نام پژوهشگر: علی گرزی
مژگان اسدی علی گرزی
زمینه و هدف: تمرینات استقامتی شدید فشار اکسایشی بالایی را بر بدن اعمال می کند. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر تمرینات مقاومتی سبک و مصرف مکمل کورکومین در طی 8 هفته تمرینات استقامتی شدید بر فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز (sod) و التهاب معده در موش های صحرایی نر ویستار بود. مواد و روش ها: به همین منظور تعداد 33 سر موش صحرایی نر ویستار (سن: 9 هفته و وزن: 21±73/254 گرم) از موسس? پاستور خریداری شد و پس از یک هفته آشناسازی با تمرینات، به صورت تصادفی به 5 گروه کنترل(6=n)، کورکومین(6=n)، تمرین استقامتی(7=n)، استقامتی+کورکومین(7=n)، استقامتی+مقاومتی+کورکومین(7=n) تقسیم شدند. تمرین استقامتی شامل دویدن 8 هفته و هفته ای 5 جلسه به مدت 30 دقیقه با سرعت 10 متر بر دقیقه در آغاز و در پایان به مدت 70 دقیقه با سرعت 35 متر بر دقیقه روی نوارگردان مخصوص جوندگان بود. مکمل کورکومین از طریق تزریق زیر صفاقی ارائه شد (30میلی گرم با ازای یک کیلوگرم وزن بدن به مدت 3 روز در هفته). تمرینات مقامتی سبک به مدت 8 هفته و هفته ای 2 جلسه روی نردبان مخصوص با افزایش تدریجی بار از 30 الی 70 درصد وزن بدن که به دم آن ها بسته می شد،انجام گرفت. اندازه گیری فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان sod با استفاده از کیت الایزا و میزان التهاب بافت معده از طریق رنگ-آمیزی با ائوزین و هماتوکسیلین انجام شد. نتایج: نتایج آزمون anova در گروه های مختلف نشان داد که فعالیت آنزیم sod در بافت معده به طور معناداری در گروه استقامتی پایین تر از گروه کنترل و در گروه استقامتی+ کورکومین و استقامتی+ مقاومتی+ کورکومین در مقایسه با گروه استقامتی بالاتر بود. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس در گروه ها نشان داد که درجه التهاب بافت معده به طور معناداری در گروه استقامتی بالاتر از گروه کنترل و در گروه استقامتی+کورکومین و استقامتی+مقاومتی+کورکومین نسبت به گروه استقامتی پایین تر بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد تمرین استقامتی شدید موجب کاهش فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان معده و افزایش التهاب بافت معده می گردد اما تمرینات مقاومتی سبک به همراه مکمل کورکومین می تواند فعالیت آنزیم آنتی-اکسیدان معده را افزایش داده و درج? التهاب را در طول تمرینات استقامتی کاهش دهد، در نتیجه دفاع آنتی اکسیدانی بدن را بازسازی کند.
فرزانه حسینی علی گرزی
تمرینات استقامتی شدید موجب فشار اکسایشی در ورزشکاران می¬شود. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مصرف مکمل کورکومین و تمرین مقاومتی سبک بر فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز(sod) عضلۀ نعلی و سرم موش¬های صحرایی نر ویستار طی 8 هفته تمرین استقامتی می¬باشد. مواد و روش¬ها: 39 سر موش صحرایی نر ویستار(وزن 19.99±255.62 و سن 8 هفته) پس از یک هفته آشناسازی به طور تصادفی به پنج گروه کنترل(6=n), کورکومین(6=n), تمرین استقامتی(9=n), تمرین استقامتی+ کورکومین (9=n) و تمرین استقامتی+کورکومین+تمرین مقاومتی(9=n) تقسیم شدند. تمرین استقامتی(8 هفته, 5 جلسه در هفته) بر روی نوارگردان مخصوص جوندگان انجام شد. سرعت و مدت دویدن در هفتۀ اول پژوهش به ترتیب 10 متر در دقیقه و 30 دقیقه بود و در هفتۀ آخر به سرعت 35 متر در دقیقه و زمان 70 دقیقه رسید. تمرین مقاومتی(8 هفته, 2 جلسه در هفته) بر روی نردبان عمودی با بستن وزنه اضافی به دم موش¬ها انجام شد. موش¬های صحرایی مکمل کورکومین را به وسیله تزریق داخل صفاقی دریافت کردند(8 هفته, 3 جلسه در هفته, 30 میلی¬گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن). فعالیت آنزیم sod عضلۀ نعلی و سرم با استفاده از کیت الایزا مورد سنجش قرار گرفت. داده¬ها به¬وسیلۀ تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تمرین استقامتی شدید فعالیت آنزیم sod عضله و سرم را کاهش می¬دهد. درحالی¬که مکمل کورکومین و ترکیب آن با تمرین مقاومتی سبک می¬تواند از این کاهش جلوگیری کند. نتیجه¬گیری: بر اساس این یافته¬ها می¬توان گفت که مکمل کورکومین و به¬ویژه ترکیب مکمل کورکومین با تمرین مقاومتی سبک از فشار اکسایشی تمرین استقامتی شدید جلوگیری می¬کند.
