نام پژوهشگر: لیلا فهمیده
لیلا فهمیده عمران عالیشاه
جهت بررسی باززایی پنبه از طریق جنین زایی سوماتیکی و از طریق باززایی مستقیم، آزمایشی با استفاده از آزمایش فاکتوریل بر مبنای طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در موسسه تحقیقات پنبه گرگان در سال 1390-1388 انجام شد. جوانه زنی بذور در محیط کشت1/2ms بدون هورمون در شرایط دمایی 2±28 درجه سانتی گراد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی صورت گرفت. فاکتورهای آزمایش در بررسی باززایی پنبه از طریق جنین زایی سوماتیکی شامل ژنوتیپ (کوکر312، l-349،c1211 ، 4-s-4 و ساحل)، نوع ریزنمونه (هیپوکوتیل و کوتیلدون) و نوع محیط کشت (دو نوع محیط کشت msbشامل نمک های ms و ویتامین های b5) بود. ریزنمونه های 14-7 روزه هیپوکوتیل و برگ کوتیلدونی به منظور تحریک کالوس روی محیط کشت msb1و msb2 کشت شدند. پس از کشت، شروع کال زایی، درصد کال زایی و درصد کال جنین زا در هر پتری دیش شمارش شد. نتایج نشان داد که ژنوتیپ4-s-4 زودتر از سایر ژنوتیپ ها شروع به کال[زایی کرد و درصد کال زایی آن نیز بیشتر بود. ریزنمونه های هیپوکوتیل نیز از نظر کال زایی و درصد کال جنین زا نسبت به کوتیلدون برتر بودند. کال[های تولید شده جهت تحریک جنین زایی، بلوغ جنین ها و باززایی گیاهچه روی محیط کشت های msb با دو روش مختلف (روش اول msb1a و msb2a و روش دوم msb1b، msb2b و msb3b) انتقال یافتند. گیاهچه های کامل (با استفاده از روش اول و دوم) به ترتیب در مدت زمان 11-8 و 8-5 ماه باززایی شدند. به منظور بررسی باززایی ژنوتیپ های پنبه به روش باززایی مستقیم، از ریزنمونه جوانه نوک ساقه 14-7 روزه استفاده گردید. با گذشت 10-5 روز از کشت ریزنمونه جوانه نوک ساقه ژنوتیپ ها (کوکر312، l-349،c1211 ، 4-s-4 و ساحل) روی محیط کشت ها (محیط کشت msb3، msb4 و ms5)، ریزنمونه ها شروع به تولید همزمان ساقه، برگ و ریشه نمودند. در بین ژنوتیپ ها و محیط کشت ها، تفاوت معنی داری از لحاظ باززایی مستقیم گیاهچه مشاهده نشد. باززایی موفق و ریشه زایی گیاهچه از ریزنمونه نوک ساقه در 5 ژنوتیپ مختلف پنبه در مدت زمان 6-5 هفته انجام شد. در این مطالعه آنالیز سیتوژنتیکی تعداد کروموزوم و تعداد سلول های پلی پلوئید در برخی از کالوس های3، 6 و 12 ماهه 5 ژنوتیپ تتراپلوئید پنبه(gossypium hirsutum l.) انجام شد. سطوح پلوئیدی سلول ها با شمارش تعداد کروموزوم ها تعیین شد. در کالوس های 3 ماهه، دامنه سطح پلوئیدی مشاهده شده بین x2 تا x6 (78-26 کروموزوم) و کالوس های 6 و 12 ماهه گستره سطح پلوئیدی بین x2 تا x8 (104-26 کروموزوم) قرار گرفت. میانگین درصد سلول های آنیوپلوئید با افزایش زمان کشت رابطه مستقیم داشت و در کشت های 3، 6 و 12 ماهه، به ترتیب با یک میانگین تکرار حدود 17، 29 و 42 درصد در همه سلول های مورد بررسی مشاهده شد. بین ژنوتیپ ها برای سطوح پلوئیدی در کشت های 3، 6 و 12 ماهه اختلاف معنی داری وجود داشت. ژنوتیپ های 4-s-4، کوکر312، و l-349 بیشترین سلول هایی با تعداد کروموزوم طبیعی (52 کروموزوم) را در مقایسه با سایر ژنوتیپ ها دارا بودند.
