نام پژوهشگر: علی خطیبی
علی خطیبی عباس رامیار
برای تولید پلاسمای سرد فشار اتمسفری از ساختارهای گوناگونی بهره می برند، که یکی از مهمترین و پرکاربردترین آنها جت پلاسما است که بر پایه تخلیه سد دی الکتریک بنا نهاده شده است. یکی از ویژگی های قابل ملاحظه در ساختار هندسی جت پلاسما، نایکنواختی شکل آن می باشد که در گستره ای از جریان سیال ظاهر می شود. این نایکنواختی را با توجه به شکل آن، تنگش می نامیم که بصورت ساختارهای تنگشی و مارپیچی در جت ظاهر می شود و در بسیاری از موارد باعث ایجاد تلاطم در مرز هوای اطراف با جت پلاسما می گردد. در این پایان نامه به بررسی و توجیه این اثر در چارچوب خواص سیال گازی پرداخته و به بررسی نقش عدد رینولدز و هندسه نازل در ساختار جت و تنگش ها توسط آزمایش های تجربی برای دو گاز هلیوم و آرگون می پردازیم. همچنین برای شبیه سازی جریان گاز خروجی از نازل از کد ansys fluent استفاده می کنیم. نهایتا با اتکا به مفاهیم سیالی بویژه آشفتگی و ناپایداری کلوین هلمهولتزدر جت سیال نشان می دهیم که نقش آشفتگی و ناپایداری در جریان گاز در شکل گیری این ساختارها بسیار مهم است.
ضحا دلدار حمیدرضا پوراعتماد
الگوی فرایند دوگانه وابستگی به مواد پیشنهاد می دهد که وابستگی به مواد شامل یک ناهماهنگی بین فرایند فکری و تکانه ای است. بدین معنی که رویکرد گرایش به مواد ممکن است رفتار را تحت تاثیر قرار دهد مگر اینکه این تاثیرات توسط فرایندهای حافظه کاری تعدیل شوند. نقش حافظه کاری و عملکردهای اجرایی در وابستگی به مواد بسیار مهم است زیرا افراد وابسته به مواد سیستم پاسخدهی همراه با ولع در آن ها قوی می شود درحالی که توانایی برای تنظیم این پاسخ ها ضعیف می شود. بنابراین فنون سنجش فرآیندهای شناختی ضمنی نظیر سوگیری حافظه کاری و سوگیری توجه نسبت به محرک مرتبط با مواد بسیار مهم است. از طرف دیگر امروزه با تغییر الگوی مصرف به سمت محرک ها و مواد صنعتی مانند مت آمفتامین روبرو هستیم که از مرز جغرافیایی مشخصی وارد کشورها نمی شود و لابراتورهای کوچک و ناامن خانگی به محل های ساخت و تولید این مواد تبدیل گشته اند. هدف مطالعه حاضر بررسی سوگیری حافظه کاری در افراد وابسته به مت آمفتامین با استفاده از تکلیف اصلاح شده استرنبرگ و مقایسه آن با آزمودنی های گروه کنترل است. تاثیر سوگیری حافظه کاری در این مطالعه به طور خاص به عنوان تعامل بین محرک هیجانی، توجه و حافظه کاری گزارش شده است. بدین منظور 32 نفر بیماران وابسته به مت آمفتامین که در دوره پرهیز بودند و 32 فرد غیر بیمار که از لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی با گروه بیمار همتا شده بودند به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. از تکلیف اصلاح شده استرنبرگ برای سنجش سوگیری حافظه کاری آن ها استفاده شد. اولین مرحله این تکلیف با فهرست حافظه ای که به صورت 3 موردی و 5 موردی و 7 موردی بود شروع شد که این کلمات هم مرتبط با مواد و هم کلمات خنثی بودند که آزمودنی ها باید آن ها را رمزگردانی می کردند. در مرحله بعدی شرکت کنندگان تکلیفی شبیه استروپ رنگ را اجرا کردند که این مرحله نقش تداخلی را بازی می کرد و در مرحله آخر بین جفت کلمات ارائه شده باید کلمه ای که در مرحله اول حفظ کرده بودند را بازشناسی می کردند. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان داد زمانی که بار حافظه کاری در کمترین حد خود بود (3موردی)، افراد وابسته به مت آمفتامین که در دوره پرهیز بودند در مقایسه با افراد گروه کنترل سوگیری حافظه کاری نسبت به محرک های مرتبط به مواد نشان می دادند. یافته های پژوهش حاضر در زمینه الگوی فرایند دوگانه مورد بحث قرار گرفته اند.