نام پژوهشگر: مسعود موسوی شفایی
سید مجتبی اسماعیل شهابی مسعود موسوی شفایی
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بی ثباتی سیاسی خاورمیانه بر صنعت گردشگری کشور در دوره پس از 11 سپتامبر 2001 است. در این مطالعه با استفاده از روش توصیفی، پیمایشی- علّی به بررسی شاخص های بی ثباتی سیاسی و همبستگی این شاخص ها با شاخص های رکود صنعت گردشگری کشور پرداخته شده است. در این ارتباط شاخص های بی ثباتی سیاسی خاورمیانه در سه گروه عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته و همبستگی شاخص های این عوامل با شاخص های رکود صنعت گردشگری کشور آزمون گردید. جامعه آماری پژوهش شامل 30 نفر است که به شیوه قضاوتی از بین 300 نفر از اعضاء انجمن علمی روابط بین الملل و انجمن علوم سیاسی انتخاب شده و حجم نمونه مورد آزمایش ما را تشکیل دادند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که شاخص های اصلی "جنگ، تروریسم و بی ثباتی رژیم سیاسی" با شاخص های رکود "بازاریابی" دارای همبستگی در سطح معنی داری قابل قبول می باشند. در این بین از گروه شاخص های جنگ: "حملات نظامی خارجی و جنگ در کشورهای همسایه"؛ از گروه شاخص های تروریسم: "حملات تروریستی در مواقعی که قربانیان توریست هستند، بمب گذاری ها و حملات تروریستی به صنعت توریسم" و از گروه شاخص های بی ثباتی رژیم سیاسی: "تظاهرات، اعتصابات و شورش ها" با شاخص های بازاریابی از قبیل شناساندن جاذبه ها و امکانات گردشگری از طریق رسانه ها و برگزاری نمایشگاه ها و سمینارها دارای همبستگی در سطح معنی داری قابل قبول هستند. با توجه به اینکه بازاریابی و به طور ویژه تبلیغات مقاصد از جمله مهمترین عناصر گردشگری می باشد پس می توان نتیجه گرفت، بی ثباتی های سیاسی بوجود آمده پس از 11 سپتامبر 2001 و پیامد آن که بروز جنگ و تروریسم و بی ثباتی رژیم های حاکم منطقه منجر شد به دلیل مخدوش کردن چهره مسلمانان منطقه و ایجاد تصویر منفی نسبت به کشور ما باعث رکود در رشد صنعت گردشگری کشور شده است.
حسین محمدی مسعود موسوی شفایی
چکیده هدف این پژوهش بررسی نقش انرژی در سیاست خاورمیانه ای کشور چین است. سوال اصلی در آن چنین مطرح شده است که انرژی چگونه بر سیاست خاورمیانه ای چین تاثیر گذاشته است؟ در پاسخ به آن فرضیه پژوهش حاضر چنین طراحی شده که تامین انرژی و امنیت آن به محور سیاست خاورمیانه ای چین تبدیل شده است. به همین دلیل چین در رابطه با کشورهای تولیدکننده نفت و گاز خاورمیانه، سیاست خارجی خود را بر پایه تأمین انرژی و امنیت آن بنا نهاده است. این کشور از سال 1978، با تغییر کادر رهبری و درنتیجه تغییر اصول اساسی سیاست خارجی خود در مسیر توسعه اقتصادی قرار گرفت و به عنوان یک قدرت در حال ظهور مطرح شد. با ادامه رشد اقتصادی، مصرف انرژی چین نیز افزایش یافت. از میانه دهه1990، تولیدات داخلی نفت پاسخگوی نیازمندی های نفتی این کشور نبود و چین به منابع خارجی این ماده روی آورد. در این راستا خاورمیانه با توجه به ذخایر و تولید بی نظیر نفت، جایگاه ویژه ای نزد رهبران چین یافت و به همین دلیل سیاست هایی را برای ورود به منطقه و ارتباط گسترده با کشورهای آن، به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس تدوین نمودند. برای تبیین این موضوع و روشن شدن سیاست خاورمیانه ای چین از مفهوم"خیزش مسالمت آمیز" برای طراحی چارچوب مفهومی استفاده شده است. بنابراین این تحقیق به بررسی الگوی توسعه چین، نقش خاورمیانه در تأمین انرژی آن و تبیین نقش انرژی در سیاست خاورمیانه ای این کشور می پردازد