نام پژوهشگر: علی اکبر کامگارحقیقی
امیر عاطفی علی اصغر قایمی
پـژوهش حـاضر بـا هـدف بـررسی تـأثیر دو کـیفیت مـتفاوت آب آبیاری «پساب تصفیه-شده و آب چاه» و کـود n.p.k بـا روش آبـیاری قطره ای نواری زیر سطحی بر عملکرد کلم بروکلی و تأثیر آن بر خصوصیات شیمیایی خاک منطقه تحت آزمایش و تـجمع عناصر در بخش خوراکی گیاه و نقش آن در گرفتگی قطره چکان ها در سـال 1389 در منطقه باجگاه فارس انجام شد. نتـایج ایـن پـژوهش حـاکی از تأثیر انکار ناپذیر کاربرد پساب تصفیه شده بر عملکرد اقتصادی و بیولوژیک گیاه می باشد و موید این نکته است که پساب تصفیه شده می تواند جایگزین مناسبی بـرای مـواد مغـذی کـودهای شـیمیایی باشد. در این تحقیق تیمار شاهد که فقط با استفاده از آب چاه، آبیـاری شـده بود، بـه دلیل عدم تأمین مواد غذایی لازم هم از نظر عملکرد اقتصادی و هـم از نظـر عـملکرد بیولوژیکی بسیار ضعیف بود. بر اساس نتایج این تحقیق هدایت الکتریکی، ph و نسبت جذبی سدیم (sar) لایه سطحی خاک در اثر آبیاری بـا پـساب و کـود آبـیاری، افـزایش مـعنی داری یـافت. هـمچنین اسـتفاده از پساب و کود آبیاری در مقایسه با آب معمولی بـاعث افـزایش میـزان تجمع ازت، کلسیم و فسفر در تمامی عمق های مورد مطالعه خاک و نیز بـاعث افـزایش تـجمع پـتاسیم، منیـزیم، بُر، سـدیم، آهـن، روی، مـس، سـولفات و بی کربنات در لایه سطحی خاک منـطقه تحـت آزمـایش گـردید. اسـتفاده از پساب فاضلاب باعث افزایش غـلظت فـلزات سنگین نیکل، سرب و کادمیم در خاک منطقه تحت مطالعه و همچنین افزایش تجمع کلیه عناصر پر مصرف و کم مصرف گیاهی، ترکیبات آلی نظیر ویتامین c، ویتامین b6 و پروتئین و نیز فلزات سنگین سرب و کادمیم در محصولات تولید شـده در مـزرعه تـحقیقاتی گردید، اما تأثیری بر تجمع فلز نیکل در محصول تولید شده نداشت. نتایج این تحقیق نشان داد دبی قطره چکان ها تحت تأثیر تیمارهای مختلف آبیاری قرار گرفته اند که این امر در تیـمارهـای آبیـاری شـده بـا پسـاب باعث کاهش دبی قطره چکان ها گردید. نـتایج کلی این پژوهش نشان مـی دهد کـه بـا استـفاده از روش هـای نوین آبیاری با پیش-بینی سیستم های کامل پالایشی و صافی و بهره جـستن از الگـوی مدیریتی کارآمد بر اساس نیاز آبی گیاه، می تـوان بـا در نظر گرفتن منشأ فاصلاب و کیفیت پساب تصفیه شده بدون نگرانی جدی از آن بـرای آبیـاری بسـیاری از گیاهان استفاده کرد. هر چند در این پژوهش استفاده از پساب فاضلاب به هر نسبت باعث افزایش عملکرد اقتصادی محصول گـردید، امـا بـا تـوجـه به وجـود فـلزات سنگیـن در پساب فاضلاب شهر شیراز و پتانسیل بالای کلم بروکلی برای جذب و تجمع این عـناصر در مـیوه خـود، اسـتفاده از آن و دیگر پساب ها با کیفیت مشابه به عنوان جایگزین مناسب برای آب آبیاری توصیه نمی شود.
