نام پژوهشگر: مونا هوروش

تصویر زنان در نمایشنامه های ادوارد آلبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مونا هوروش   فریده پورگیو

هدف این رساله بازنگری و وارسی دیدگاه?های انتقادی موجود در مورد شخصیت?های زن نمایشنامه?های ادوارد آلبی، نویسنده معاصر آمریکایی، و ارائه خوانشی جدید از آنهاست. در دهه?های گذشته در نتیجه تحلیل?های سطحی و سنتی از این شخصیت?ها، آلبی به عنوان نمایشنامه?نویسی زن?ستیز معرفی شده است. پژوهش حاضر با بهره?گیری از برخی نظریه?های نقد فمینیستی و روانشناسی تحلیلی، به ویژه نظریه وانمود که توسط لوس ایریگارای مطرح می?شود، این اتهامات را رد نموده و ادعا می?کند که درک و آگاهی این نمایشنامه?نویس از ساختار اجتماعی مردسالار در حقیقت به انتقاد از این ساختار ناقص که زن را به حاشیه می?راند و به شی تقلیل می?دهد کمک می?کند. همچنین با مقایسه نوشته?های اخیر آلبی با نمایشنامه?های پیشین او می?توان به سیر تکاملی در بازنمایی شخصیت?های زن در آثار او پی برد. بررسی این سیر، افزایش آگاهی و حساسیت او در رابطه با شخصیت?پردازی زنان و همچنین تاثیر گسترش و قدرت گرفتن تدریجی گفتمان فمینیستی در جامعه را نشان می?دهد. فصل اول این رساله مقدمه?ایست شامل زندگی?نامه ادبی آلبی در بستر تاریخچه فعالیت?های جنبش زنان در آمریکا. فصل دوم به بررسی شخصیت پرستار در نمایشنامه مرگ بسی اسمیت می?پردازد و شناخت آلبی از ستمی که در عرصه?های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به زنان روا داشته شده را به اثبات می?رساند. فصل سوم با تحلیل شخصیت?های زن نمایشنامه همه چیز تمام شد تصویری از تاثیر تفکر نرینه?محور در گسستن پیوندهای طبیعی خانوادگی و مرگ لذت زنانه ارائه می?دهد و هم زمان به این نکته اشاره می?کند که در این نمایشنامه زنانی وجود دارند که تلاش کرده?اند اسیر نقش?های سنتی برای زنان نشوند. تصویر آلبی از شخصیت های زن این دو نمایشنامه، نه تصویری موهن برای تحقیر زن، که انتقادی است به گفتمان و منطق مردسالار و نرینه محور. فصل چهارم به نظریه وانمود ایریگارای می?پردازد و نمود آن را در دو نمایشنامه بررسی می?کند. در چه کسی از ویرجینیا ولف میترسد خواننده برای اولین بار در آثار آلبی با تصویر زن به عنوان هنرپیشه?ای خودآگاه روبرو می?شود که آگاهانه و به عمد به وانمود و تقلید تمردآمیز از نقش های زنانه موجود در جامعه آمریکا می?پردازد تا از این طریق گفتمان مردسالار را به چالش کشد. این گونه شخصیت پردازی در نمایشنامه اخیر آلبی به نام اشغالگر پررنگ?تر شده است که در آن شخصیت زن، قاطعانه?تر و کارآمد?تر به نمایش?گری نقش زنانه خود می?پردازد بی آن که از اضطراب و تنشی مشابه آنچه در ویرجینیا ولف دیده می?شود رنج ببرد، چرا که در اینجا نمایش?گری و وانمود با قدرت خلق و خلاقیت همراه شده که در ساختن فردیت و هویت سالم زنانه نقشی اساسی ایفا می?کند. در فصل آخر چنین نتیجه گرفته می?شود که ، اولا، تصویر زنان در نمایشنامه های آلبی بر خلاف دیدگاه مرسوم تصویری زن ستیز نیست و ، ثانیا، او در برخی نمایشنامه های خود به خلق زنانی می?پردازد که با تقلید و وانمود تمرد آمیز، حرکتی را آغاز می?کنند که می?تواند منجر به تحول در چارچوب فکری مردسالارانه شود.