نام پژوهشگر: مینا صالحی
مینا صالحی قدرت الله سعیدی
چکیده به منظور بررسی تنوع ژنتیکی و شاخص های انتخاب برای بهبود عملکرد دانه، 15 لاین به همراه 5 توده بومی کنجد در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات مورد بررسی در این پژوهش شامل تعداد روز تا سبز شدن، تعداد روز تا گلدهی و رسیدگی، ارتفاع بوته، تعداد انشعاب در بوته، طول کپسول، تعداد کپسول در بوته، وزن دانه، تعداد دانه در کپسول، عملکرد دانه در بوته، عملکرد دانه در واحد سطح، محتوی روغن دانه و عملکرد روغن در واحد سطح بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپ های مورد مطالعه برای کلیه صفات مورد ارزیابی، اختلاف معنی داری وجود داشته است. عملکرد دانه در بوته ژنوتیپ ها بین 02/13 تا 35 گرم و عملکرد دانه در واحد سطح آن ها بین 1297 تا 3239 کیلوگرم در هکتار متغیر بود. برای تمام صفات به جزء تعداد روز تا سبز شدن، وراثت پذیری عمومی بالا بود و اختلاف کمی بین ضرایب تنوع ژنتیکی و فنوتیپی وجود داشت. ضرایب همبستگی ژنتیکی و فنوتیپی بین صفات نیز نشان داد که عملکرد دانه با صفات طول کپسول، تعداد کپسول در بوته، وزن دانه و تعداد دانه در کپسول همبستگی مثبت و بالایی داشت. نتایج حاصل از رگرسیون مرحله ای در مورد عملکرد دانه در بوته نشان داد که سه صفت تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن دانه به ترتیب اهمیت در ایجاد تنوع برای این صفت نقش داشتند و در مجموع 99 درصد از تغییرات آن را توجیه نمودند. برای عملکرد دانه در واحد سطح نیز سه صفت تعداد کپسول در بوته، وزن دانه و تعداد دانه در کپسول به ترتیب مهم ترین عوامل موثر در ایجاد تنوع بودند و 74 درصد از تغییرات آن را توجیه کردند. بر اساس نتایج تجزیه مسیر، بیشترین اثر مستقیم مثبت بر عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح به ترتیب مربوط به صفات تعداد کپسول در بوته و وزن دانه بود. تجزیه خوشه ای بر اساس صفات ارزیابی شده ژنوتیپ ها را به 2 گروه تفکیک کرد. کارایی انتخاب برای بهبود عملکرد دانه در واحد سطح از طریق انتخاب برای صفت عملکرد دانه در بوته و برای افزایش عملکرد دانه در بوته از طریق انتخاب برای تعداد کپسول در بوته بیشترین مقدار بود، بنابراین صفت تعداد کپسول در بوته می تواند به عنوان یک معیار انتخاب مناسب جهت بهبود عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح مد نظر قرار گیرد. شاخص های انتخاب اسمیت- هیزل1، اسمیت- هیزل2 و پسک- بیکر بر اساس اجزای عملکرد تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن دانه محاسبه شدند و با توجه به مقادیر بالای همبستگی این سه شاخص با عملکرد دانه و همچنین بالا بودن تخمین های کارایی انتخاب غیرمستقیم و از طریق این شاخص ها نسبت به انتخاب مستقیم برای عملکرد دانه، استفاده از این شاخص ها می تواند جهت بهبود عملکرد دانه موثر باشد. کارایی انتخاب از طریق شاخص پسک- بیکر نسبت به شاخص اسمیت- هیزل در رابطه با بهبود عملکرد دانه در واحد سطح بیشتر بود، ولی به نظر می رسد که راندمان شاخص اسمیت- هیزل برای بهبود هم زمان صفات تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن دانه از شاخص پسک- بیکر بیشتر باشد.