نام پژوهشگر: اکبر بیات
اکبر بیات ابوالفضل جلیلوند
انرژی نیاز اساسی برای استمرار توسعه ی اقتصادی، تدارک و تامین وسایل رفاه و آسایش زندگی بشری است. احتمال وقوع یک بحران انرژی و نگرانی های ناشی از پایان پذیری سوخت های فسیلی، ضرورت های زیست محیطی، افزایش روزافزون مصرف انرژی و رشد جمعیت و غیره محرک هایی هستند که توجه به منابع انرژی تجدید پذیر را شدت می بخشند. در این پروژه مدل سازی و کنترل سیستم های تولید پراکنده پیل سوختی در دو حالتon-grid وoff-grid مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور برای درک بهتر از رفتار پیل سوختی مدل دینامیکی پیل سوختی پلیمری مورد بررسی قرار گرفته است. در حالت جدا از شبکه (off-grid) با استفاده از تکنیک مدولاسیون پهنای پالس فضای برداری (svpwm) ولتاژ با فرکانس و دامنه مناسب تولید شده و برای تغییرات بار خطی و غیرخطی توان درخواستی مطلوب تامین می شود. در حالت متصل به شبکه (on-grid) با استفاده از تئوری توان لحظه ای جریان مرجع لازم جهت تزریق توان تولیدی مرجع پیل و تزریق توان راکتیو مورد نیاز بار و همچنین در حالت وجود بارهای غیر خطی، تزریق جریان های هارمونیکی بار بدست آمده است. برای نیل به این هدف از کلید زنی کنترل جریان هیسترزیس به دلیل پاسخ دینامیکی سریع و هزینه کم آن استفاده شده است. در این پروژه در حالت کاری متصل به شبکه سیستم تولید پراکنده پیل سوختی، اینورترdc/ac بکار رفته، به صورت فیلتر کننده توان فعال (apf)عمل نموده و از وارد شدن جریان های هارمونیکی به شبکه جلوگیری می کند. یکی از دلایل پیشنهاد استفاده از سیستم های تولید پراکنده پیل سوختی هم به صورت منبع انرژی تامین بار (در توان های پائین) و هم به صورت apf در این پروژه، قابلیت پرتابل بودن پیل سوختی می باشد. برخلاف سایر منابع تولید پراکنده انرژی های تجدید پذیر که مکان نصب آنها بر اساس پتانسیل موجود برای انرژی اولیه آنها (مانند انرژی نور برای فتوولتائی و انرژی باد برای مزرعه های بادی) تعیین می شود، این است که سیستم تولید پراکنده پیل سوختی این قابلیت را دارد تا بر روی فیدر حاوی بار غیرخطی شدید قرار گرفته و در کنار تامین بار، به عنوان apf نیز عمل نماید. از آنجائیکه پاسخ دینامیکی پیل سوختی کند است معمولاً از ذخیره سازهای انرژی با پاسخ دینامیکی بالا استفاده می شود. از میان ذخیره سازهای انرژی برق، از ابر خازن ها به دلیل پاسخ دینامیکی بسیار خوب بر روی باس dc و بدون نیاز به سیستم های مداری و کنترلی دیگر، در تامین حالت های گذرای تغییرات بار استفاده شده است. جهت افزایش و هم چنین تنظیم ولتاژ پائین و غیر ثابت پیل سوختی، از مبدل dc/dc افزاینده به همراه سیستم کنترلی حلقه بسته جهت تنظیم سیکل کاری کلیدزنی، استفاده شده است. از آنجائیکه اینورترهای چند سطحی قابلیت اتصال منابع تولید پراکنده با توان و ولتاژ تولیدی پایین را جهت تولید ولتاژ و توان بالاتر را دارند لذا گزینه مناسبی برای اتصال پیل های سوختی به شمار می روند. از دست آوردهای دیگر این پروژه، ارائه روشی جدید برای حل معادلات غیر جبری حذف هارمونیک های انتخابی (she)می باشد. همین طور با کمک گرفتن از شبکه های عصبی مصنوعی روشی ارائه شده که در آن اتصال مستقیم پیل های سوختی به اینورترهای چند سطحی میسر شود که در آن با وجود تغییرات ولتاژ پیل های سوختی به دلیل تغییرات نقطه کار، ضمن حذف هارمونیک های قابل حذف مرتبه پائین ولتاژ خروجی، دامنه ولتاژ خروجی مولفه اصلی ثابت حاصل شود. همچنین با استفاده از کنترل کننده های فازی برای یک سیستم تولید پراکنده پیل سوختی متشکل از سه توده پیل، با لحاظ کردن راندمان کل ادوات واسط الکترونیک قدرت سیستم، عمل تقسیم بار بهینه بین توده پیل ها انجام گرفته است. نتایج شبیه سازی در نرم افزار matlab در پایان هر فصل آورده شده است.
