نام پژوهشگر: صادق ولیان

بررسی مارکرهای پلی مورفیک در لوکوس sma
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1389
  مریم صدقی   صادق ولیان

آتروفی عضلانی نخاعی پروکسیمال، اختلال ژنتیکی نورون های حرکتی آلفا می باشد که با تحلیل سلولهای شاخ قدامی نخاعی مشخص می گردد. بیماری با ضعف ماهیچه ای و آتروفی که به طور برجسته ماهیچه های پروکسیمال دست و پا را درگیر می کند در ارتباط است. این بیماری به فرم آتوزومی مغلوب می باشد. براساس شدت بیماری و سن شروع علائم، این بیماری به 3 تیپ، شدید werdnig hofmann، متوسط werdnig hofmann وخفیف kugelberg-welander تقسیم می شود. فراوانی این بیماری بین 1 در 6000 تا 1 در 10000 و فراوانی حاملین 1 در 40 تا 1 در 50 در سطح جهان متغیر می باشد. ژن تعیین کننده بیماری، smntدر ناحیه 5q13 در منطقه ای که در آن 500 کیلو باز به صورت وارونه و دوپلیکیت است، و ژن های تکراری زیادی وجود دارند واقع شده است. بدلیل پیچیدگی لوکوس sma، بررسی مارکرهای ژنتیکی در این لوکوس به عنوان یک ابزار ارزشمند در شناسایی ناقلین و تشخیص پیش از تولد بیماری به کار می رود. در این مطالعه ژنوتیپ دو مارکر d5s351 و d5s1414، در 75 فرد غیرخویشاوند و 25 خانوده 3 نفری (شامل والدین و یک فرزند) در جمعیت ایرانی مشخص گردید. dna، از سلول های هسته دار خونی استخراج گردید. ژنوتیپ افراد با تکنیک pcr بوسیله پرایمرهای اختصاصی و به دنبال آن الکتروفورز بر روی ژل پلی اکریل امید و رنگ امیزی نیترات نقره مشخص گردید. تعداد دقیق تکرارها بوسیله تعیین توالی مشخص گردید. فراوانی اللی و درجه هتروزیگوسیتی برای افراد غیرخویشاوند با برنامه genepop تخمین زده شد. فراوانی هاپلوتیپی در افراد غیرخویشاوند و خانواده ها به ترتیب با برنامه های کامپیوتری phase و fbat تخمین زده شد. محاسبه عدم تعادل پیوستگی درافراد غیرخویشاوند با برنامه کامپیوتری 2ld انجام گردید. نتایج، حضور شش و نه الل را به ترتیب برای مارکرهای d5s351 و d5s1414 نشان داد. شایع ترین الل برای مارکرهای d5s351 و d5s1414 به ترتیب، دارای 17 و19 تکرار ca بود و الل هایی با 20 و 12 تکرار ca، کمترین فراوانی را نشان دادند. درصد هتروزیگوسیتی مشاهده شده برای دومارکر d5s351 و d5s1414، به ترتیب 51% و52% بود. با استفاده از نرم افراز fbat و phase شش هاپلوتیپ (9/3، 7/1، 6/1، 3/1، 5/3 و 6/3) فراوانی بیشتر از 05/0 را نشان دادند. بوسیله نرم افزار 2ld، مقدار d برای هاپلوتیپ d5s351-d5s1414، 396/0 تخمین زده شد و مقدار ?2 به دست آمده برای این هاپلوتیپ از مقدار ?2 درجدول ?2 و در سطح احتمال p<0.05 بزرگتر بود. نتایج بدست آمده از مطالعه حاضر نشان می دهد که مارکرهای d5s351 و d5s1414 دارای درجه هتروزیگوسیتی بالا، عدم تعادل پیوستگی و چندین هاپلوتیپ گویا می باشند. بنابراین این مارکرها می توانند به عنوان مارکرهای گویا در مطالعات انالیز پیوستگی و شناسایی ناقلین در جمعیت ایرانی به کار روند.