سکینه شهدادنژاد حسین کمال الدینی
مطالعه تنوع ژنتیکی در جمعیت های گیاهی، پایه و اساس تحقیقات و برنامه های اصلاحی می باشد. پرتقال یکی از میوه های مهم دنیاست که در مناطقی با آب و هوای گرمسیری یا نیمه گرمسیری رشد می نماید. در ایران نیز بعضی از گونه های مرکبات به صورت سنتی کشت می شدند و در دهه های اخیر کشت آن ها افزایش یافته است تا آنجا که ایران را جز هشت کشور بزرگ تولید کننده این محصول قرار داده است. شهرستان جیرفت با دارا بودن آب و هوای گرمسیری و دارا بودن 36000 هکتار سطح زیر کشت مرکبات و تولید 20 تا 25 تن محصول در هکتار سومین رتبه کشوری را دارا می باشد. استفاده از نشانگر های مولکولی برای شناسایی شباهت ژنتیکی و مطالعات ژنتیک جمعیت به عنوان یک ابزار مهم مطرح است و از این میان رتروترانسپوزون ها از نشانگر های مهم محسوب می شوند. هدف این تحقیق بررسی تنوع ژنتیکی پرتقال های موجود در کلکسیون مرکبات جیرفت بوسیله مارکر های مبتنی بر رتروترانسپوزون بود. استخراج dna به روش doyle and doyle انجام شد. 19 رقم پرتقال مورد مطالعه شامل 2 رقم داخلی و 17 رقم وارداتی بودند که ارقام وارداتی جزو مهم ترین ارقام تجاری کشور می باشند و رقم محلی جیرفت از مناسب ترین ارقام پرمحصول منطقه می باشد. ارقام مورد نظر با 4 جفت آغازگر رتروترانسپوزونی آنالیز شده و محصولات pcr بر روی ژل آگارز بارگذاری شد. حضور و یا عدم حضور باند بصورت یک و صفر امتیازدهی شد. از تست مانتل به منظور تعیین میزان همبستگی بین ماتریس تشابه و کوفنتیک استفاده شد و ضریب کوفنتیک r=0.9 بدست آمد. تجزیه خوشه ای داده ها بر مبنای روش upgma و ضریب تشابه دایس انجام گرفت که ارقام به چهار گروه اصلی تفکیک شدند. در تجزیه به مولفه های اصلی نیز 8 مولفه اول در مجموع 88 درصد از کل تغییرات را توجیه کردند. سهم مولفه اول در میزان تنوع مشاهده شده 31 درصد، مولفه دوم 13 درصد و مولفه سوم 12 درصد از کل تغییرات را توجیه کرد.
امین صادقی کمال کاظمی تبار
سس (cuscuta epithymum l) گیاهی است علفی و متعلق به خانواده پیچ صحرایی که در طب سنتی از آن استفاده های فراوان می شود. منظور به بررسی تنوع ژنتیکی گیاه سس در استان های گلستان و مازندران، 20 ژنوتیپ این گیاه از نقاط مختلف جمع آوری و از دو نشانگر مولکولی issr و rapd استفاده شده. تعداد 6 آغازگر issr، 90 باند قابل امتیازدهی را حاصل کرد که حدود 70.33 درصد باندها چند شکل بودند. میزان متوسط pic برای این نشانگر 0.26 و mi 20 برآورد گردید. نشانگر rapd تعداد 195 باند را حاصل کرد که بیش از 95 درصد باندها چند شکل بودند و مقدار pic و mi به تر تیب 0.27 و 24.7 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل کلاستر بر مبنای ضریب تشابه دایس و الگوریتم upgma نشان داد که تنوع گستردهی در نمونه های جمع آوری شده وجود دارد به نحوی که متوسط تشابه بر اساس نشانگر issr 0.57 و بر اساس نشانگر rapd 0.45 بود. تنوع بسیار وسیع مشاهده شده می تواند مرتبط به دلالیلی نظیر قدرت تفکیک بالای نشانگرهای بکار رفته در تحقیق و وجود چند زیر گونه این گیاه باشد.
