نام پژوهشگر: نسیم غنبر تهرانی
هنگامه معززی ابوالفضل میرزازاده
اتخاذ تصمیمات اصولی و بهینه در اموری از قبیل استخدام بهترین و کارآمدترین کارمندان، و همچنین تعیین و انتخاب بهترین پروژه ها در جهت کاهش عدم انطباق های بدست آمده از انواع ممیزی ها، موجب ارتقا سطح کیفیت کالاها و خدمات ارائه شده، و در نتیجه موفقیت هرچه بیشتر سازمان ها می گردد. به همین دلیل در شرکت ها و کارخانه ها، از ابزارها و روش های مختلفی جهت تسهیل در امر تصمیم گیری و انتخاب استفاده می شود. در واقع در سازمان ها، فرد و یا افراد تصمیم گیرنده، با کمک این ابزارها و روش ها، و با استفاده از قضاوت های ذهنی و نظرات شخصی خویش، تصمیم گیری ها را انجام می دهند. از طرفی، معمولاً قضاوت ها و نظرات بیان شده توسط فرد و یا افراد تصمیم گیرنده، با انواع عدم قطعیت ها همراه می باشند. اما از آنجا که در نظر گرفتن این عدم قطعیت ها کاری مشکل و زمان بر است، معمولاً نظرات افراد با درصدی از خطا، به صورت قطعی در نظر گرفته می شوند. این در حالی است که این میزان از خطا، با وجود ناچیز بودن، ممکن است در بعضی مواقع حتی منجر به تغییر نتیجه ی نهایی تصمیم گیری گردد. راه حل های گوناکونی جهت در نظر گرفتن این عدم قطعیت ها وجود دارد. یکی از این راه حل ها، استفاده از رویکرد منطق شهودی مبتنی بر تئوری گواه می باشد. در این پژوهش، از رویکرد منطق شهودی، در جهت توسعه ی فرایند الویت بندی افراد داوطلب برای استخدام در یک پست مشخص، با استفاده از ماتریس الویت بندی، و همچنین توسعه ی فرایند الویت بندی پروژه های بهبود با هدف کاهش عدم انطباق های بدست آمده از ممیزی سیستم، و به کمک روش ahp-qfd، استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که این توسعه ها ، منجر به دستیابی به نتایج دقیق تر و واقعی تر، و همچنین کاهش خطا در تصمیم گیری و انتخاب شده است.
ساناز آذرسا علیرضا شهرکی
امروزه بسیاری از کسب و کارها متوجه اهمیت مدیریت ارتباط با مشتری و توان آن برای دست¬یابی به مزیت رقابتی شده¬اند. این سازمان¬ها هم اکنون در حال تغییر فرآیند کسب و کار خود و بهره¬گیری از تکنیک¬ها و فناوری¬هایی هستند که آن¬ها را قادر می¬سازد تا مشتریان جدید را بهتر جذب، مشتریان فعلی را حفظ و ارزش دوره عمر مشتریان خود را بیش¬تر کنند. شرایط مبهم و حضور دست¬اندرکاران با دیدگاه¬ها و زمینه¬های حرفه-ای مختلف کاربرد روش¬های تصمیم¬گیری چندمعیاره مبتنی بر تئوری مجموعه¬های فازی را با گسترش فزاینده¬ای روبه¬رو کرده است. تئوری مجموعه های فازی با بکارگیری عبارات زبانی کارایی بالایی در تصمیم-گیری¬های دارای شرایط ابهام است. این تحقیق در نظر دارد به منظور کمک به شرکت آب و فاضلاب استان سیستان و بلوچستان برای استفاده از تکنولوژی و منابع انسانی در به دست آوردن دیدی بهتر نسبت به رفتارهای تجاری و ارزشی است که هر مشتری برای سازمان ایجاد می¬کند، به شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر پیاده¬سازی crm در شرکت آب و فاضلاب استان سیستان و بلوچستان بپردازد. برای این منظور ابتدا با کمک پرسشنامه و آزمون فرضیات تحقیق عوامل موثر را شناسایی کرده و بعد با یاری جستن از ماتریس¬های مقایسات زوجی مبتنی بر متغیرهای کلامی و با کمک روش ahpفازی به جانمایی شاخص¬ها در ساختار سلسله مراتبی به تعیین میزان اهمیت عوامل موثر بر پیاده¬سازی crm پرداخته شده است. نتایج نشان می¬دهد که استراتژی¬ها و اهداف روشن crm، مدیریت پروژه crm، فرهنگ مشتری مدار و تغییر فرهنگ به سوی پاسخ¬گویی مهم¬ترین عوامل موثر بر پیاده سازی crm در شرکت آب و فاضلاب استان سیستان و بلوچستان هستند. بعد از این مرحله به رتبه¬بندی راهکارها با کمک الکتره فازی پرداخته شده و راه¬کارهایی چون تدوین مجدد راهبردهای کسب و کار مشتری مدارانه، طراحی مجدد فعالیت های کاربردی و مهندسی مجدد فرآیندها با در نظر گرفتن راهبرد crm، استفاده از تیم مشاور و مجری خارج از سازمان و استقرار سیستم نظام مدیریت پروژه در سازمان به ترتیب مهم¬ترین و موثرترین راه¬کارهای شناسایی شده در تحقیق می¬باشند.