بررسی ارتبلط ازدواج خویشاوندی و بیماری های ژنتیکی (بررسی موردی شهر اصفهان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1389
  منصوره رضایتمند   محمد جلال عباسی شوازی

ازدواج خویشاوندی یکی از الگوهای ازدواج در ایران است. در ایران 40 درصد ازدواج ها از نوع خویشاوندی است و در اصفهان 5/24درصد از ازدواج ها خویشاوندی می باشد.این الگوی ازدواج از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در بین کشورها و حتی در داخل یک کشور متفاوت است . بررسی ها و تحقیقات ثابت نموده است که ازدواجهای خویشاوندی در برابر زندگی ماشینی و صنعتی آسیب پذیر بوده و خطرات ژنتیکی آنها در ایجاد فرزندان بیمار زیادتر از ازدواجهای غیر خویشاوندی است. با پیشرفت علم پزشکی در زمینه تشخیص و درمان بیماری های عفونی، شیوع این بیماریها در بسیاری از جوامع کاسته شده و بیماری های ژنتیکی به عنوان یکی از مشکلات اساسی موجود بر سر راه تامین بهداشت و سلامت انسان مطرح می باشد.در ازدواج های خویشاوندی به علت اینکه طرفین دارای اجداد مشترک هستند، احتمال اینکه زن و شوهر هر دو برای چند ژن بیماری زای نهفته ناقل باشند بسیار زیادتر از ازدواج های غیر فامیلی است که تشابه ژنتیکی کمتری دارند از این جهت انواع مختلف بیماری های ناشی از ازدواج های فامیلی به صورتهای مختلف نظیر کند ذهنی، تالاسمی،فنیل کتونوری،بیماری وردینگ هافمن و اختلالات بینایی و شنوایی و .......بروز می کند. با توجه به اینکه بزرگترین و مهمترین سرمایه هر کشوری، نسل آینده سالم، خلاق و باهوش می باشد، توجه به این امر ضروری است که ازدواجها و حاملگیها به صورت آگاهانه انجام شود و جوانان قبل از ازدواج و خانواده ها پیش از حاملگی جهت اطلاع از وضعیت سلامتی فرزند خود با متخصصین ژنتیک و مشاورژنتیک مشورت نمایند. با توجه به آمار بالای معلولیت ناشی از ازدواج خویشاوندی در اصفهان این پژوهش با استفاده از پرونده های موجود در مرکز مشاوره ژنتیک پزشکی اصفهان به آزمون فرضیات مربوط به ازدواج خویشاوندی و ارتباط آن با بیماریهای ژنتیکی پرداخته است.داده ها از بررسی پرونده های موجود در مرکز ژنتیک پزشکی اصفهان جمع آوری شده است. در مجموع 2091 پرونده در چهارماهه اول سالهای 1386و 1388 مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که ازدواج خویشاوندی در بین زنان با سن پایین تر و تحصیلات پایین تر و زنان غیر شاغل بیشتر می باشد.همچنین می توان بیان کرد خانواده هایی که ازدواج خویشاوندی داشته اند، فرزندانشان بیشتر گرایش به ازدواج خویشاوندی نشان داده اند و این نشان دهنده نگرش مثبت این خانواده ها به ازدواج خویشاوندی می باشد.به طور خلاصه می توان بیان کرد که یافته های تحقیق نشان دهنده ارتباط بین ازدواج خویشاوندی و وجود بیماری های ژنتیکی در خانواده بود که با بررسی شجره نامه های مراجعین و سوابق بیماری آنها این نتایج به دست آمد و بیان شد که بروز ناهنجاری های ژنتیکی در فرزندانی که والدینشان ازدواج خویشاوندی داشته اند بیشتر از کسانی است که والدینشان ازدواج غیر خویشاوندی داشته اند.قابل ذکر است که در این پژوهش عقب ماندگی ذهنی یکی از بیماری هایی است که بیشترین درصد را در فرزندان حاصل از ازدواج خویشاوندی به خود اختصاص داده است.