بهزاد غفاری محمود سلوکی
زنیان (carum copticum)، گیاهی است علفی و یک ساله از تیره چتریان که به عنوان یک گیاه دارویی در درمان بیماری¬های آنژین، دفع سنگ کلیه، آسم، رماتیسم و آنفولانزا کاربرد دارد، همچنین به عنوان ضدعفونی کننده¬ی قوی و تقویت جهاز هاضمه مورد استفاده قرار می¬گیرد. اهمیت گیاه زنیان به علت اسانس و ترکیبات موجود در اسانس آن است. از ترکیبات عمده اسانس در گیاه زنیان می¬توان به تیمول، ترپنین، فلاندرن، گروه پنین، گروه سیمن و میرسن اشاره کرد که از خانواده بزرگ فنول¬ها می¬باشند. ترپنوئیدها بزرگترین خانواده از ترکیبات طبیعی، شامل چهل هزار مولکول مختلف می¬باشند که به عنوان روغن¬های ضروری در ایجاد رایحه در گیاه، بهبود عطر و طعم مواد نوشیدنی¬ها و تولید داروهایی با منشأ گیاهی استفاده می¬شود. بسیاری از گیاهان به منظور جذب حشرات خاص برای گرده افشانی و برخی دیگر برای دور کردن حیوانات گیاه¬خوار و یا آفات، ترپن¬ها را تولید می¬کنند. مسیر تولید ترپن¬ها از دو مسیر موالونات (mva) که در سیتوزول فعال است و یا متیل اریتریتول-4- فسفات (mep) که در پلاستید این مسیر طی می¬شود، مشتق می¬گردند. عوامل موثر در بیان ژن ترپن سینتاز و در نتیجه تولید ترپن در گیاه شامل سن گیاه، غلظت تنظیم کننده¬های رشد، استرس¬ها مانند علف کش¬ها، زخمی شدن بافت¬ها، مدت زمان تابش نور، پرتو uv، دما و... می¬باشند. اسید جیبرلیک و اسید جاسمونیک به عنوان تنظیم کننده¬های رشد در گیاهان نقش متفاوتی در رشد و نمو گیاه ایفا می¬کنند. در این تحقیق اثر اسید جیبرلیک و اسید جاسمونیک بر بیان ژن tps در گیاه زنیان مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط تأثیر غلظت¬های این فیتوهورمون¬ها بر بیان ژن tps در اندام برگ و ساقه به صورت مجزا مطالعه شد. این آزمایش در پاییز 92 در مرکز زیست پژوهشی دانشگاه زابل (بیوسنتر) در قالب بلوک کامل تصادفی اجرا گردید و اسید جیبرلیک در غلظت ppm8 و ppm80، اسید جاسمونیک در غلظت¬های µm100 و mm1 در مرحله 4 برگی به مدت یک هفته بر روی گیاه اسپری شدند. بیان ژن tps به روش real time pcr سنجیده شد. تجزیه واریانس به کمک نرم افزار sas و مقایسه میانگین تیمارها به روش آزمون دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام پذیرفت. نتایج نشان داد غلظت 1 میلی¬مولار اسیدجاسمونیک تأثیر معنی¬داری بر بیان ژن ترپن سینتاز داشت، همچنین در هر دو تیمار اسید جیبرلیک و اسید جاسمونیک بیان ژن ترپن سینتاز در برگ بیشتر از ساقه بوده است.
