نام پژوهشگر: علی شهبازی
علی شهبازی فریدون رادمنش
امروزه با رشد جمعیت در جوامع بشری و به تبع آن افزایش نیاز آبی در بخش های مختلف شرب، صنعت و کشاورزی باعث شده است اثرات خشکسالی به عنوان یک پدیده طبیعی دارای ابعاد بزرگتری از نظر اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی گردد. معمولا کاهش اثرات خشکسالی به معنی تغییر قوانین و سیاستهای بهره برداری در سیستم منابع آب به صورت ری اکتیو و پرواکتیو می باشد. در رویکرد ری اکتیو فرایند مدیریت خشکسالی پس از آغاز آن شروع و تا مدتی پس از پایان خشکسالی ادامه می یابد. عموما در این روش به علت عدم وجود آمادگی در سیستم قبل از شروع خشکسالی خسارات قابل توجه و بعضا جبران ناپذیر می باشد. در رویکرد دوم معمولا از مجموعه ای از ابزارها برای پیش آگاهی از وقوع خشکسالی و آماده سازی امکانات سیستم از جمله مخازن برای کاهش اثرات آن بهره گرفته می شود. هدف کلی در این روش کاهش آسیب پذیری سیستم و افزایش اعتماد پذیری آن در شرایط خشکسالی می باشد. در این تحقیق به بررسی یک رویکرد پرواکتیو در کاهش اثرات خشکسالی پرداخته شده است. بکارگیری سیاست پرواکتیور در مدیریت خشکسالی از دیدگاه مهندسی به سه عنصر اساسی نیازمند است: شاخص هایی برای پایش خشکسالی، سیستم پیش بینی قابل اطمینان وضعیت منابع آب در دوره های میان مدت و بلند مدت، سیاست بهره برداری از منابع آب در شرایط خشکسالی. در این راستا یک مدل بارش رواناب مفهومی توسعه داده شده و بر اساس آن پیش بینی های گروهی جریانesp در چندین حالت تولید و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد کیفیت پیش بینی های گروهی جریان به شدت به دقت مدل پایه مورد استفاده بستگی دارد به گونه ای که با استفاده از یک مدل هیبرید که دقت بالاتری نسبت به مدل پایه دارد نتایج بسیار بهبود یافته و تعداد ماههای با دقت مناسب از 83 به 115 مورد از کل 182 مورد افزایش می یابد. همچنین محاسبه احتمال هر سناریو پیش بینی گروهی با استفاده از تئوری بیزی و پیش بینی های قطعی نیز تاثیر معنی داری در بهبود نتایج نشان داد. در ادامه با توجه به محاسبه بیلان آب در بخشهای مختلف سیکل هیدرولوژی توسط مدل مفهومی توسعه داده شده شاخص خشکسالی adi با پاره ای تغییرات محاسبه گردید. به موازات پیش-بینی های گروهی جریان و شاخص خشکسالی برای ایجاد یک ساختار مدیریت بهره برداری سیستم در شرایط خشکسالی از روش برنامه ریزی پویای تصادفی نمونه ای بهره گرفته شد. نتیجه بررسی عملکرد سیاستهای بهره برداری از سیستم منابع آب نشان داد استفاده از سیاست بهره برداری توسعه داده شده به روش ssdp و ssdp/esp اگرچه می تواند شدت خشکسالی ها را تا حد زیادی کاهش دهد ولی با توجه به اینکه فقط تابعی از وضعیت حجم مخزن می باشند، می تواند در مواقعی که نیازی به جیره بندی در سیستم نمی باشد به اشتباه کمبود به سیستم منابع آب اعمال کند. در ادامه با تلفیق صدکهای مختلف شاخص خشکسالی adi و حجم مخزن به عنوان آستانه های آغاز سیاست بهره برداری در شرایط خشکسالی و تحلیل حساسیت روی این مقادیر مشخص شد ترکیب صدک حجم مخزن 40 درصد و صدک 40 درصد برای شاخص خشکسالی adi می توان کاربرد سیاست بهره برداری را از دیدگاه شاخص های عملکردی به میزان زیادی بهبود بخشد. البته لازم به ذکر است با استفاده از این آستانه ها میزان کاهش شدت کمبود به اندازه مدلهای پایه نمی باشد ولی حجم کمبودهای مازاد به میزان معنی داری کاهش می یابد.