بررسی مارکرهای پلی مورفیک ha472 و f8int21 در لوکوسf8
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1390
  عصمت فاضل نجف آبادی   صادق ولیان

هموفیلی a شایع ترین اختلال خونریزی دهنده وابسته به x است که به علت جهش هایی در ژن f8 که پروتئین فاکتور 8 را کد می کند ایجاد می شود. با توجه به اندازه بزرگ ژن f8 و تعداد زیاد جهش ها در این ژن شناسایی حاملان بیماری هموفیلی a بوسیله تعیین مستقیم جهش پر هزینه و زمان بر است. شناسایی حاملان بیماری هموفیلی a بوسیله روش غیر مستقیم (آنالیز پیوستگی) در کشورهای در حال توسعه مقرون به صرفه است. از مواردی که در آنالیز پیوستگی به هنگام انتخاب مارکرها باید در نظر گرفته شود هتروزگوسیتی مارکر، عدم تعادل پیوستگی بین دو مارکر و لوکوس بیماری زا است. در این مطالعه دو مارکر خارج ژنی ha472 و درون ژنی f8int21 برای بررسی قابلیت استفاده انها در تشخیص حاملان بیمار هموفیلی a در جمعیت اصفهان انتخاب شدند. در این مطالعه ژنوتیپ دو مارکر ha472 و f8int21، در 140 فرد غیرخویشاوند (100 زن و 40 مرد) در جمعیت اصفهان مشخص گردید. dna از سلول های هسته دار خونی استخراج گردید. ژنوتیپ افراد با تکنیک pcr بوسیله پرایمرهای اختصاصی و به دنبال آن الکتروفورز بر روی ژل پلی اکریل امید و رنگ امیزی نیترات نقره مشخص گردید. فراوانی آللی و درجه هتروزیگوسیتی با برنامه genepop تخمین زده شد. محاسبه عدم تعادل پیوستگی با استفاده از نرم افزارهای gda، arlequin و midas صورت گرفت. نتایج بدست آمده نشان دهنده حضور 12 و 6 الل به ترتیب برای مارکرهای ha472 و f8int21 می باشند. الل های اصلی برای مارکرهای ha472 و f8int21 به ترتیب فراوانی 133/0 و 448/0 نشان دادند. درصد هتروزیگوسیتی مشاهده شده برای دو مارکر ha472 و f8int21، به ترتیب 91% و52% بود. مقدار p به دست آمده بوسیله نرم افزار gda از 05/0 کمتر بود. شدت عدم تعادل براساس علامت (d(+) و d(-)) بیشتر از صفر بدست آمد. مطالعه حاضر نشان می دهد که مارکرهای ha472 و f8int21 دارای درجه هتروزیگوسیتی بالا می باشند. در جمعیت مطالعه شده ha472 تعادل پیوستگی ضعیفی را با f8int21 داد. بنابراین مارکر f8int21 می تواند به عنوان مارکر اگاهی دهنده در مطالعات انالیز پیوستگی و شناسایی ناقلین در جمعیت اصفهان به کار رود. استفاده از مارکر ha472 به تنهایی برای تشخیص ژنتیکی توصیه نمی شود و در مواقعی که تشخیص تنها بر اساس داده های بدست آمده بوسیله این مارکر است باید احتیاط شود.

