزان دانش انجیرکاران در زمینه مدیریت ذخیره و مصرف بهینه آب در حد متوسط قابل ارزیابی است. نتایج همبستگی نشان داد بین میزان دانش انجیرکاران با متغیرهای سن و سابقه فعالیت انجیرکاری رابطه منفی و معنی¬دار وجود دارد. همچنین بین میزان دانش انجیرکاران با بیمه کردن باغات انجیر در شرایط خشکسالی، ایجاد نمایشگاه¬های ترویجی، نمایش فیلم¬های آموزشی، سرکشی کارشناس به باغات انجیر، مراجعه مروج کشاورزی به باغات انجیر و نصب پوسترهای آموزشی رابطه مثبت و معنی¬دار وجود دارد. نتایج تحلیل عاملی نیازهای آموزشی انجیرکاران در زمینه مدیریت ذخیره آب به استخراج یازده عامل منجر شد که این عوامل 551/40 درصد واریانس را تبیین کردند و در زمینه مدیریت مصرف آب به استخراج هشت عامل منجر شد که این عوامل 316/45 درصد واریانس را تبیین کردند. نتایج آزمون من¬وایتنی نشان داد بین نیازهای آموزشی دو گروه پاسخگویان در زمینه مدیریت ذخیره و مصرف بهینه آب بر اساس جنسیت، شغل اصلی، ساعات مطالعه روزنامه، کتاب، میزان تماشای تلویزیون، مشارکت در فعالیت های مربوط به مسجد، بسیج، تعاونی، ملاقات با مروج و شرکت در کلاس¬های ترویجی تفاوت معنی¬داری وجود دارد. نتایج آزمون کروسکال¬والیس نشان داد بین نیازهای آموزشی گروه¬های مختلف پاسخگویان در زمینه مدیریت ذخیره و مصرف بهینه آب بر اساس سن، سابقه فعالیت انجیرکاری، تحصیلات، درآمد سالانه، میزان تولید انجیر، ملاقات با مهندس ناظر، مراجعه به مرکز خدمات کشاورزی و میزان گوش دادن به رادیو تفاوت معنی¬داری وجود دارد. گنجاندن موضوعاتی چون زمان شخم، شناسایی جنس خاک، تأثیر وجود تخته¬سنگ¬های بزرگ در کنار درختان انجیر، سیستم مثلثی احداث باغ انجیر، استفاده از خاک غریب یا گل کهنه، بافت خاک، استفاده از کودهای حیوانی، زمان کود دهی، اهمیت کود گوسفندی نسبت به کود گاوی و مقدار کود دهی در محتوای دوره¬های آموزشی مدیریت ذخیره و مصرف بهینه آب از جمله پیشنهادهای این مطالعه است.