فرشید گلشنی مسعود نجاتی
به منظور نقشه¬یابی نواحی ژنومی مرتبط با تنش نیکل در جو و تعیین سهم هر qtl در تنوع صفت مربوطه، 72 لاین هاپلوئید مضاعف حاصل از تلاقی استپتو و مورکس به همراه دو والد مورد مطالعه قرار گرفتند. این تحقیق در سال 1392 در پژوهشکده زیست¬فناوری کشاورزی دانشگاه زابل در قالب طرح بلوک¬های کاملاً تصادفی با دو تکرار و تحت شرایط تنش نیکل و بدون تنش در محیط کشت هیدروپونیک به اجرا درآمد. صفات مورد مطالعه شامل صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک مانند طول ریشه، کلئوپتیل، ساقه، برگ، کل، نسبت طول ریشه به طول اندام هوایی و وزن¬تر ریشه، اندام هوایی، کل و نسبت وزن ریشه به وزن اندام هوایی، وزن خشک ریشه، میزان کلروفیل، آب نسبی برگ، ضریب پایداری غشاء، فلورسانس کلروفیل (pi, fv/fm) و میزان نیکل، روی، مس، منگنز و آهن در ریشه، اندام هوایی، کل و نسبت آنها بود. ابتدا تجزیه¬های آماری برای بررسی های فنوتیپی صفات شامل تجزیه واریانس، تجزیه مرکب، محاسبه همبستگی¬های فنوتیپی بین صفات، تجزیه عامل¬ها و تجزیه خوشه¬ای انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تفاوت معنی¬داری میان لاین¬ها دردو شرایط تنش نیکل و بدون تنش برای اکثر صفات مورد بررسی وجود دارد. حداکثر همبستگی در شرایط بدون تنش بین نیکل بخش زیر زمینی با نیکل کل (944/0) و منگنز کل با منگنز بخش هوایی (947/0) و در شرایط تنش نیکل، بین نیکل بخش زیرزمینی با نیکل کل (984/0) و نیکل بخش هوایی با نیکل کل (989/0) مشاهده گردید. در تجزیه به عامل¬ها در شرایط بدون تنش، 13 عامل اول در مجموع83/85 درصد از تنوع را توجیه کردند و در شرایط تنش 12 عامل اول 38/84 درصد تنوع را توجیه نمودند. تجزیه به عامل¬ها چندین عامل پنهانی را استخراج نمودند، برخی عامل¬ها تحت عنوان عامل نیکل، مس، روی، طولی، وزنی، مورفولوژیکی و توان فتوسنتزی نامگذاری شدند. گروه¬بندی ژنوتیپ¬ها با استفاده از تجزیه کلاستر انجام شد که در شرایط بدون تنش و تنش نیکل برای هر کدام 6 گروه شناخته شد. تجزیه qtl با استفاده از نقشه پیوستگی ژنتیکی حاصل از 327 نشانگر مولکولی rflp با نرم¬افزارwinqtl cartographer به روش نقشه¬یابی فاصله¬ای مرکب انجام شد. برای صفات مورد بررسی در مجموع 114 جایگاه واجد qtl (61عدد برای شرایط بدون تنش و 53 عدد برای شرایط تنش) به دست آمد. واریانس فنوتیپی توجیه شده بوسیله این qtlها از 09/10 تا 82/54 درصد متغییر بود که بیشترین و کمترین واریانس فنوتیپی برای صفت منگنز کل در شرایط بدون تنش (به ترتیب qtlهایqmnk7h.3n و qmnk2h.1n) به دست آمد. lod در دامنه 41/5-5/2 قرار داشت. بیشترین و کمترین lod به ترتیب برای qtlهای وزن تر بخش زیرزمینی (qwaz2h.1s) و نسبت نیکل بخش زیرزمینی به نیکل بخش هوایی (qni-r/s4h.1s) در شرایط تنش نیکل به دست آمد. در این تحقیق در مجموع پنج جایگاه واجد qtl پایدار مربوط به صفات طول کلئوپتیل، نیکل کل، روی بخش زیرزمینی و آهن کل بدست آمد. بنابراین، در صورت تکرار نتایج فوق در شرایط محیطی، سال¬ها و ژنوتیپ¬های متفاوت، احتمالاً در گزینش به کمک نشانگر بتوان از آن¬ها استفاده نمود.
