نام پژوهشگر: الناز قاسمی

رویکرد کنترل تصادفی برای معاملات جفتی بهینه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان - دانشکده ریاضی 1392
  الناز قاسمی   شاپور محمدی

آربیتراژ آماری یکی از راهبردهای معاملاتی پرکاربرد در چهارچوب معاملات الگوریتمی است که با بهره گیری از ناهنجاری های مقطعی رخ داده در دینامیک قیمتی دو یا چند دارایی مرتبط با هم، به طرح ریزی استراتژی های سودآور می پردازد. رایج ترین رهیافت آربیتراژ آماری، یک استراتژی تحت عنوان «معاملات جفتی» است که از دهه ی ?? میلادی در بازارهای مالی جهانی مطرح شده است. این معامله، بر یک جفت دارایی با خواص آماری مشابه متمرکز است بطوریکه اختلاف قیمت آن ها دارای یک رابطه ی تعادلی طولانی مدت می باشد. انحراف کوتاه مدت قیمت هر دارایی نسبت به این تعادل، سبب یک ناهنجاری شده که با تکنیک های برنامه ریزی شده قابل کشف هستند. در وقوع این ناهنجاری، موقعیت خرید در دارایی کاهش یافته و موقعیت فروش استقراضی در دارایی افزایش یافته اتخاذ می شود و پس از آنکه قیمت دارایی ها به رابطه ی بلند مدت خود بازگشتند، این موقعیت ها با معامله ای معکوس بسته خواهند شد. سود این استراتژی صرف نظر از جریانات بازار، از اختلاف کوتاه مدت در قیمت های این دو دارایی حاصل می شود که بیانگر یک استراتژی سرمایه گذاری بازار-خنثی است. در این پایان نامه، به بررسی یک مسئله ی بهینه سازی سبد، متشکل از دو سهم در قالب جفت و یک دارایی بدون ریسک می پردازیم. در توصیف دینامیک هر دو دارایی، عوامل پرش را با استفاده از سه فرآیند پواسون مستقل لحاظ می کنیم بطوریکه یکی از سه فرآیند، بیانگر وقوع پرش ها ی مشترک بین دارایی ها است. برای مدل سازی تفاضل لگاریتم قیمت های دارایی ها از یک فرآیند تصادفی پایا و دارای خاصیت بازگشت به میانگین در قالب یک فرآیند اورنشتاین-اولنبک استفاده می کنیم و سپس از آن برای فرموله کردن مسئله ی بهینه سازی سبد، بر اساس مسئله ی کنترل تصادفی بهره می گیریم. معادله ی هامیلتون-ژاکوبی-بلمن متناظر با مسئله ی کنترل بهینه ی تصادفی، یک معادله ی دیفرانسیل پاره ای مرتبه دوم، توأم با یک مسئله ی بهینه سازی است. دشواری محاسباتی در حل این معادله، منجر به کاربرد روش های عددی می شود که در این پایان نامه دو روش عددی بکار می گیریم. روش اول، برگرفته از یک الگوریتم تقریب متوالی است که توسط آن معادله ی هامیلتون-ژاکوبی-بلمن به دو قسمت، شامل یک مسئله ی مقدار مرزی و یک مسئله ی بهینه سازی تجزیه می شود و می توان با بهره گیری از روش های عددی استاندارد و با تکرار الگوریتم به محاسبه ی استراتژی بهینه ی سبد معاملات جفتی پرداخت. روش دوم، مبتنی بر نظریه ی توابع پایه ای شعاعی است که در آن، با بسط تابع ارزش منطبق بر معادله ی هامیلتون-ژاکوبی-بلمن بر حسب توابع پایه ای شعاعی، استراتژی بهینه محاسبه می شود. هر دو روش، بر روی داده های واقعی برای یک جفت سهام خاص اعمال می شود و مقایسه ای بین نتایج آن ها صورت می پذیرد که ارائه کننده ی کارایی دو روش برای حل مسئله است. در انتها، با اعمال استراتژی بهینه ی محاسبه شده بر روی داده های مربوط به دو شرکت ایرانی، ارزش سبد در طی یک دوره ی زمانی خاص تعیین می شود که نتیجه ی مطلوبی در مقایسه با سرمایه گذاری در دارایی بدون ریسک به همراه خواهد داشت.

ارزیابی میزان تاثیر خصوصیات فیزیکی و شرایط محیطی خاک های ریز دانه بر روی پتانسیل رمبندگی آنها.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده فنی 1391
  الناز قاسمی   جلال بازرگان

یکی از مسائل مهم در علم ژئوتکنیک تغییر حجم خاک های غیر اشباع، تحت تنش ثابت در اثر افزایش رطوبت می باشد. در طبیعت خاک هایی یافت می شوند که تحت تنش ثابت با افزایش درصد رطوبت کاهش حجم بسیار زیادی از خود نشان می دهند. این خاک ها به خاک های رمبنده موسومند. در صورت عدم شناسایی این نوع خاک ها اگر سازه، راه و یا خطوط ریلی روی این خاک ها احداث شود، می تواند در اثر اشباع شدن خاک، مشکلات قابل توجهی را ایجاد نماید. یک مهندس ژئوتکنیک باید قادر به شناسایی خاک های رمبنده و عوامل موثر بر رمبندگی بوده و بتواند مقدار پتانسیل رمبندگی خاک را تعیین نماید. در این تحقیق برخی از معیارهای معروف رمبندگی بررسی شد و میزان تطابق این معیارها با نتایج آزمایشگاهی (تحکیم مضاعف) بررسی و ارزیابی شد. با توجه به نتایج آزمایشات و بررسی معیارهای قبلی معیار جدیدی ارائه گردیده است. برای این منظور نتایج 79 آزمایش تحکیم مضاعف در اعماق متغیر همراه با دیگر پارامترها مانند چگالی خشک خاک، رطوبت اولیه و حدود اتربرگ گردآوری شد. نمونه های گردآوری شده از نظر رمبندگی با معیارهای مختلف مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و معیار جدیدی برای ارزیابی رمبندگی ارئه گردید. مقایسه معیار جدید با معیارهای قبلی نشان دهنده دقت بالا و کاربرد آسان این معیار می باشد.