نام پژوهشگر: مریم ترکاشوند
مریم ترکاشوند محمدباقر قلیوند
در قسمت اول، طراحی و ساخت یک سنسور الکتروشیمیایی با انتخابگری بالا با استفاده ازmolecularly imprinted polymer (mip) به عنوان عنصر شناساگر برای داروی مترونیدازول معرفی شده است. mip انتخابگر نسبت به مترونیدازول وnonimprinted polymer (nip) سنتز شدند وسپس در الکترود خمیر کربن قرار گرفتند. این الکترود برای اندازه گیری مترونیدازول با استفاده از روش cathodic stripping voltammetry به کار برده شد. الکترود mip-cpدر مقایسه با الکترود nip-cp توانایی شناسایی بسیار بالاتری را نشان داد. تعدادی از پارامترهای موثر بر پاسخ الکترود بهینه شدند و سپس منحنی کالیبراسیون رسم شد. دو محدوده خطیm 8-10 ×54/1 -10-10 ×3/3 وm 7-10 ×5/4 - 8-10 ×54/1 به دست آمد. حد تشخیص سنسور m 10-10×1/2 محاسبه شد. این سنسور به طور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری مترونیدازول در مایعات بیولوژیکی مورد استفاده قرا گرفت. در قسمت دوم، از روشهای کامپیوتری برای انتخاب بهترین functional monomer و حلال پلیمریزاسیون در طراحی molecularly imprinted polymer استفاده شد. روشهای کامپیوتری بر اساس مقایسه انرژی پیوندی کمپلکسهای بین ملکول هدف و functional monomerهای مختلف می باشد. از محاسبات کامپیوتری این نتیجه به دست آمد که آکریل امید بهترین functional monomer و تولوئن بهترین حلال برای آماده سازی mip می باشد. جهت اثبات نتایج حاصل از محاسبات تئوری سه mipبا functional monomerهای مختلف متا اکریلیک اسید،آکریل امید و4-وینیل پیریدین سنتز شدند. نتایج آزمایشگاهی نشان داد که حساسترین mip، mip آماده شده با آکریل آمید می باشد.mip به عنوان یک عنصر شناساگر و پیش تغلیظ کننده در الکترود خمیر کربن قرار داده شد وبرای اندازه گیری سیانازین با روش cathodic stripping voltammetry مورد استفاده قرار گرفت. الکترود mip-cp در مقایسه با nip-cp توانایی شناساگری بالاتری را نشان داد. تعدادی از پارامترهای موثر بر پاسخ الکترود بهینه شد وسپس منحنی کالیبراسیون رسم گردید. یک محدوده خطی m 6-10 ×0/1 - 9-10 ×0/5 به دست آمد.حد تشخیص این سنسورm 9-10 ×5/3 محاسبه شد. این سنسور به طور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری سیانازین در نمونه های غذایی مورد استفاده قرار گرفت.
مریم ترکاشوند بیژن کرمی
برخی از بلاغیون کنایه را جزء مجاز و برخی دیگر آن را تعریض می دانند و هیچ تفاوتی بین آن دو قائل نیستند. و اما در خصوص انواع کنایه می توان گفت سکاکی نسبت به بلاغیون دیگر اقسام دقیقتر و جامعتری را ارائه کرده است و به تعریف و اختلافات بین آنها پرداخته است و اکثر بلاغیون بعد از او از وی تقلید نموده اند. ابن رشیق در کتاب خود العمده به صراحت تعریفی ار کنایه ارائه نداده است بلکه در جایی آن را نوعی از انواع اشاره می داند، و در جایی دیگر کنایه را جزء مجاز می داند.
مریم ترکاشوند سید عبدالهادی شبیری نژاد
در دنیای ارتباطات امروز که بشر با تصاویر متحرک در زندگی روزمره خود همخوانی و هماهنگی بدون فاصله ای پیدا کرده است، به گونه ای که تصاویر متحرک جزئی از روزمرگی زندگی وی شده است.گرافیک و گرافیک موشن در انواع و اقسام ارتباطات تجاری و غیر تجاری،جای خودرا بخوبی باز نموده و دنیای امروز ناگزیر از پذیرش بلافصل آن است.در دنیای سینما نیز که از این امر ناگزیر است،گرافیک موشن در طی چندساله ی اخیر توسط گرافیستها در قالب تیتیراژ جایگاه مناسبی یافته است،به گونه ای که بحث بر سر نحوه ی ساخت و زیبایی شناسی تیتراژ در طی چند ساله ی اخیر در دنیای سینما به عنوان یک امر بدیهی بوده و قسمتی کاملا جداگانه پیدا نموده است.لذا بر آن شدم تا قسمتی از دنیای وسیع گرافیک موشن را که به دست گرافیستهاانجام می شود،را مورد بررسی قرار دهم و از آنجا که در دنیای سینمای امروز در سبک کگسپرسیونیسم،خصوصا در کشور آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار شده است در این سبک به پژوهش بپردازم.لذا این پرسش مطرح می گردد که نشانه شناسی و عوامل گرافیکی،در تیتراژهای اکسپرسیونیستی تا چه اندازه مورد اهمیت است و یک گرافیست برای اجرای دقیق تیتراژ در سینما،تاچه اندازه به نشانه شناسی و عوامل موثر بصری ارتباط تصویری اهمیت داده و آنهارا بکار می برد.زیرا نشانه شناسی در سینما از اهمیت بالایی برخوردار است. چنانچه تیتراژ نیز که بنوعی خود،یک فیلم کوتاه بشمار میرود که خالق آن گرافیستها هستند،با توجه به خلاقیت تصویری و نشانه های موجود در فیلم مورد نظر ساخته می شود.تیتراز پر است از نشانه هایی که باید مورد بررسی قرار بگیرد.با شروع طراحی و ساخت عنوان بندی فیلمهای سینمایی،دوره ای جدید در صنعت فیلمسازی آغاز گردید.این عوامل،کاربردی تازه از هنر گرافیک و ورود طراحان این رشته به فضایی نوین را بدنبال داشت.با در نظر گرفتن جایگاه و اهمیتی که امروزه عنوان بندی در هنر گرافیک و سینما بدست آورده است،آگاهی یافتن از موضوعاتی همانند این که چه روشهایی چه کسانی و در چه شرایطی به رشد این هنر کمک کرده اند ، به امری مهم برای شناخت بیشتر عنوان بندی و نقش آن در فیلمهای سینمایی تبدیل گشته است. تصاویر متحرک در دنیای امروز جایگاه خود را بخوبی باز نموده و جزئی از زندگی روزمره بشر شده است.تیتیراژ بعنوان یک بخش فرعی از دنیای ارتباطات تصویری که ساخته دست گرافیستهای خلاق می باشد جای بزرگی در دینا پیدا نموده که بر آن شدم تا با استفاده از اصول و مبانی سبک خاص اکسپرسیونیست در دنیای سینما به معرفی این مقوله و چالشهای آن بپردازم.این پیایان نامه محتوای نشانه شناسی تیترازهای اکسپرسیونیستی سینما را در خود دارد، با رعایت اصول و قواعد سینمایی در یک سبک خاص بنام اکسپرسیونیست.