علی شهبازی علیرضا سفیانیان
مقادیر زیادی مواد شیمیایی نظیر کودهای شیمیایی و حشره کش ها و همچنین لجن فاضلاب سالیانه در خاک های کشاورزی به کار برده می شود، چنین کاربردی ممکن است نتیجه در افزایش غلظت فلزات سنگین در خاک داشته باشد. از بین آلوده کننده های متنوع خاک، فلزات سنگین حائز اهمیت زیادی هستند. آلودگی فلزات سنگین نه تنها به طور مستقیم بر خصوصیات شیمیایی خاک، کاهش فعالیت های بیولوژیکی و کاهش دستیابی زیستی عناصر غذایی در خاک تأثیر می گذارد، بلکه خطر جدی برای سلامتی انسان با ورود به زنجیره غذایی محسوب می شوند. لذا بررسی روند تجمع فلزات سنگین جهت پایش آلودگی خاک و حفظ کیفیت محیط زیست ضروری است و باید مدنظر محققین و برنامه ریزان در در سطوح مختلف مدیریتی قرار گیرد. هدف از این مطالعه، مقایسه غلظت فلزات سنگین در مناطق با قدمت متفاوت از نظر کشاورزی و بررسی اثر مدت فعالیت های کشاورزی بر روند تجمع فلزات سنگین و ارزیابی آلودگی خاک مناطق مختلف با استفاده از شاخص فاکتور آلودگی بود. به همین منظور با کمک تصاویر ماهواره ای و بررسی پوشش گیاهی در هر تصویر، مناطق مورد نظر که از نظر قدمت کشت متفاوت بودند، انتخاب شدند. 6 منطقه کشاورزی در کل استان شامل دو منطقه در نهاوند و همدان، دو منطقه در کبودرآهنگ و فامنین و 2 منطقه در رزن و شیرین سو که به ترتیب تقریباً از 65، 35 و 20 سال قبل کشاورزی در این مناطق شروع شده است، انتخاب شد. تعداد 97 نمونه خاک در مناطق کشاورزی از عمق 20-0 سانتی متر به روش سیستماتیک برداشت شد. همچنین 12 نمونه خاک از عمق 20-0 سانتی متر در مناطقی که هیچگونه فعالیت کشاورزی صورت نمی گرفت و بکر بود به عنوان نقاط کنترلی برداشت شد. غلظت فلزات سنگین و برخی پارامترهای خاک از جمله ph، ec، درصد ماده آلی، درصد شن، درصد سیلت، و درصد رس تمامی نمونه ها آنالیز شد. جهت مقایسه میانگین غلظت فلزات سنگین در مناطق مختلف از آزمون anova و lsd استفاده گردید. به منظور پی بردن به وجود روند تجمع فلزات در مناطق انتخاب شده از آزمون اسپیرمن و کندال استفاده شد. مقایسه غلظت فلزات در مناطق کشاورزی مختلف نشان داد که میانگین غلظت در کشت 65 ساله بیشتر از کشت 35 ساله و در کشت 35 ساله بیشتر از کشت 20 ساله است. همچنین میانگین غلظت برای همه فلزات در مناطق کشاورزی مختلف بیشتر از میانگین غلظت برای فلزات در نقاط کنترلی بود. نتایج نشان دهنده اختلاف معنی دار در سطح 5 درصد بین کشت 65 ساله و نقاط کنترلی برای همه فلزات بجز برای سرب بود. همچنین تفاوت معنی دار بین کشت 35 ساله و نقاط کنترلی برای بعضی از فلزات (کروم، مس و روی) دیده شد. مقایسه میانگین غلظت فلزات در نقاط کنترلی و مناطق 65 ساله نشان داد که غلظت فلزات کروم (43.3%)، مس (31.52%) وکادمیم (31.15%) درصد افزایش بیشتری نسبت به سایر فلزات داشته است. روند تجمع در خاک در مزارع 65 ساله، برای فلزات کادمیم، کبالت، کروم، مس و روی بصورت نمایی، برای نیکل این مدل به صورت معادله درجه 2، و برای سرب این مدل خطی بود. شاخص فاکتور آلودگی خاک نشان داد که کشت 65 ساله بالاترین میزان ریسک آلودگی را برای همه فلزات بجز سرب دارد. همچنین بر اساس فاکتور آلودگی نمونه های خاک برای کشت های مختلف بیشتر در طبقه بدون آلودگی و بدون آلودگی تا آلودگی متوسط قرار داشتند.