بررسی مارکرهای چندشکلی ناحیه ی ژنی fmr1
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1391
  مهسا شیرانی   صادق ولیان

چکیده سندروم xشکننده، شایع ترین فرم عقب افتادگی ذهنی در انسان است که در اثر غیرفعال شدن ژن fmr1 ایجاد می شود. این غیرفعال شدن به طور عمده در اثر گسترش تکرار cgg در ناحیه ی 5utr اولین اگزون از ژن fmr1 ایجاد می شود. از آن جایی که گسترش تکرار به دلیل تکثیر ترجیهی آلل های کوچکتر در افراد هتروزیگوس و از طرفی محتوی بالای gc در این تکرار در برابر pcr مقاوم است، استفاده از مارکرهای چندشکلی به منظور شناسایی ناقلین و تشخیص پیش از تولد در خانواده های دارای یک فرد مبتلا پیشنهاد می شود. بررسی مبتنی بر pcr پلی مورفیسم سه مارکر میکروستلایت dxs998، dxs548 و fraxac1 که در ناحیه ی xq27.3 قرار گرفته اند با استفاده از نمونه های dna بدست آمده از 142 زن غیرخویشاوند و 26 خانواده ی 2 نفری مادر-پسر و پدر- دختر از نمونه ای از جمعیت ایران صورت گرفت. فراوانی اللی و درجه ی هتروزیگوسیتی برای افراد غیرخویشاوند با برنامه ی genepop تخمین زده شد. فراوانی هاپلوتیپی در افراد غیرخویشاوند توسط برنامه ی کامپیوتری arlequin و در خانواده ها به صورت دستی محاسبه گردید. محاسبه ی عدم تعادل پیوستگی در افراد غیرخویشاوند با برنامه ی کامپیوتری powermarker انجام گردید. تعداد الل های دیده شده برای هر مارکر مورد بررسی به ترتیب 5، 7 و 4 الل می باشد. در جایگاه dxs998 الل شماره 3 (با فراوانی 61/0)، در جایگاه dxs548 الل شماره 3 (با فراوانی 68/0) و در جایگاه fraxac1 الل شماره 2 ( با فراوانی 70/0 ) بیشترین فراوانی را در جمعیت نشان دادند. میزان هتروزیگوسیتی بدست آمده برای هر مارکر به ترتیب 47/0، 275/0 و465/0 می باشد. در نمونه های مورد بررسی توزیع ژنوتیپی در هر یک از جایگاه ها مشخص گردید. در مجموع 50 هاپلوتیپ متفاوت برای dxs998-dxs548-fraxac1 دیده شد. هاپلوتیپ های (2/3/3، 2/3/4،2/3/2 و 1/3/3) در آنالیز غیرخویشاوندی و خویشاوندی فراوانی بالای 5% نشان دادند. مقادیر ?d و p value بدست آمده برای دو جفت مارکر dxs998-dxs548 وdxs548-fraxac1 بیانگر وجود عدم تعادل پیوستگی(>0?,d p value<0.05) و برای جفت مارکر dxs998-fraxac1 بیانگر تعادل پیوستگی است(<0?,d p value>0.05). وجود عدم تعادل پیوستگی بین مارکر خارج ژنی dxs548 و مارکر داخل ژنی fraxac1 نشان دهنده ی پیوستگی بین ژن fmr1 و جایگاه dxs548 می باشد. نتایج بدست آمده از مطالعه ی حاضر نشان می دهد که هتروزیگوسیتی بالا در دو مارکر dxs998 و fraxac1 و پیوستگی مارکر dxs548 به به ژن fmr1 این مارکرها را به مارکرهایی با کارایی بالا در تشخیص غیرمستقیم سندروم x شکننده تبدیل کرده است. همچنین هاپلوتیپ های 2/3/3، 2/3/4،2/3/2 و 1/3/3به دلیل فراوانی بالا به عنوان هاپلوتیپ های گویا در جمعیت ایران معرفی شدند که می توانند در شناسایی افراد ناقل و تشخیص پیش از تولد بیماری fxs استفاده شوند.

