نام پژوهشگر: یوسف انصاری
یوسف انصاری اسکندر صیدایی
یکی از مهمترین مباحثی که در برنامه ریزی ناحیه ای مطرح می باشد، مطالعه روابط شهر و روستاست هر چند که شهر و روستا به عنوان دو عنصر اصلی چشم انداز یک ناحیه به شمار می روند، اما روابط متقابل آنها در ارتباط با استراتژی های توسعه ناحیه ای کمتر مورد توجه برنامه ریزان ایران قرار گرفته است. تا زمانی که مناسبات شهر ور وستا بطور دقیق مورد مطالعه و بررسی قرار نگیرد نخواهیم توانست به هدایت منطقی شهرها و روستاها بپردازیم. در این پژوهش روابط میان شهر دوگنبدان و دهستان لیشتر با استفاده از مدل شاخص مرکزیت، روش اسپیرمن رنک بررسی شده است و سعی شده، ضمن بررسی شناسایی وضعیت تعامل بین کانونهای سکونتی شهر دوگنبدان و دهستان لیشتر، توجه به نیازهای اساسی ساکنان ناحیه مورد مطالعه اعم از شهری و روستایی و همچنین به اهدافی همچون شناسایی و ارائه راهکارهایی جهت دست یابی به خدمات در دهستان لیشتر، دست یابیم. روش تحقیق این پژوهش ، توصیفی، تحلیلی بوده، و اطالاعات از طریق اسنادی و میدانی تهیه شده است. علاوه بر استفاده از نقشه ها در تجزیه تحلیل داده ها، بررسی متغیرها، تهیه جداول و محاسبات، از نرم افزارهایspss وarc gis استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که این مناسبات عمدتاً به نفع شهر دوگنبدان و به ضرر حوزه روستایی خود در دهستان لیشتر بوده است و هچنین تمرکز شدید نظام اداری در شهر دوگنبدان و وابستگی جوامع روستایی بویژه روستاهای دهستان به آن و وارد شدن آنها در مناسبات اداری به دلیل گسترش نظام دیوان سالاری سبب مراجعات روزانه مردم به شهر دوگنبدان شده است.