نادیا دلیرروی فرد داور خلیلی
یکی از روش های متداول جهت تحلیل سری های زمانی هیدرومتئورولوژیکی، بررسی وجود یا عدم وجود روند در آنها با استفاده از آزمون های آماری می باشد. در این تحقیق با استفاده از آزمون من- کندال mk به صورت سالانه و فصلی رفتار درازمدت جریان رودخانه در شبکه هیدرومتری حوضه آبریز کرخه بررسی شده، که بدینوسیله به طور کلی روند زمانی وضعیت منابع آب نشان داده شده. سپس با استفاده از آزمون lepage رفتار زمانی به صورت دقیق تر بررسی شده و در صورتیکه در یک مقطع زمانی خاص تغییر عمده در وضعیت منابع آب حاصل شده باشد، مشخص می شود. با توجه به اینکه بررسی برای کلیه ایستگاههای هیدرومتری شبکه رودخانه حوضه کرخه صورت می پذیرد، لذا تغییرات مکانی فیمابین ایستگاهها نیز از نقطه نظر تشابه رفتاری مقایسه می گردد. نتایج نشان داد که در روش mk در حالت سالانه تنها 5 ایستگاه دارای روند می باشند در صورتی که در روش lepage در تمامی ایستگاهها در بعضی از سالها روند مشاهده می شود. در روش mk در بررسی فصلی نشان می دهد که در فصل تابستان 7 ایستگاه، در فصل بهار3 ایستگاه، در فصل زمستان 7 ایستگاه و در فصل پاییز 5 ایستگاه دارای روند می باشند در صورتیکه آزمون lepage بیان کننده این است که در تمامی ایستگاهها در بعضی از سالها روند وجود دارد. همچنین آزمون mk و fisher به صورت سالانه که یک بررسی کلی می باشد نتایج یکسان را نشان می دهند اما در بررسی فصلی آزمون fisher نتایج حاصل از آزمون mk را تایید نمی کند. همچنین آزمون ناپارامتریwilcoxon signed rank بیان کرد که فاصله مکانی بین ایستگاهها تاثیری بر تشابه رفتاری تغییرات دبی ندارد
عقیل محمدی جوارزاری علی قرقانی
کمبود آب به عنوان مهم ترین عامل موثر در تولید محصولات کشاورزی در سراسر دنیا شناخته شده است. همچنین در بیشتر نقاط ایران، دما اغلب بالاتر از شرایط ایده آل برای رشد و بارآوری محصولات کشاورزی می باشد. کائولین به وسیله افزایش بازتاب نور گیاهان را از دماهای بالا و اشعه ماوراءبنفش محافظت می کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثرات محلول پاشی کائولین و تنش خشکی بر خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی درخت بادام و همچنین خصوصیات کمی و کیفی خشک میوه بادام رقم تاردی نون پاریل انجام شد. پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با دو فاکتور شامل: آبیاری در سه سطح (100%، 75% و 50%)، همراه با محلول پاشی کائولین در سه غلظت (0%، 3% و 6% ) با 4 تکرار در دو سال 91-90 انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کائولین و افزایش میزان آبیاری، بیشتر خصوصیات فیزیولوژیکی از جمله (آهنگ فتوسنتز، تبادل گازی روزنه، میزان تعرق، محتوای کلروفیل) و مورفولوژیکی (رشد طولی و قطری شاخه های سال جاری، سطح برگ، ماندگاری برگ روی درخت ) درخت و همچنین محتوای عناصر غذایی (فسفر، پتاسیم و سدیم) در برگ و مغز خشک میوه و کمیت و کیفیت خشک میوه، بهبود یافت. همچنین در این پژوهش تیمارهای کم آبیاری 50% و عدم محلول پاشی کائولین کمترین مقدار را در شاخص های ذکرشده نشان دادند. با توجه به اهمیت کاهش مصرف آب در کشاورزی و نیز با درنظر گرفتن این واقعیت که در بیشتر موارد بخصوص در مورد عملکرد و کیفیت خشک میوه بین کائولین 3% و 6% تفاوت معنی داری مشاهده نشد، از نظر اقتصادی کاهش آبیاری به میزان 75% نیاز آبی درخت بادام همراه با محلول پاشی کائولین 3% کمترین اثر منفی را در رشد و عملکرد، در باغات بادام خواهد داشت.
پروین دنیانورد داور خلیلی
از میان پارامترهای موثر بر تغییرات آب و هوا، دما و بارش از اهمیت ویژه ای برخوردارند، همچنین از آنجا که تغییرات آب و هوایی موجب تغییر در خصوصیات و شرایط هیدرولوژیکی حوضه های آبخیز شده و به تبع آن رژیم هیدرولیکی رودخانه ها و دبی جریان را در آنها دستخوش تغییر می کند، مطالعه این تغییرات و تعیین روند آنها یکی از ملزومات مدیریت منابع آب حوضه های آبخیز و برنامه ریزی جهت استفاده بهینه از آنها می باشد. هدف از این پژوهش تعیین روند تغییرات سالانه دما، بارش و دبی جریان و ارتباط آنها با یکدیگر با استفاده از نمودارهای سری زمانی و نمودارهای سه بعدی متغیرها و همچنین روشهای نا پارامتری من-کندال (mann-kendall) و لپاژ (lepage) در حوضه آبریز کر می باشد. جهت این مطالعه پنج ایستگاه هواشناسی موجود در این حوضه به نام های دهکده سفید، چمریز، جمال بیگ، چوبخله و عباس آباد و ایستگاه هیدرومتری چمریز مورد استفاده قرار گرفتند. طبق نتایج آزمون من- کندال دمای متوسط سالانه دارای روند معنی دار افزایشی بوده اما در دبی و بارندگی سالانه روند معنی داری مشاهده نشد. بر اساس آزمون لپاژ سال آبی 75-74 در اکثر ایستگاه های مورد مطالعه به عنوان سال بحرانی تعیین شد که می توان آن را ناشی از خشکسالی های اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 در اکثر مناطق ایران دانست. بررسی ارتباط متغیر ها با یکدیگر نشان داد که هر دو متغیر دما و بارندگی بر دبی حوضه به ویزه دبی حداقل سالانه اثر داشته که در این میان بارندگی تأثیر بیشتری بر دبی دارد. پاسخ دبی به بارندگی بسته به اندازه تغییرات بارندگی و حالت متوسط آب و هوا می تواند خطی یا غیر خطی باشد. پاسخ غیرخطی دبی به بارندگی در سال های با بارندگی بیشتر از میانگین کل (ترسالی ها) نسبت به سال های با بارندگی کمتر از میانگین کل (خشک سالی ها) شدیدتر است. به ازای یک بارندگی خاص، با افزایش دما، دبی تا حدودی کاهش می یابد. کاهش نسبی دبی با افزایش دما در مورد دبی حداقل سالانه بیشتر بوده و دبی حداکثر سالانه کمترین تأثیرپذیری را از دما دارد. همچنین نتایج نشان داد که تغییرات دما تأثیر مشخص و تعریف شده ای بر بارندگی ندارد.