اکبر بیات
چکیده ندارد.
اکبر بیات
چکیده :-1 مرفین که اگونیست گیرنده مو از گیرنده های اوپیوئیدی می باشد سبب ایجادحالتstraubtail درموشهای سوری می شود مکانیسم ن ایجاد این حالت توسط مرفین مورد بررسی قرارگرفته است .-2 تزریق مرفین بصورت داخل صفاتی باعث ایجاد رفتار straubtail درموشهای سوری می شود که این پاسخ وابسته به دوز می باشد تزریق داخل صفاقی سولپیراید(آنتاگونیست گیرنده)d2 و هم چنین تزریق (sch23390آنتاگونیست گیرنده)d1 قبل ازتجویز مرفین سبب کاهش این اثر مرفین می شود. هم چنین تزریق رزرپین و آلفامتیل پاراتیروزین قبل ازتجویز مرفین باعث ازبین رفتن اثرمرفین می شود .-3 تزریق زیرجلدی آپومرفین (آگونیست گیرنده های d1 و)d2 درموشهای سوری باعث ایجاد رفتار straubtail بصورت وابسته به دوز میگردد. تزریق داخل صفاقی سولپیرایدو sch23390ازاین اثر آپرمرفین جلوگیری می کنند تجویز زرپین وآلفا متیل پاراتیروزین سبب تشدید این عمل آپومرفین می گردد .-4 تزریق (skf38393آگونیست اختصاصی)d1 و کینپیرول (آگونیست اختصاصی)d2 باعث ایجاد این رفتار دراین موشها می شوند که پاسخ آنها وابسته به دوز می باشد این اثر skf 38393 بوسیله سولپیراید وهم چنین sch23390مهار میگردد. ولی اثر کیننپیرول درایجاد این رفتار فقط بوسیله سولپیراید مهارمیگردد .-5 اثرskf38393 و کینبیرول به تنهایی، توسط رزربین و آلفا متیل باراتیروزین مهار میگردد. درصورتیکه skf38393 و کینپیرول باهم تجویز شوند اثرآنهاتشدید می شود واگراز تجویز این دو دارو باهم، رزربین و آلفامیتل پاراتیروزین تزریق شوداین تشدید اثرکاملا بارز می باشد. ولی باتجویز توام مرفین باهریک از آگونیستهای اختصاصی d1 و d2 اثری بر پاسخ مرفین ایجاد نمی شود و درموشهای رزربینه نیز تجویز توام مرفین بااین دو دارو هیچ اثری ایجاد نمی کند .-6 تجویز نالوکسان (آنتاگونیست گیرنده های اولیوئیدی) مانع اثرمرفین می گردد ولی برروی پاسخ حاصل از آبومرفین skf 38393 و کینپیرول اثری ندارد .-7 نتیجه اینکه رفتار straubtail درموشهای سوری با واسطه هردو گیرنده دوپا مینی d1 و d2 می باشد ومرفین باواسطه گیرنده های اوپیوئیدی برروی سیستم دوپا مینرژیک اثرگذاشته و سبب افزایش سنتز و ریلیز دوپامین می گردد و بصورت یک آگونیست غیر مستقیم دوپامینی باعث ایجاد این رفتار میگردد .