نام پژوهشگر: مهدی موذنی
مهدی موذنی محمد رضا پورمحمدی
سطوح زمین طی سالیان اخیر توسط بشر به ویژه از طریق شهرسازی، جنگل زدایی، کشاورزی و فعالیت های دیگر دستخوش تغییرات زیادی شده است. در حال حاضر گرایش جمعیتی به سوی زندگی در محیط های شهری است. رشد شهری تصادفی منجر به توسعه شهری و تغییرات کاربری اراضی می شود. تجزیه و تحلیل ویژگی های زمانی-مکانی توسعه شهری و تغییرات کاربری اراضی برای درک الگوهای شهرنشینی ضروری است. پیش بینی رشد شهری اغلب مبتنی بر پویایی الگوهای کاربری اراضی یا با عوامل اقتصادی-اجتماعی رابطه نزدیک دارد. تغییرات کاربری اراضی در مناطق شهری به طور معمول بازتاب توسعه اقتصادی و رشد جمعیت می باشد. مدل های فضایی ابزار بسیار مناسبی برای مدلسازی زمانی-مکانی و نشان دادن توسعه شهری و تغییرات کاربری اراضی در آینده می باشند، در این پژوهش نیز ما با استفاده از داده های سنجش از دور و تصاویر ماهواره لندست tm سال 1366،لندست etm+ سال 1379 ،لندست 8(oli) سال 1392 و نقشه های کاربری اراضی محدوده مورد مطالعه و با مطالعات میدانی و کتابخانه ای اطلاعات مورد نیاز به دست آمده است،ابزار های مورد استفاده نیز نرم افزارهای envi 5,arc.gis 10.1,idrisi selvaمی باشد. ودر نهایت با استفاده از مدل مارکوف- ca به مدلسازی زمانی-مکانی توسعه شهری و تغییرات کاربری اراضی شهر پارس آباد پرداخته ایم،نتایج آن نشان می دهد که با توسعه شهر از مساحت کاربری های مزارع و اراضی بایر کاسته شده و کاربری های شهری و اراضی اطراف شهر دچار تغییراتی شده اند.
مهدی موذنی علی طاهرنیان
هدف تالارهای شهری، ایجاد محیطی خلاق و پرورنده برای کاربران در مقیاس مناسب شهری یا محلی است. چنین محیط هایی معمولا با انعطاف پذیری و گوناگونی بالای عملکردی، بصری و فضایی، آزادی انتخاب به افراد داده و زمینه ساز آموزش موثر و بروز خلاقیت آنان است. این مجموعه های مردم مدار حداکثر ارتباط را با مردم و محیط پیرامونشان برقرار می سازد که در عین عمومی بودن دارای رسمیت، جهت فرآیندها و روابط رسمی و غیررسمی و تعامل مردم و متولیان شهری آنان از طریق گفتمان و وقوع فعالیت ها می-باشد. در پروژهِ حاضر با توجه به شرایط موجود در رابطه با سایت طراحی سعی در برقراری پایداری اجتماعی با حفظ نقاط قوت و برنامه ریزی و طراحی برای به فرصت دراوردن موارد تهدید کننده ی سایت مانند برقراری بازار هفتگی و احیا و باززنده سازی بناهای موجود در سایت مجاورت آن شده است.
مهدی موذنی حبیب اله دانش شهرکی
اندیشه فلسفی، از آغاز، با توجه خاص به ماده اولی، بعنوان زمینه و اصل پیدایش موجودات طبیعی همراه بوده است. پیگیری این موضوع در آثار متفکران، در طول تاریخ، نشان دهنده اهمیت آن در جهت گیری مواضع فلسفی و فیزیکی، در دوران های مختلف است. در این رساله ابتدا دیدگاه حکمای مشاء در حمایت از ترکیب انضمامی ماده و صورت با براهینی که برای اثبات هیولی به آن ها استناد می کنند ذکر می شود واشاره ای هم به تبیینی جدید از دیدگاه ابن سینا می گردد، سپس به نظر شیخ اشراق مبنی بر بساطت خارجی جسم و نفی هیولای اولی و صورت جسمیه جوهری و صور نوعیه جوهری پرداخته شده و بعد از آن، موضع صدرالمتألهین و پیروان او در باور به «معقول ثانی بودن هیولی» در جسم، بر اساس برخی از مبانی حکمت متعالیه مانند، اصالت وجود و حرکت جوهری تبیین می گردد و در انتها با تحلیل نظرات این سه فیلسوف، خصوصاً براهین حکمای مشاء، و با ذکر شواهدی از آثار آن ها که منطبق با دیدگاه مختار در این رساله است، نتیجه نهایی، که تأییدی است بر دیدگاه ملاصدرا مطرح می شود. دراین تحقیق، از آثار ابن سینا و شیخ اشراق و ملاصدرا به روش اسنادی و کتابخانه ای، همراه با تجزیه و تحلیل و استنتاج فلسفی استفاده می گردد. هدف این نوشتار، بررسی رابطه بین یافته های فیزیک جدید و دیدگاه های این سه حکیم مسلمان در مورد بساطت و ترکیب جسم است. که آیا درنهایت می توان وجود خارجی یک جوهر بالقوه در جسم را اثبات کرد یا چنین جوهری قابل اثبات نیست و هیولی جز مفهومی ذهنی و انتزاعی از جسم و رابطه آن با مراتب مختلفش نخواهد بود. کلیدواژه ها: هیولی، صورت، بسیط، مرکب، ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا.