نام پژوهشگر: اشرف خسروی

تحلیل بخش اساطیری و پهلوانی شاهنامه از دیدگاه روانشناسی تحلیلی یونگ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  اشرف خسروی   سیّد مهدی نوریان

بررسی متون ادبی از دیدگاه روان کاوی، از تحقیقات میان رشته ای است که می تواند در رمزشناسی این آثار و درک ژرفای آن ها مفید باشد. روان کاوی خود حوز? وسیعی دارد و به شاخه های متعدد تقسیم می شود. یکی از این شاخه ها «روانشناسی تحلیلی » یونگ است که منشأ پژوهش های فراوانی در آثار ادبی شده است. در نظریه یونگ ناخودآگاه جمعی و کهن الگوهای موجود در آن و موضوعات مربوط به آن ها مانند اضداد و رویا اهمیت ویژه ای دارد. این موضوعات را در آثاری که ریشه در ناخودآگاه جمعی دارند، به خوبی می توان بررسی کرد. شاهنامه فردوسی حماسه ملی ایرانیان است و ریشه در ناخودآگاه قومی و ملی آن ها دارد. این ویژگی قابلیت مناسبی به آن می دهد که از دیدگاه یونگ تحلیل شود. شاهنامه دارای سه بخش اساطیری ، پهلوانی و تاریخی است و هر سه بخش را می توان از دیدگاه یونگ تحلیل کرد ولی این پژوهش محدود به تحلیل دو بخش اسطوره ای وپهلوانی است زیرا این دو بخش ارتباط بیشتری با ناخودآگاه دارند و جنبه های رمزی و نمادین آن ها قوی تر است. همچنین نتایج به دست آمده در این دو بخش را می توان به موارد مشابه در بخش تاریخی نیز تعمیم داد و به این طریق از تکرار و اطناب جلوگیری کرد. کهن الگوهای مهم نظریه یونگ مانند سایه، آنیما، پیرخرد، قهرمان، تفرّد، خود و نقاب مصادیق بارزی در داستان های مختلف شاهنامه دارند و چون رشته پیوندی بسیاری از داستان های شاهنامه را به هم متصل نموده و درون مایه ای مشترک به آن ها داده اند.آن ها در کنار جنبه های فردی، جنبه های اجتماعی قوی و پررنگی دارند. کهن الگوها بالقوه اند و با وجود خاستگاه واحد، هنگام فعلیت، می توانند مثبت یا منفی باشند از این رو گاهی در شاهنامه، قرینه های دوسویه ای را تشکیل داده اندکه «یگانه های دوسویه» نام گرفته و بررسی شده اند. همچنین به اصل اضداد و رویا و ارتباط آن ها با تفرد،که از اهمّ موضوعات نظریه یونگ محسوب می شوند، پرداخته شده است.