ارسلان بیرامی کوهی لیلا فهمیده
امروزه القاء پلی¬پلوئیدی با استفاده از مواد شیمیایی جهش¬زا به منظور افزایش قابلیت تولید متابولیت¬های ثانویه به عنوان یکی از روش¬های اصلاح گیاهان دارویی مورد استفاده قرار می¬گیرد. در 35 ساله اخیر روش پلی¬پلوئیدی به عنوان یک روش اصلاحی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و در اصلاح گیاهان استفاده شده است. این تحقیق به منظور مطالعه اثر کلشی¬سین بر القاء اتوتتراپلوئیدی و بررسی اثر آن بر خصوصیات سیتوژنتیکی سلول¬های مریستمی ریشه¬چه و همچنین تأثیر آن بر خصوصیات مورفولوژیکی گیاه دارویی شنبلیله در توده بومی سیستان انجام شد. لذا آزمایشی به صورت فاکتوریل بر مبنای طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار با تیمارهای آزمایش شامل غلظت کلشی¬سین در چهار سطح (2/0، 5/0، 75/0 و 1 گرم در لیتر) و مدت زمان تیمار با سه سطح (6، 12 و 18 ساعت) روی ریشه¬چه شنبلیله بود. خصوصیات سیتوژنتیکی با استفاده از روش تحلیل تصویری مورد بررسی قرار گرفت. تعداد کروموزوم پایه در گونه مورد بررسی x=8 بود. نتایج نشان داد که غلظت و مدت زمان تیمار کلشی¬سین و اثر متقابل آنها به صورت معنی¬داری در سطح احتمال 1% بر پلی¬پلوئیدی شدن شنبلیله تأثیر داشت. بالاترین درصد القاء پلی¬پلوئیدی به دنبال غوطه¬وری گیاهچه در غلظت 5/0 گرم در لیتر کلشی¬سین با مدت تیمار 12 ساعت بدست آمد. به طوری¬که تیمارها بر طول کروموزوم¬ها و بالطبع بر فرمول کاریوتیپی اثر گذاشته بودند. که بین کاریوتیپ¬ها در تمام ویژگی¬های کروموزومی مورد مطالعه اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1% وجود داشت. در ادامه جهت مطالعه خصوصیات مورفولوژیکی گیاه تحت تأثیر کلشی-سین، تیماری که بالاترین درصد القاء اتوتتراپلوئیدی را موجب شده بود (5/0 گرم در لیتر کلشی¬سین با مدت زمان 12 ساعت) روی بذر اعمال شد و به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار کاشته شد. در بررسی و مقایسه میانگین ویژگی¬های کمی از قبیل: ارتفاع، طول برگ، انشعاب ریشه، شاخص اسپد، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کارتنوئید گیاهان تتراپلوئید، و برخی از صفات مانند: درصد جوانه¬زنی، سرعت جوانه¬زنی، تعداد گل، تعداد برگ، تعداد نیام، عرض برگ، قطر ریشه، قطر ساقه اصلی و فرعی و شاخه جانبی گیاهان دیپلوئید دارای برتری بودند. برخی صفات کمی نظیر وزن تر و وزن خشک در بین گیاهان هر سطح پلوئیدی (تتراپلوئید و دیپلوئید) مورد بررسی تفاوت معنی داری را در سطح احتمال5% نشان ندادند.
