نام پژوهشگر: رکسانا دارابی
سهیلا رودنشین رکسانا دارابی
مقدمه: بی اختیاری ادراری یکی از شکایات شایع زنان است که بر روند زندگی آنها تأثیر بسیار ناخوشایندی دارد چرا که تمامی فعالیتهای فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. از هر 10 زن بین سنین 30 تا 59 سال 3 نفر بی اختیاری را تجربه کرده اند و به عبارت دیگر می توان گفت که بطور متوسط حدود 30% زنان از بی اختیاری ادراری رنج می برند. مسائل مختلفی چون بارداری ، زایمان بویژه زایمانهای متعدد، یبوست های مکرر و حتی چاقی می توانند منجر به تضعیف عضلات کف لگن و در نتیجه بی اختیاری ادراری شوند. با توجه به اهمیت موضوع هدف از مطالعه حاضر تعین شیوع بی اختیاری ادراری پس از زایمان و عوامل مرتبط با آن می باشد. مواد و روشها : مطالعه حاضر بصورت توصیفی - مقطعی بر روی زنان مراجعه کننده به درمانگاههای زنان بیمارستان بوعلی سینای تهران که طی یکسال قبل، زایمان کرده بودند انجام شد. روش انجام مطالعه به این صورت بود که تا رسیدن به حجم نمونه لازم با تمامی بیمارانی که طی یکسال گذشته در بیمارستان بوعلی سینای تهران زایمان انجام داده بودند تماس گرفته شده و اطلاعات دموگرافیک ایشان اخذ شد. سپس در خصوص ابتلا به بی اختیاری ادراری نیز از ایشان سوال شده و طی معاینات بعدی انجام شده نوع بی اختیاری ادراری ایشان و عوامل موثر بر آن مشخص و ثبت گردید. نتایج : یافته ها نشان داد 3/63% زنانی که از بی اختیاری ادراری پس از زایمان رنج می بردند در دوران حاملگی نیز مبتلا به بی اختیاری ادراری بوده اند .همچنین ارتباط میان روش زایمان و ابتلا به بی اختیاری ادراری پس از زایمان نیز معنی دار بود. ( pval: 0.00) نتایج نشان داد تنها 3/4% زنانی که مورد سزارین انتخابی قرار گرفته بودند به بی اختیاری ادراری پس از زایمان مبتلا شده بودند و تقریباً تمامی مبتلایان به این عارضه تحت زایمان طبیعی یا سزارین به علت عدم پیشرفت nvd قرار گرفته بودند. بحث : در نهایت باید گفت عواملی چون زایمان طبیعی و ابتلا به بی اختیاری ادراری حین بارداری از عوامل خطر اصلی مورد توافق برای بروز بی اختیاری ادراری پس از زایمان می باشد و عوامل دیگری چون پارتیه ، شرایط نوزاد، وزن مادر، اپی زیوتومی ، سن و ... مورد اتفاق نظر قرار ندارند
نگین عطار رکسانا دارابی
مقدمه: ناهنجاری های مادرزادی یکی از مهمترین اختلالاتی هستند که نیازمند شناسایی زودرس بویژه در اوایل بارداری می باشند. آزمون های مورد استفاده در این زمینه afp، hcg و استریول هستند که در مجموع به آنها triple test گفته می شود. به منظور افزایش حساسیت، امروزه از آزمون quadruple که تلفیقی از سه آزمون مذکور بعلاوه سنجش سطح اینهیبین a می باشد، استفاده می شود. از آنجاییکه تاکنون در خانم های ایرانی، مطالعه ای در این زمینه انجام نشده،بر آن شدیم تا در این مطالعه به بررسی فراوانی کوادرپل تست های غیرطبیعی در زنان باردار مراجعه کننده به آزمایشگاه نیلو در بهار 1389 بپردازیم. روش مطالعه: در این مطالعه، 2592 نفر مراجعه کننده به آزمایشگاه نیلو جهت انجام کوادرپل تست در طی بهار 1389 وارد شدند. بیماران مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتیجه در چک لیست ثبت شد. آنالیز اطلاعات توسط نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: طبق آزمون anova، ارتباط معنی داری بین سن با نتایج آزمون bhcg و inhibin a وجود داشته است . (05/0> p) طبق آزمون anova، ارتباط معنی داری بین گراوید با نتایج آزمون های چهارگانه وجود نداشته است . (05/0> p)اما ارتباط معنی داری بین عوارض بارداری با کلیه نتایج آزمون های چهارگانه وجود داشته است. همچنین هرچه تعداد مارکرهای غیرطبیعی بیشتر باشد ارتباط قویتری با پیامدهای نامطلوب بارداری پیدا میکند. (05/0> p) بحث و نتیجه گیری:طبق بررسی انجام شده در این تحقیق 14 نوزاد مبتلا به سندرم داون وجود داشت که حدود 40% آنها مادران زیر 35 سال داشتند.در جمعیت مورد مطالعه ما شیوع سندرم داون 1:200 بدست آمد ،16% از افراد ریسک مثبت کاذب و یک نفر ریسک منفی کاذب داشت. نسبت افرادی که با t21 risk مثبت دچار سندرم داون شدند1:27 می باشد. صرفنظر از وجود مارکرهای غیرطبیعی، هر فرد با t21 risk>1:250 کاندید آمنیوسنتز می باشد که از این 14 نفر،13 نفر t21 غیرطبیعی داشتند و یک نفر هم مارکرهای غیرطبیعی داشت، یعنی با توجه به عدد t21 به تنهایی تست های چهارگانه 93% قدرت تشخیص دارد.
پریسا نجف زاده رکسانا دارابی
هدف : این مطالعه به منظور بررسی اپیدمیولوژیک عفونتهای واژینال با سه میکروارگانیسم باکتریال واژینوزیس، کاندیدا و تریکوموناس در خانم های مراجعه کننده به درمانگاه زنان بیمارستان بوعلی در سال 1388 انجام شده است. روش مطالعه : این مطالعه به صورت یک بررسی توصیفی - تحلیلی مقطعی بر روی 159 نفر از افراد مبتلا به عفونتهای واژینال با سه میکروارگانیسم باکتریال واژینوزیس، کاندیدا و تریکوموناس که به درمانگاه زنان بیمارستان بوعلی در سال 1388 مراجعه نموده بودند، انجام گردیده است. یافته ها: در مجموع 2/13 درصد ابتلا به تریکوموناس، 8/52 درصد کاندیدا، 27 درصد واژینوز باکتریال و 9/6 درصد واژینوز باکتریال و کاندیدا به صورت همزمان داشتند. استفاده فعلی یا قبلی از ocp، استفاده از کورتیکواستروئیدها، سابقه بیماری های زمینه ای و ph بالای واژن از عوامل خطر عفونت کاندیدایی و سن بالاتر از عوامل خطر واژینوز باکتریال محسوب می شدند (p<0.05) نتیجه گیری : در مجموع چنین استنباط می شود که عفونت های کاندیدایی با وجود آن که شایعترین علت عفونت های ژنیتال و واژینیت در خانم ها محسوب می گردند، اما در عین حال بیشترین قابلیت پیشگیری را با کنترل عوامل خطر شناخته شده در این مطالعه و مطالعات قبلی دارند.
گلنار جوادی فریده شجاعی
سابقه و هدف : اختلالات قاعدگی از جمله مهمترین مسائل در زنان ورزشکار محسوب می شوند. ورزشکاران مونث، مستعد اختلالات قاعدگی از جمله تاخیر در شروع آن، فقدان اولیه و ثانویه، افزایش فاصله بین دو سیکل قاعدگی و فقدان تخمک گذاری هستند. بر همین اساس در این مطالعه به مقایسه وضعیت قاعدگی بازیکنان سوپر لیگ فوتبال با جمعیت غیر ورزشکار در ایران طی سال 1388 پرداختیم. مواد و روش ها : این مطالعه به صورت یک بررسی توصیفی - تحلیلی مقطعی انجام شده است. حجم نمونه مورد بررسی در این مطالعه شامل 175 خانم بود که 98 نفر در سوپر لیگ فوتبال ایران مشغول به بازی بودند و 77 نفر نیز از جمعیت عمومی انتخاب شدند. یافته ها : 6/28 درصد در گروه مورد و 1/22 درصد در گروه شاهد دچار قاعدگی غیر طبیعی بودند که اختلاف آماری معناداری را نشان نمی داد (p<0.05). تفاوت آماری معناداری بین نوع اختلال قاعدگی در دو گروه مورد بررسی دیده نشد (p<0.05).در گروه مورد 2/9 درصد و در گروه شاهد 2/5 درصد دچار آمنوره بودند که اختلاف آماری معناداری را نشان نمی داد (p>0.05( نتیجه گیری : در مجموع چنین استنباط می شود که ورزشکاران شاغل به فوتبال در سوپر لیگ فوتبال ایران در قیاس با جمعیت خانم های غیر ورزشکار دارای دیسمنوره شدیدتر و نیاز بیشتری به دریافت داروهای مسکن بوده و بعلاوه فاصله بین قاعدگی ها در آنها کمتر به میزان طبیعی نزدیک است.
مریم مهدوی سعیدی رکسانا دارابی
چکیده ندارد.
مریم عابدنظری رکسانا دارابی
چکیده ندارد.
سینا نیک نژاد میترا محیط
چکیده ندارد.