علی شهبازی صمد عابدینی
بانک ها در طی سال های اخیر با چالش های فراوانی روبرو بوده اند و مهم ترین این چالش ها، گسترش دامنه رقابت بین آنها و افزایش سطح دانش و آگاهی مشتریان بوده است این رقابت تنگاتنگ در میان بانک های ایرانی به دلیل افزایش تعداد بانک-های خصوصی و تبدیل برخی بانک های دولتی به خصوصی به وجود آمده است، لیکن چنان به نظر می رسد که بانک ها رویکرد مدونی برای شناخت و درک مشتریان خود و برآورده نمودن بهتر نیازها وجلوگیری از گرایش مشتریان به بانک های دیگر تدوین ننموده اند. در این میان یکی از عوامل تاثیر گذار در میزان سپرده گذاری مشتریان، اعتماد اجتماعی مشتریان به بانک هاست از این رو پژوهش حاظر به بررسی میزان تاثیر اعتماد اجتماعی بر میزان سپرده گذاری مشتریان در بانک ملی و بانک سینا شهر خلخال می باشد که برای رسیدن به اهداف پژوهشی از نظریه های کلاوس افه، جیمز کلمن، آنتونی گیدنز، ادوارد مک کلنن، پاتنام، فوکویاما و اینگلهارت استفاده شد. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان سپرده گذار دو بانک ملی شعبه بازار و بانک سینا در بازه زمانی یک ساله است که تعدادشان بانک ملی(400 نفر) و(بانک سینا 1400 نفر)در کل 1800نفردر سال 1393 می باشند، که از طریق فرمول کوکران 174 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب به گرد آوری داده ها از طریق پرسشنامه انجام یافت و یافته های تحقیق که از طریق نرم افزار آماری spss15 تجزیه و تحلیل شدند و نتایج تحقیق نشان دادند 1/47 درصد مشتریان به بانک ها اعتماد بالایی، 8/21درصد اعتماد پایینی و 31 درصد اعتماد متوسطی به بانک ها دارند و همچنین بین اعتماد اجتماعی مشتریان به بانک ها و میزان سپرده گذاری آنها به بانک ها رابطه وجود دارد که اعتماد اجتماعی مشتریان به بانک ملی بیشتر از بانک سینا می باشد و همچنین میزان سپرده گذاری مشتریان در بانک ملی بیشتر از بانک سینا است. تفسیر آزمون رگرسیون دلالت بر این دارد که متغیر مستقل (اعتماد اجتماعی) 49 درصد از متغیر وابسته (میزان سپرده گذاری) را تبیین می کند و 51 درصد از میزان سپرده گذاری مشتریان به عوامل دیگری بستگی دارند. همچنین بین میزان منابع (خدمات بانکی) و اعتماد اجتماعی رابطه بالایی وجود دارد.