طیبه فیروزی صدیقه اسمعیل زاده بهابادی
زیره سبز(cuminum cyminum) گیاهی است یکساله از خانواده چتریان و در درمان بیماری های مختلف مانند ضد تشنج، تقویت کننده معده، ادرار آور، ضد نفخ و سوء هاضمه و محرک تعریق استفاده می شود. زیره سبز سرشار از متابولیت های ثانویه است. متابولیت های ثانویه گروهی از مولکول هایی هستند که به سازگار شدن گیاه به خصوص در شرایط تنش های محیطی کمک می کنند از جمله این ترکیبات فلاونوئیدها و آنتوسیانین ها می باشند. آنتوسیانین ها به واسطه فعالیت آنزیم ها سنتز می شوند. فلاون ها زیر گروهی از فلاونوئیدها هستند و فلاونوئیدها در مسیر بیوسنتزی فلاونوئیدها از پیش ماده فلاونون ها سنتز می شوند. فلاون ها در نقطه انشعاب مسیر آنتوسیانیدین ها و پروآنتوسیانیدین از فلانون ها ساخته می شوند مسیر بیوسنتزی فلاون ها تحت اثر دو سیستم آنزیمی مستقل فلاون سنتتاز1 و فلاون سنتتاز2 در گیاهان مختلف صورت می گیرد. نقش اسید سالیسیلیک به عنوان یک محرک زیستی کار آمد برای بهبود بخشیدن بیوسنتز متابولیت های ثانویه در گیاهان زیادی شناخته شده است. در این تحقیق اثر اسید سالیسیلیک بر بیان ژن آنزیم فلاون سنتتاز و ترکیبات فلاونوئیدی زیره سبز مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در پاییز 1392 در مرکز زیست پژوهشی دانشگاه زابل(بیوسنتر) اجرا گردید و گیاهان در مرحله رشد رویشی (21روزه) با اسید سالیسیلیک5/1 میلی مولار تیمار شدند و در زمان های مختلف 1، 2 ، 3، 4 روز پس از اعمال اسید سالیسیلیک برداشت شدند. بیان ژن به روش real time pcr بررسی گردید و میزان ترکیبات فلاونوئیدی با روش اسپکتروفتومتری و به وسیله منحنی استاندارد کوئرسیتین سنجیده شد. نتایج نشان داد بیان ژن فلاون سنتتاز و میزان ترکیبات فلاونوئیدی از روز یک تا روز سه نسبت به شاهد افزایش معنی داری یافت و در روز سوم بیشترین افزایش معنی دار مشاهده شد اما در روز چهارم روند کاهشی داشت ولی همچنان این روند کاهشی نسبت به شاهد افزایش معنی داری نشان داد. در واقع همبستگی مثبتی بین بیان ژن فلاون سنتتاز و ترکیبات فلاونوئیدی مشاهده شد. به طوری که روند تغییرات میزان بیان ژن با روند تغییرات ترکیبات فلاونوئیدی در مراحل مختلف برداشت مطابقت داشت که با افزایش بیان ژن مقدار ترکیبات فلاونوئیدی نیز افزایش یافت و با کاهش آن روند کاهشی نشان داد. بنابراین اسید سالیسیلیک به عنوان القاء کننده باعث افزایش بیان ژن و افزایش ترکیبات فلاونوئیدی گیاه زیره سبز شد.
نجیبه محمودی لیلا فهمیده
فلاوون ها زیرگروهی از فلاوونوئیدها هستند که دارای تنوع وسیعی می باشند و در حفاظت گیاهان در مقابل نور ماورای بنفش و همچنین در درمان بیماری های انسانی نقش دارند. به منظور مشخص کردن بیان ژن فلاوون سنتاز (fns1) و ترکیبات فلاوونوئیدی گیاه زیره سبز تحت تنش عنصر سنگین منگنز، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید. . از مجموع نتایج چنین استنباط می شود که افزایش بیان fns1 و محتوای فلاوونوئیدی و آنتوسیانی 2 روز بعد از اعمال تنش، نتیجه اعمال تنش اکسیداتیو حاصل از جذب این عنصر و فعال شدن سیسستم آنتی اکسیدانی گیاه می باشد.
حسام الدین تقی نژاد لیلا فهمیده
نخل خرما با نام علمی phoenix dactyliferal گیاهی چندساله و دو پایه است و از اهمیت اقتصادی بالایی در کشورهای خرماخیز جهان و ایران برخوردار است. تعیین رابطه خویشاوندی بین ارقام نر و ماده نخل خرمای استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان و تعیین فاصله ژنتیکی بین ارقام نخل خرما از اهداف این تحقیق می باشد. این تحقیق در سال1393 در آزمایشگاه بیوتکنولوژی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان هرمزگان برای بررسی تنوع ژنتیکی 14 رقم نر و 26 رقم ماده نخل خرما با استفاده از نشانگر ssr صورت گرفت. استخراج dna از برگ های جوان نخل خرما به روش ctab انجام شد و dna حاصل با استفاده از 10 جفت آغازگر ssr تکثیر گردید. محصولات تکثیر شده با استفاده از ژل اکریل آمید 8 درصد و رنگ آمیزی با نیترات نقره مشاهده شدند. الگوی باندی براساس طول باند نمره دهی شد و محتوای اطلاعات چند شکلی در ارقام برای هر جفت نشانگر محاسبه شد که از63/. برای آغازگر hq542225 تا 854/. برای آغازگر hq542208 و با متوسط 777/. متغیر بود.
مژده شیخی حموله فاطمه بناءکاشانی
علف مار یا کبر با نام علمی capparis spinosa l. از گیاهان دارویی بوته ای و چند ساله اقلیم های گرم و خشک است که مصارف دارویی، صنعتی و خوراکی بسیار دارد. علی رغم نیاز روزافزون برای تکثیر انبوه این گیاه، اطلاعات کمی در مورد روش های ازدیاد آن وجود دارد. آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد تا بهترین محیط ها برای کالوس دهی، سوسپانسیون سلولی، تولید شاخساره و ریشه در کشت درون شیشه گیاه علف مار شناسایی شود. با توجه به آزمایشات انجام شده، بهترین محیط برای کالوس دهی هر ریزنمونه مشخص شد. بهترین ریزنمونه از نظر تولید کالوس، بهترین محیط ها از نظر تولید کالوس، باززایی مستقیم و غیر مستقیم نیز شناسایی شد. همچنین میزان روتین در نمونه ی سوسپانسیون سلولی اندازه گیری شد.
فاطمه غریبی لیلا فهمیده
یکی از استراتژی هایی که سلول های گیاهی برای کاهش مقدار سدیم سیتوزولی بکار می برند ذخیره سازی سدیم در درون واکوئل است، این ذخیره سازی، مانع از اثرات سمی سدیم در فرآیندهای سلولی سیتوزول می شود. که ناقل های درون سلولی سدیم/هیدروژن، یعنی پروتئین nhx بهترین پروتئین درگیر در این فرآیند می باشد. جداسازی سدیم در واکوئل از طریق عملکرد مبادله کننده na+/h+ تونوپلاست (nhx) و بوسیله شیب پروتون تولید شده توسط h+_atpase (v_atpase) h+pyrophosphatasae (v_ppase) غشاء واکوئل است. . از آنجا که این آنتی پورترها نقش مهمی در زمینه بهبود مقاومت به شوری دارند، از گیاه دولپه و شورزیست kochia scoparia به عنوان منبعی برای جداسازی ژن استفاده شد. ابتدا با استفاده از پرایمرهای مناسب طراحی شده، طول تقریبی 1600 نوکلئوتیدی و به تبعیت از آن توالی 535 اسید آمینه ای از توالی کدکنند? این ژن شناسایی و توالی یابی شد. میزان شباهت این توالی در سطح نوکلئوتیدی با حداکثر 90% همولوژی و در سطح اسید آمینه ای 99% با استفاده از آنالیز blast تایید شد. آنالیز های بعدی برا ی تعیین خصوصیات پروتئینی و ارتباط با آن با پروتئین های دیگر با استفاده از مطالعاتin silico انجام شد. این نتایج نظریه نقش ذخیره سازی سدیم در داخل واکوئل برای وجود مکانیسم مقاومت به شوری در گیاه کوشیا را تأیید نمود.