اکرم حاجیلو علی گرزی
شناسایی به موقع و دقیق استعداد، مهم¬ترین عامل موفقیت در ورزش قهرمانی است. با بررسی دقیق¬ترین شاخصها می¬توان بهترین استعدادها را شناسایی کرد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین شاخصهای پیکرسنجی، هورمونی و روانشناختی با شاخصهای عملکردی در استعدادیابی دوومیدانی نوجوانان پسر شهر زنجان بود. بدین منظور تعداد 10مدرسه به¬صورت خوشه¬ای از بین مدارس متوسط? پسران? شهر زنجان انتخاب شدند و تعداد 1000 دانش آموز از این مدارس در پژوهش شرکت نمودند که آزمونهای پیکرسنجیِ قد، وزن و طول دو دست از آنها گرفته شد و همچنین از تمامی آنها آزمونهای عملکردی دوومیدانی (پرش سارجنت، دوی سرعت 60 متر، پرتاب وزن? 3کیلوگرمی و دوی استقامت 1600 متر) نیز به¬عمل آمد. افراد دارای رکورد های برتر (60 نفر معادل 6%. داوطلب: 30 نفر معادل 3% ) به¬عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. در ضمن آزمودنیها پرسشنامه¬های روانشناختی مورد نظر (اضطراب صفتی، حالتی و سرسختی ذهنی) را نیز پر کردند. نمونه گیری خونی از سیاهرگ بازویی جهت بررسی میزان شاخصهای هورمونی رشد، کورتیزول، تستوسترون و بتااندورفین انجام گرفت. آزمایشات هورمونی توسط کیت¬های الایزا انجام شد و داده¬ها از طریق آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین برخی آزمون¬های پیکرسنجی و شاخص¬های عملکردی ارتباط معنادار وجود دارد. بین آزمون¬های عملکردی دوومیدانی با برخی شاخص¬های هورمونی نیز ارتباط معناداری وجود دارد، همچنین بین آزمون روانشناختی اضطراب صفتی با شاخص¬ عملکردی استقامت نیز ارتباط معنادار وجود دارد. بر اساس یافته¬های این پژوهش، مدل استفاده از شاخصهای پیکرسنجی، هورمونی و شاخص روانشناختی اضطراب صفتی برای پیش¬بینی عملکرد پرش، پرتاب و استقامت پیشنهاد می¬شود. از این رو می¬توان در جهت استعدادیابی دقیق¬تر از نوجوانان در دوومیدانی از شاخصهای هورمونی نیز بهره جست.
منصور موسوی احمد آزاد
به خوبی اثبات شده است که فعالیت ورزشی در شرایط زیست محیطی گرم، باعث بالا رفتن دمای مرکزی بدن شده و خطر بیماری¬های ناشی از گرما را افزایش داده و اثرات فیزیولوژیک و عملکردی زیانباری را مخصوصا در کودکان و نوجوانان در پی خواهد داشت. بنابراین، بررسی روش های پیشگیری و کاهش این عوارض لازم و ضروری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر پیش خنک سازی بدن بر عملکرد و برخی شاخص های فیزیولوژیک در بازیکنان نوجوان فوتبال انجام گردید. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را 16 نفر از نوجوانان فوتبالیست منتخب شهر زنجان با (میانگین سنی 1±16 سال و متوسط وزن 10±62 کیلو گرم)تشکیل می دهند. آزمودنی ها بر اساس قد، وزن، bmi، vo2max به دو گروه همگن تقسیم شده و سپس به صوت تصادفی به عنوان گروه کنترل(8n=) و آزمایش (پیش¬خنک¬کننده 8n=) انتخاب شدند. تغییرات حجم پلاسما با استفاده از روش دیل کاستیل محاسبه شد. دمای مرکزی، الکترولیت¬ها(سدیم، پتاسیم)، شاخص¬های قلبی¬عروقی(ضربان¬قلب، فشارخون سیستول و دیاستول) و لاکتات در حالت پایه، میان آزمون [گروه کنترل پس از گرم کردن و گروه آزمایش پس از گرم کردن و 10 دقیقه پیش خنک سازی (به روش غوطه وری در آب 23 درجه سانتیگراد)] و پس¬آزمون[پس از آزمون ورزشی شامل تست بروس تعدیل شده با شدت 70 درصد ضربان قلب بیشینه و رسیدن به خستگی ارادی (در دمای 33 درجه سانتیگراد و رطوبت 50درصد)] اندازه¬گیری شد. الکترولیت¬ها و لاکتات به ترتیب با استفاده از کیت سدیم پتاسیم شرکت زیست شیمی و پارس آزمون اندازه¬گیری شدند. تجزیه تحلیل داده¬ها با استفاده از نرم افزار spss نسخۀ 20 انجام شد. بین تغییرات حجم پلاسمای دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در تمامی مراحل آزمون فشار¬خون دیاستولی، الکترولیت¬ها(سدیم، پتاسیم)، دمای مرکزی و لاکتات دو گروه فاقد تفاوت معنی دار بود. پس از گرم کردن در هوای گرم، پیش¬خنک¬سازی باعث کاهش معنادار (05/0p<)ضربان قلب گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد اما در پایان آزمون ضربان قلب دو گروه فاقد تفاوت معنی¬دار بود. فشار خون سیستولی پس¬آزمون گروه پیش¬خنک¬کننده به صورت معنی دار (05/0p<)از گروه کنترل بالاتر بود. عملکرد استقامتی گروه پیش¬خنک¬کننده بالاتر از گروه کنترل بود اما این تفاوت به سطح معنی دار نرسید. یافته های این پژوهش نشان داد پیش¬خنک¬سازی می تواند انحراف قلبی عروقی را کاهش داده و عملکرد استقامتی را تا حدودی بهبود بخشد. با وجود این در بیان این تفسیر باید احتیاط کرد، چرا که تفاوت¬های میان گروهی نظیر تحمل گرما و اقتصاد دویدن می توانند مستقیما عملکرد را تغییر دهند.
علی گرزی رضا قراخانلو
چکیده ندارد.