محمد آقارضائی سید حمید احمدی
کم آبیاری بخشی منطقه ریشه (prd) نوع توسعه یافته کم آبیاری معمولی (di) است که بطور یک در میان در هر بار آبیاری قسمتی از ریشه آبیاری شده و قسمت دیگر در معرض خشکی قرار می گیرد. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر کم آبیاری ایستا و پویا بر عملکرد و اجزای عملکرد سیب زمینی، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در دو سال زراعی 91-1390 و 92-1391انجام شد. آزمایش در سال اول زراعی در قالب طرح کاملا تصادفی و در سال دوم زراعی در قالب طرح کرت های یک بار خورده شده و با 3 تکرار انجام شد. در سال اول زراعی، فاکتورهای آزمایش عبارت بودند از ارقام سیب زمینی آگریا و راموس و روش آبیاری در قالب پنج تیمار شامل: fi تیمارآبیاری کامل تمام نیاز گیاه با راندمان70%، sdi تیمار کم آبیاری با 75%آبیاری کامل در کل دوره رشد، ddi1 تیمار کم آبیاری به صورت 90% آبیاری کامل درمرحله اول دوره رشد -75% آبیاری کامل درمرحله دوم دوره رشد و50% آبیاری کامل درمرحله سوم دوره رشد، sprd تیمارکم آبیاری با 75% آبیاری کامل در کل دوره رشد که در آن جویچه ها هفتگی به صورت یک در میان آبیاری می شدند و dprd1 تیمار کم آبیاری به صورت 90% آبیاری کامل درمرحله اول دوره رشد -75% آبیاری کامل درمرحله دوم دوره رشد و50% آبیاری کامل درمرحله سوم دوره رشد. در سال دوم زراعی، با توجه به نتایج بدست آمده از سال اول فاکتورهای آزمایش عبارت بودند از ارقام سیب زمینی آگریا و سانته و روش آبیاری در قالب هفت تیمار که علاوه بر تیمار های سال اول دو تیمار ddi2 تیمار کم آبیاری به صورت 75% آبیاری کامل درمرحله اول دوره رشد -90% آبیاری کامل درمرحله دوم دوره رشد و50% آبیاری کامل درمرحله سوم دوره رشد و تیمار کم آبیاری dprd2 به صورت 75% آبیاری کامل درمرحله اول دوره رشد -90% آبیاری کامل درمرحله دوم دوره رشد و50% آبیاری کامل درمرحله سوم دوره رشد به تیمار های آبیاری سال اول اضافه شدند. نتایج برای هر دو سال زراعی نشان داد بین وزن تر غده، وزن خشک غده، بهره وری آب و شاخص برداشت تحت تیمار های مختلف آبیاری تفاوت معنی داری وجود دارد. تیمار fi بیشترن وزن تر (35 و 30 مگا گرم بر هکتار) و وزن خشک غده (9 و 6 مگا گرم بر هکتار) را در هر دو سال زراعی تولید کرد. همچنین نتایج نشان داد تیمار ddi1 با تولید 5 کیلو گرم بر هکتار نسبت به تیمار fi به ترتیب 30 و 9 درصد بهره وری مصرف آب را در سال اول و دوم زراعی افزایش داد. بین ارقام در تولید عملکرد غده تفاوت معنی داری از لحاظ آماری وجو نداشت. هرچند رقم اگریا نسبت به رقم راموس و سانته به ترتیب 7 و 4 درصد عملکرد بیشتری داشت. نتایج نشان داد تراکم طولی (rld) و چگالی وزنی ریشه (rwd) تحت تیمار های مختلف آبیاری و ارقام معنی دار بوده و تیمار کم آبیاری sprd و رقم آگریا حداکثر تراکم طولی و چگالی وزنی ریشه را تولید کردند.