چکیده : هدف پژوهش حـاضر بررسی اثربخشی طرح آموزش مهارتهای زندگی در مدارس مجری طرح از دیدگاه دبیران دبیرستانهای دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی 91-90 بود که بدین منظور از روش پژوهشی پیمایشی استفاده گردیده و جامعه آماری آن ، کلیه دبیران زن درس مهارتهای زندگی به تعداد 150 نفر بودند حجم نمونه مورد نظر با استفاده ازروش سرشماری 150 نفر برآورد گردید یعنیn=n=150 ابراز گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای است که روائی محتوایی و پایائی آن مورد تائید بوده و با استفاده از فنون آمار توصیفی (میانگین ، فراوانی ، رسم جداول و نمودارها ) و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای و نیز آزمون فریدمن برای تعیین اولویت ها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت یافته های پژوهش نشان داد که از نظر دبیران درس مهارتهای زندگی بر مهارتهای خودآگاهی ، ارتباط مطلوب، ارزشهای فردی و خانوادگی، اضطراب، انتخاب هدف وتصمیم گیری موثر بوده است .

چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت دانش، رهبری توزیع شده و خلاقیت در معلمان مقطع ابتدایی شهرستان قرچک است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان اداره آموزش و پرورش و معلمان شهرستان قرچک در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 620 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس و بر اساس جدول مورگان 237 نفر یه عنوان نمونه انتخاب شده است. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه استاندارد شده مدیریت دانش نیومن، از پرسشنامه استاندارد رهبری توزیع شده ایلمو و همچنین پرسشنامه استاندارد خلاقیت رندسیب استفاده شد. از روش های آمار توصیفی مانند (میانگین، درصد و فراوانی) و استنباطی همچون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تک متغیره و همچنین رگرسیون چند متغیره استفاده شد و نیز به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار (spss) ورژن 21 استفاده گردید. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که بین مدیریت دانش و رهبری توزیع شده با خلاقیت معلمان مقطع ابتدایی شهرستان قرچک رابطه و معنی داری وجود دارد. یافته های حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد وضعیت معلمان مقطع ابتدایی شهرستان قرچک از نظر خلاقیت در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که بین تمامی ابعاد مدیریت دانش(خلق دانش ، تسهیم دانش ، بکارگیری دانش و ن ذخیره دانش) با خلاقیت معلمان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد تمامی ابعاد رهبری توزیع شده بجزء مولفه (تجارب رهبری) با خلاقیت معلمان مقطع ابتدایی شهرستان قرچک رابطه معنادای وجود دارد. یافته ها حاکی از آن بود که سه مولفه مدیریت دانش (خلق دانش، بکارگیری دانش و ذخیره دانش) با خلاقیت معلمان رابطه معناداری دارند اما یافته نشان داد بین مولفه تسهیم دانش با خلاقیت معلمان رابطه معناداری وجود ندارد. در پایان نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیر حاکی از آن بود که ابعاد مدیریت دانش بجزء مولفه (تسهیم دانش) توانایی پیش بینی خلاقیت معلمان مقطع ابتدایی شهرستان قرچک را دارند. کلید واژه ها: مدیریت دانش، ابعاد مدیریت دانش، رهبری توزیع شده، ابعاد رهبری توزیع شده، خلاقیت.

چکیده این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت دانش با عملکرد شغلی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان گرمسار انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان ابتدایی مدارس شهرستان گرمسار بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان تعداد 314 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها: سه پرسشنامه هوش هیجانی، مدیریت دانش و سنجش عملکرد بوده است. از روش های آمار توصیفی شامل: میانگین، درصد و فراوانی و آمار استنباطی همچون: آزمون تی تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته های حاصل از آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که به طور کلی بین هوش هیجانی و مدیریت دانش با عملکرد شغلی معلمان رابطه معناداری وجود دارد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل آماری و آزمون تی تک متغیره نشان داد که معلمان مقطع ابتدایی شهرستان گرمسار از نظر هوش هیجانی و عملکرد شغلی در سطح نسبتدً مطلوبی قرار دارند.نتایج نشان داد که سه مولفه از چهار مولفه مدیریت دانش با هوش هیجانی رابطه معنادار دارند و یک مولفه رابطه معنادار با هوش هیجانی ندارد. ماتریس همبستگی بین ابعاد هوش هیجانی با ابعاد عملکرد شغلی حاکی از رابطه معنادار بین تمامی ابعاد هوش هیجانی با تمامی ابعاد عملکرد شغلی معلمان است. همچنین آزمون همبستگی پیرسون نشان دهنده رابطه معنادار بین مدیریت دانش با تمامی ابعاد عملکرد شغلی معلمان می باشد. کلید واژه ها: هوش هیجانی، ابعاد هوش هیجانی، مدیریت دانش، ابعاد مدیریت دانش،عملکرد شغلی، ابعاد عملکرد شغلی.

پژوهش حاضر با هدف بررسی بررسی رابطه بین منابع قدرت با شیوه های غلبه بر مقاومت کارکنان در برابر تغییر سازمانی در میان مدیران دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال تحصیلی 94-93 انجام شده است. پژوهش حاضرتوصیفی از نوع همبستگی می باشد و جامعه آماری آن کلیه مدیران دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال تحصیلی 94-93 که تعداد آنان برابر با 118 نفر است، می باشند، که با توجه به حجم جامعه آماری تعداد 118 نفر به عنوان حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید