نام پژوهشگر: عین الله روحی مقدم

تأثیر جمع آوری آب باران به روش هلالی آبگیر بر احیاء پوشش گیاهی مرتع تنگندام شهرستان زاهدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده منابع طبیعی 1392
  منصور براهویی   عین الله روحی مقدم

چکیده یکی از راه های مهم سازگاری با خشکی و جلوگیری از روند بیابان زایی، استفاده مفید از منابع آب است و باید سعی کرد تا حتی الامکان از ریزش های جوی و جریان های سطحی به نحو مطلوب استفاده شود. در همین راستا جمع آوری آب باران و احداث هلالی آبگیر در سطح قابل توجهی از مراتع استان سیستان و بلوچستان ایجاد گردیده است. از آنجایی که ارزیابی تغییرات در اکوسیستم های مرتعی پس از اجرای عملیات اصلاح و احیاء برای تعیین آثار مثبت یا منفی آن ضروری است، این مطالعه به منظور بررسی اثرات احداث سازه هلالی بر روی پارامترهای پوشش گیاهی در مرتع تنگندام زاهدان صورت گرفت. برای این منظور دو منطقه شامل اجرای سازه هلالی و شاهد (عدم اجرای هلالی) تعیین شد. در هر منطقه با استفاده از روش نمونه برداری سیستماتیک _ تصادفی و با استفاده از 20 ترانسکت 100 متری و تعداد 20 پلات برداشت داده ها در فصل رشد گیاهان (فروردین، اردیبهشت) سال 92 انجام شد. فاکتورهای تولید و درصد پوشش تاجی برآورد گردید. به منظور مقایسه پارامترهای گیاهی در تیمار هلالی با تیمار شاهد داده ها با آزمون t تجزیه و تحلیل شدند. در این تحقیق متوسط درصد تاج پوشش کل گونه ها در منطقه طرح برابر با 36/20 و متوسط درصد تاج پوشش کل گونه ها در منطقه شاهد برابر با 08/11 بوده و نشان از بالاتر بودن میزان درصد تاج پوشش در منطقه طرح دارد و در ارتباط با بررسی تأثیر هلالی آبگیر بر میزان تولید مرتع که برابر با 046/0 بود، فرض مخالف پذیرفته شد. یعنی اینکه احداث هلالی آبگیر با سطح اطمینان 95 درصد باعث افزایش میزان تولید شده است.

مطالعه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و پارامترهای رویشی، رویشگاههای جنس گز در منطقه میانکنگی سیستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  ابراهیم سرگزی   عین الله روحی مقدم

نگرش به جنگل از دیدگاه توسعه پایدار، لزوم حفظ گونه های درختی را به عنوان ذخیره های ژنتیکی در اولویت قرار می دهد. از این رو شناسایی و بررسی شرایط رویشگاههای گونه های جنگلی یکی از گام های موثر در جهت توسعه پایدار می باشد. مطالعه شرایط اکولوژیک گونه های درختی اطلاعات مفیدی را به مدیران منابع طبیعی می دهد تا مدیریت بهینه ای را بر این عرصه ها اعمال نمایند. کشف روابط بین پوشش گیاهی و خاک از موارد مهم تعببن محل های مناسب برای احیاء و مدیریت منابع و بوم سازگان می باشد. این تحقیق به منظور مطالعه ویژگیهای رویشگاه های طبیعی و همچنین وضعیت رویشی جنس گز در منطقه میانکنگی سیستان انجام گرفت. در این تحقیق از روش نمونه برداری انتخابی جهت بررسی ساختار توده های طبیعی استفاده شد. ابتدا توده های مورد نظر با جنگل گردشی انتخاب گردید، سپس در محل مورد نظر قطعات نمونه مستطیلی شکل به مساحت یک هکتار و به تعداد حداقل پنج قطعه اصلی و پنج قطعه شاهد بر روی زمین پیاده شد و سپس پارامترهای کمی از قبیل قطر یقه، ارتفاع، سطح تاج پوشش و تعداد در هکتار و پارامترهای کیفی رویشی در آن قطعات در توده محاسبه گردید. در داخل هریک از قطعات، نمونه برداری از خاک سطح زمین انجام شد و پارامترهای فیزیکو شیمیایی خاک مورد اندازه گیری و آزمایش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار16 spss انجام شد. نتایج نشان دادند از لحاظ بررسی پارامترهای رویشی میزان ارتفاع، سطح تاج پوشش، قطر یقه، تراکم و شادابی در بین رویشگاهها متفاوت بود. عرصه رویشگاه سرزمینی مسطح و شیب حداکثر 0 تا 1 درصد می باشد. ارتفاع از سطح دریا حدود 450 متر و اقلیم رویشگاه طبق روش دومارتن گرم و خشک است. میزان ریشه دوانی در نهالهای گز با ارتفاع رشد تا 25 سانتی متر قد از 90 تا 110 سانتی متر مشاهده شد. میزان سطح آب زیر زمینی بسته به نزدیکی به منابع آبی و زه آبها در منطقه متفاوت بودند و در بعضی نقاط در عمق 3 تا 4 متری نم خاک مشخص بود. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد در بین پارامترهای مورد مطالعه میزان هدایت الکتریکی خاک، فسفر، سدیم و سیلت خاک در بین رویشگاهها و شاهد اختلاف معنی دارند. ph خاک، کربن آلی، پتاسیم، شن و ماسه ، رطوبت اشباع خاک، کلسیم و میزان clay بافت خاک اختلاف معنی داری در مقایسه میانگین های بین رویشگاهها و شاهد نشان ندادند. همبستگی (پیرسون) خصوصیات پوشش گیاهی و خاک انجام شد که همبستگی در رویشگاهها متفاوت بود. از بین پارامترهای خاک رطوبت اشباع، سدیم، هدایت الکتریکی، رس، کربن آلی و سیلت وارد معادلات رگرسیونی رویشگاهها شدند.

مقایسه اثرکاشت دوگونه atriplex canescens و tamarix aphylla بر خصوصیات فیزیکی- شیمیایی خاک (مطالعه موردی: منطقه زهک)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  علی حیدری صادق   اکبر فخیره

هدف از این تحقیق بررسی مقایسه اثر دوگونه atriplex canescens و tamarix aphylla بر خصوصیات فیزیکی- شیمیایی خاک می باشد. پس از شناسایی رویشگاه این گونه¬ها در منطقه زهک در انتهای فصل رویش نمونه برداری خاک از مناطق معرف (تحت کشت گونه¬ها) و منطقه شاهد انجام خواهد شد. برای انجام این تحقیق از 4 ترانسکت به طول 1000 متر که دو ترانسکت عمود بر دو ترانسکت دیگر بوده استفاده خواهد شد که برداشتها به صورت تصادفی- سیستماتیک انجام می¬شود. نمونه برداری خاک در دو عمق 30-0 سانتی متر و 60-30 سانتی متر در پای بوته¬ها و فضای بین بوته ها صورت خواهد گرفت. در منطقه شاهد با شرایط شیب، جهت و ارتفاع تقریباً مشابه با منطقه معرف نیز به طور تصادفی از 4 نقطه در دو عمق 30-0 و 60-30 سانتی متری نمونه برداری انجام خواهد شد که در کل 24 نمونه خاک از مناطق معرف و شاهد برداشت می¬شود. نمونه¬ها پس از انتقال به آزمایشگاه و خشک شدن از الک 2 میلیمتری عبور داده شده و سپس فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بافت خاک، فسفر قابل دسترس،پتاسیم، نیتروژن،ماده آلی، آهک، هدایت الکتریکی و اسیدیته خاک اندازه¬گیری خواهد شد.پس از بررسی داده ها، تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس و آزمون تی انجام شد. نتایج حاکی از این است از لحاظ کمی مقادیر هدایت الکتریکی،اسیدیته، سیلت و نسبت کربن به نیتروژن در خاک عمق اول و دوم گونه atriplex canescens بیش از گونه tamarix aphylla است و از لحاظ عناصر حاصلخیزی عناصر فسفرو پتاسیم در عمق اول خاک گونه tamarix aphylla و مقادیر کربن و نیترو‍ژن در عمق دوم خاک این گونه بیش از گونه آتریپلکس می باشد و درکل گونه tamarix aphylla از مقدار کربن به نیتروژن کمتری نسبت به دو گونه دیگر برخوردار است و به همین دلیل از لحاظ کیفیت لاشبرگ و همچنین اصلاح خاک بهترین می باشد.

مطالعه برخی از خصوصیات بوم شناسی فردی گونه taverniera cuneifolia در مراتع بیابانی بلوچستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  شیرین حیدری   مجید آجورلو

مطالعه پوشش گیاهی مراتع که بارزترین بخش در ساختار اکوسیستم محسوب می¬شود، قسمت مهمی از مطالعات بوم شناسی را تشکیل می¬دهد. مراتع مناطق بیابانی از نظر پوشش گیاهی بسیار فقیر می¬باشند، گونه¬های گیاهی که در این مناطق وجود دارند با شرایط سخت منطقه سازگاری داشته و در طول زمان با این شرایط به تکامل رسیده اند. شناخت بهتر و دقیق تر گونه های سازگار با شرایط منطقه، می¬تواند در احیاء پوشش گیاهی مراتع کمک شایانی نماید. هدف از این مطالعه بررسی بوم شناسی فردی گونه taverniera cuneifolia در مراتع بیابانی بلوچستان بود. این مطالعه در اراضی مرتعی مرکزی بلوچستان در محدوده کارواندر شهرستان خاش تا اراضی مرتعی تیغ¬آب شهرستان ایرانشهر انجام شد. تیمارهای تحقیق شامل سه رویشگاه مرتعی دارای گونه t. cuneifolia و رویشگاه های مرتعی فاقد این گونه با سه تکرار بود. دو رویشگاه در مراتع کارواندر در نظر گرفته و یک رویشگاه مرتعی مجاور تیغ آب انتخاب شد. همچنین رویشگاه¬های فاقد این گونه به عنوان تیمار شاهد (کنترل) در نظر گرفته شدند. با حضور در مراتع مذکور، پس از شناسایی رویشگاه¬های گونه t. cuneifolia یک محدوده¬ی 100 هکتاری از رویشگاه¬ها با دستگاه gps تعیین حدود شد. در هر رویشگاه 3 ترانسکت 200 متری در نظر گرفته شد که در طول هر ترانسکت با توجه به پراکنش و تاج پوشش گیاه، 3 پلات 10 متر مربعی به روش تصادفی- منظم برای نمونه برداری از خاک و گیاه قرار داده شد. در هر رویشگاه نمونه برداری از خاک و گیاه مورد مطالعه، در 9 پلات و 3 ترانسکت انجام شد. به منظور تعیین و بررسی پارامترهای لازم گیاه و خاک منطقه، آزمایشات لازم بر روی تعداد 33 عدد نمونه خاک و 27 عدد نمونه گیاه جمع آوری شده صورت گرفت. نتایج نشان داد این گونه در اقلیم خشک بلوچستان می¬تواند به راحتی مستقر شود. رویش آن در شرایط مختلف توپوگرافی به لحاظ شیب و جهت و ارتفاع امکان پذیر است و از این جهت محدودیت ندارد و نقش مثبت قلیایی بودن خاک و میزان کلسیم، پتاسیم، فسفر و سیلت در رشد و توسعه گیاه مشخص شد. خاک¬هایی همچون خاک مناطق مورد مطالعه با بافت شنی و دارای سنگ و سنگریزه¬ی فراوان، بستر رشد مناسبی را برای گونه t. cuneifolia فراهم می¬کند. طبق نتایج حاصل گونه گیاهی مورد نظر دارای میزان پروتئین خام بالایی است و بنابراین از کیفیت علوفه¬ای مناسبی برای دام برخوردار است.