نام پژوهشگر: سارا نصیری
سارا نصیری محمد مهدی سپهری
پرونده الکترونیکی سلامت بیمار، کلیه اطلاعات مربوط به سلامت فرد را از سازمانهای مختلف ارائه کننده خدمات بهداشتی درمانی جمعآوری نموده و نتایج حاصل از این خدمات را با هم هماهنگ و یکپارچه مینماید. این پروندههای الکترونیکی، راهی برای تبادل اطلاعات و دانش بین شاغلین بخش بهداشت و درمان میباشند. از این رو میتوان آنها را جزئی از مدیریت دانش در این حوزه دانست که فعالان مختلف این حوزه اعم از مدیران، پزشکان و خدماتگیرندگان بر سر مزایای روشن استفاده از آن اجماع کامل دارند. تاکنون پژوهشهایی بر روی پرونده الکترونیکی سلامت و چگونگی پیادهسازی آنها در کشورهای مختلف انجام شدهاست. این پژوهشها به صورت موردی به اجزای مختلف پروندههای الکترونیکی سلامت پرداختهاست. در این پژوهش پرونده الکترونیکی سلامت با رویکردی دانش محور بررسی شدهاست. شناخت اجزاء و ذینفعان پرونده الکترونیکی سلامت، شناخت عناصر موثر مدیریت دانش در پرونده الکترونیکی سلامت و تعیین خصوصیات پرونده الکترونیکی سلامت دانش محور با توجه به متغیرهای سازماندهی، فرهنگ و فناوری اطلاعات که از عناصر اصلی مدیریت دانش میباشند، انجام شدهاست. این مدل مفهومی دانش محور که دارای دو لایه منابع دادهای و مدیریت دانش می باشد، با استفاده از روش دلفی و نظر خبرگان طراحی و ارزیابی شدهاست. در لایه منابع دادهای، پروندههای الکترونیکی سلامت و در لایه مدیریت دانش، فرایندهای مدیریت دانش، مخزن دانش و دشبوردها قرار گرفتهاند. ارائه مدل مفهومی دانش محور پرونده الکترونیکی سلامت از دستاوردهای این پژوهش میباشد که با توجه به نیاز سازمانهای مختلف قابل اجرا و پیادهسازی است. همچنین ارائه دشبورد و بیان جایگاه آن در مدل مفهومی و همچنین طراحی مدل بر اساس معماری مدیریت دانش، از نوآوریهای پژوهش به شمار میآید. با توجه به اینکه مدل مفهومی دانش محور تمام ابعاد پروندههای الکترونیکی سلامت بیمار را با رویکرد مدیریت دانش در نظر گرفتهاست، می تواند متناسب با نیاز سازمانهای حمایت کننده و خواستار پرونده الکترونیکی سلامت در سطح محلی، ملی و بین المللی پیادهسازی شود. به طوریکه پس از مدل مفهومی مدل رایانهای و پس از آن نیز مدل پیادهسازی قابل طراحی میباشد. بنابراین با توجه به مدل مفهومی و ارائه پیشنهادهای کاربردی به سازمانهای مختلف، بستر و فرهنگ به اشتراک گذاری دانش به وجودآمده و زمینه طراحی مدل رایانهای میسر میشود.
سارا نصیری جلیل یونسی
هدف پژوهش حاضر، استانداردسازی، هنجاریابی و بررسی اعتبار و روایی مقیاس درجه بندی اتیسم کودکان (دومین ویرایش) می باشد. بدین منظور تعداد 250 کودک اتیستیک، 100 کودک عادی و 60 کودک سندرم داون 2 تا 12 ساله شهر تهران از طریق ترکیب نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و مورد مشاهده قرار گرفتند. با استفاده از نرم افزارهای spss و lisrel به تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده پرداخته شد. اعتبار آزمون از طریق بررسی همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ برای نسخه استاندارد 0/98 و برای نسخه کودکان با عملکرد بالا 0/97 بدست آمد؛ که نشان می دهد آزمون از پایایی و همسانی درونی خوبی برخوردار است. روایی سازه آزمون به وسیله تحلیل عامل اکتشافی، از طریق آزمون بارتلت و kmo و چرخش عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از آنجا که مقدار kmo، برای نسخه استاندارد 0/97 و معناداری آزمون بارتلت 0/001، و مقدار kmo، برای نسخه کودکان با عملکرد بالا 0/95 و معناداری آزمون بارتلت 0/001 به دست آمد؛ نتایج نشان می دهد داده های آزمون برای تحلیل عاملی مناسب هستند. براساس تحلیل عاملی برای هر نسخه دو عامل بدست آمد که شامل: ارتباطات اجتماعی-عملکرد هوشی و حسی-حرکتی می باشند. سپس با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی شاخص های برازش ساختار عاملی مورد بررسی قرار گرفتند؛ نتایج حاکی از آن بود که تمامی شاخص ها در حد بسیار مطلوب گزارش شده اند و مدل با داده ها برازش بسیار مناسبی دارد و این بیانگر همسو بودن گویه ها با سازه نظری است. با استفاده از آزمون t مستقل مشخص شد که بین میانگین نمرات گروه دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد. از طریق تحلیل واریانس یک طرفه نشان داده شد که بین میانگین نمرات گروه عادی، اتیستیک و سندرم داون نیز تفاوت وجود دارد. با محاسبه نمره z و رتبه درصدی، هنجار آزمون نیز به دست آمد. نتایج کلی نشان می دهد که مقیاس درجه بندی اتیسم کودکان (دومین ویرایش) یک آزمون معتبر و روا در تشخیص کودکان با اختلال طیف اتیسم است.
سارا نصیری ژاله فاضل
چکیده ندارد.