نام پژوهشگر: محمد حامدی
محمد حامدی عباسعلی وفایی
در میان آثار متعدد زبان و ادبیات فارسی که شمارش آن ها خود نیز کار مشکلی می باشد همواره آثاری وجود داشته که حکم قله های ادبیات را دارند و آن قدر شهره و زبانزد هستند که گویی نام تمام ادبیات ایران را یدک می کشند. به راستی اگر در نزد هر فرد ایرانی یا غیر ایرانی سخنی از ادبیات فارسی بشود، خیلی سریع ذهن آن فرد به سراغ همین قله های ادبیات می رود ؛ آثاری که هم در حوزه ی نثر و هم در حوزه ی نظم نمونه های بارز دارند. امروزه آثاری چون شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ، مثنوی معنوی، بوستان و گلستان سعدی، خمسه نظامی و ... به عنوان ادبیات فارسی شناخته می شود و در هر جای دنیا پیش هر ادب دوستی نام ادبیات فارسی برده شود بی گمان او به سراغ آثاری از این دست می رود. قامت بلند این آثار ادبی به حدی است که دیگر آثار را تحت الشعاع محض خود قرار داده به طوری که دیگر آثار گاه فقط در دانشکده های ادبیات بازخوانی می شود و گاه حتی این توفیق را نیز نیافته و گرد فراموشی کلی روی آن ها می نشیند. حال آنکه شاید بزرگترین ضعف این آثار فراموش شده یا تحت الشعاع قرار گرفته این باشد که همجوار آثار بزرگی قرار گرفته اند که سایه ی بزرگی آن ها بسیار سنگین است و اگر اینگونه نمی بود که در ادبیات ایران بزرگ مردانی چون فردوسی و حافظ و سعدی و مولوی و نظامی و ... وجود داشتند، بی شک نام آن ها به فراموش خانه ها سپرده نمی شد. در این میان یکی از آثاری که تنها به علت قرار گرفتن در کنار یکی از این قله های ادب فارسی نامش برده نمی شود کتاب روضه خلد است. کتابی که مجد خوافی در قرن هشتم و به تقلید از گلستان سعدی آفریده و با وجود ارزش هایی که دارد تنها به علت اینکه در جوار نام بزرگ کتاب گلستان قرار گرفته است، آنچنان مهجور و دور افتاده که حتی در دانشکده های ادبیات نیز نامی از آن برده نمی شود و در کتب تاریخ ادبیات یا تذکره ها نیز اگر اشاره ای به نام کتاب یا مولف آن شده باشد خیلی مختصر بوده به گونه ای که نیاز هیچ جوینده ای را برطرف نمی کند. در این میان اگر نمی بود اهتمام آقای محمود فرخ که به چاپ و تصحیح این کتاب اقدام کرده است، دسترسی به این کتاب از این هم دشوار تر و سخت تر می شد. در این تحقیق با ارشاد های آقای دکتر وفایی سعی شده ضمن مقایسه این کتاب با کتاب گلستان سعدی و ذکر برخی نقص ها و کاستی های آن – البته در مقایسه با کتاب گلستان – به طور تلویحی کتاب را معرفی کرده و در این راه قدمی کوچک برداریم. روش کار بدین صورت می باشد که هر دو کتاب را در سه بخش سبکی، محتوایی و زبانی با یکدیگر مقایسه کرده ایم. در بخش سبکی موضوعاتی همچون سجع، آمیختگی، نظم و نثر، بکارگیری آیات و احادیث و کلمات عربی، اختصار و ایجاز و ... را در دو کتاب مقایسه کرده ایم. در بخش محتوایی هدف و روش کار هر دو نویسنده را مقایسه کرده و حکایات تاریخی ، اخلاقی و تعلیمی را بررسی کرده ایم . سپس باب هایی از دو کتاب که از لحاظ محتوا و عنوان مشابه هم بوده اند را مقایسه کرده و نمونه هایی از حکایات مشابه را آورده ایم و بعد از آن حکایاتی را از کتاب روضه ی خلد ذکر کرده ایم که به نظر ما تقلید گونه هایی از کتاب گلستان بوده است. در بخش زبانی نیز معیار کار را کتاب سبک شناسی نثر مرحوم بهار قرار داده ایم به این صورت که مواردی را که مرحوم بهار به عنوان مختصات زبانی کتاب گلستان ذکر کرده اند را آورده و نمونه هایی از این گونه مختصات را از کتاب روضه ی خلد بیان کرده ایم. اما آنچه بیانش ضروری به نظر می رسد این است که چون میزان و معیار این مقایسه کتاب گلستان سعدی بوده است به ناچار در طول تحقیق هر جا در کتاب روضه ی خلد با ضعف و کاستی نسبت به کتاب گلستان برخورد کرده ایم با ذکر مثال آن نقطه ی ضعف را بیان کرده و نشان داده ایم که این کتاب نیز مانند دیگر کتب نگارش یافته به تقلید از گلستان، با خود گلستان فاصله ی زیادی دارد. مسلماً بیان این نکته دلیلی بر رد کردن کتاب روضه ی خلد نبوده و ارزش های این کتاب را نمی کاهد اما به ناچار وقتی پای مقایسه با کتاب گلستان به میان می آید باید به این کاستی ها در مقابل قامت بلند گلستان اشاره کرد.
محمد حامدی علی جراح نژاد
چکیده ندارد.