بررسی مارکرهای ژنی در پایانه ی ´5 ناحیه ی ژنی ugt1a1
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1392
  زکیه نادعلی   صادق ولیان

سندرم کریگلر- نجار نوع 1، یک بیماری نادر اتوزومی مغلوب با شیوع 1 در یک میلیون نوزاد می باشد و با افزایش بیلی روبین غیر کنژوگه و غیر همولیتیک شناخته می شود. این سندرم طی دوره ی نوزادی با زردی زودرس و شدید آشکار می گردد. بیماری در اثر جهش در ژنugt1a1 که باعث فقدان تقریباً کامل فعالیت آنزیم ugt1a1 و در نتیجه عدم ترکیب بیلی روبین با گلوکورونیک اسید می گردد، ایجاد می شود. لوکوس ugt1a1 بر روی کروموزوم 2q37 و در انتهای ´3 کلاستر ژنی ugt1a واقع شده است. اصولا" تشخیص مولکولی این بیماری با استفاده از روش مستقیم و بررسی جهش های مسبب بیماری انجام می شود. اما به دلیل هتروژنی ژنتیکی این سندرم و وجود هتروزیگوت های مرکب، تشخیص مستقیم با هزینه زیاد همراه بوده و بسیار وقت گیر است. به همین دلیل تشخیص مولکولی بیماری با بررسی غیرمستقیم جهش ها با استفاده از آنالیز پیوستگی توسط مارکرهای چند شکلی متصل به ژن به عنوان روش جایگزین در خانواده های دارای یک فرد مبتلا معرفی می شود. مارکر های چند شکلی متعددی در ناحیه ی ژنی ugt1a1 گزارش شده اند. با بررسی بیوانفرماتیک مارکرهای مزبور، دو چندشکلی تک نوکلئوتیدی (snp) شامل rs4148326 و rs4124874، واقع در ناحیه ی ?5 این ژن جهت مطالعه در جمعیت ایرانی انتخاب شدند. در مطالعه ی حاضر آنالیز این دو مارکر با تعیین ژنوتیپ آن ها در نمونه ای از افراد سالم جمعیت ایرانی شامل 212 فرد غیر خویشاوند و 39 فرد خویشاوند با استفاده از تکنیک tetra-primer arms pcr صورت گرفت. پرایمرهای مورد استفاده در این تکنیک نیز توسط نرم افزارهای primer1 و oligo طراحی شدند. فراوانی آللی و درجه ی هتروزیگوسیتی برای افراد غیرخویشاوند با برنامه ی genepop تخمین زده شد. محاسبه ی فراوانی هاپلوتیپی در افراد غیرخویشاوند با استفاده از نرم افزار arlequin و در خانواده ها با استفاده از نرم افزار fbat صورت گرفت. محاسبه ی عدم تعادل پیوستگی نیز در افراد غیرخویشاوند با نرم افزار powermarker انجام شد. طی آنالیز آماری نتایج، فراوانی آللی مارکر rs4148326 در جمعیت ایرانی برای آلل های t و c به ترتیب 04/66 و96/33 درصد مشاهده شد. طی مطالعه ی مارکر rs4124874 نیز فراوانی آللی آلل های g و t به ترتیب 6/60 و 4/39 درصد بود. هتروزیگوسیتی محاسبه شده برای این دو مارکر نیز %1/64 برای مارکر rs4148326 و %1/72 برای rs4124874 بود. در مجموع چهار هاپلوتیپ متفاوت شامل هاپلوتیپ های t-c، t-t، c-g و t-g مشاهده شد. از این میان سه هاپلوتیپ آخر در هر دو آنالیز غیرخویشاوندی و خویشاوندی فراوانی بالای 5% نشان دادند و به عنوان هاپلوتیپ های گویا در جمعیت ایرانی معرفی می شوند. همچنین نتایج بیانگر وجود عدم تعادل پیوستگی در جفت مارکر rs4124874-rs4148326 می باشد که نشان دهنده ی این است که درصد زیادی از کروموزوم ها در جمعیت ایرانی برای دو جفت مارکر فوق هاپلوتیپ های رایج دارند. نتایج به دست آمده در این مطالعه دو مارکر rs4124874 و rs4148326 را در جمعیت ایرانی بعنوان مارکرهایی آگاهی دهنده در تشخیص های مولکولی سندرم کریگلر- نجار به روش آنالیز پیوستگی معرفی می نماید.