نام پژوهشگر: عبدالرسول حسنی فر
عبدالرسول حسنی فر حاتم قادری
لزومی ندارد بر اهمیت آثار افلاطون و تاثیری که پیوسته به جای گذاشته اند، تاکید نماییم. افلاطون مسائلی را در عرصه تفکر مطرح کرده که هنوز هم زنده و محل بحث هستند. نقش افلاطون در تحولات اندیشه فلسفی و سیاسی تا اندازه ای است که مکتب های سیاسی، اجتماعی و فلسفی عصر ما هنوز خود را با توجه به این متفکر ارزیابی می نمایند. از جمله مهمترین آثار افلاطون همپرسه های «جمهور»، «سیاستمدار» و «قوانین» هستند. این سه اثر به خصوص در حوزه اندیشه سیاسی اهمیت بسزایی دارد و موجب شده اند افلاطون به عنوان نخستین کسی که به طور جامع در باب سیاست اندیشیده است به شمار آید. محتوا و صورت متفاوت این سه اثر موجب شده اندیشه سیاسی افلاطون از دیرباز مورد تفسیر مختلف قرار گیرد. برداشتها و تفسیرهایی که در باره چگونگی سیر تفکر افلاطون در آثار مختلف و به تبع آن اندیشه سیاسی او در سه اثر جمهور، سیاستمدار و قوانین در قالب سه دیدگاه کلی وحدت تفکر افلاطونی، گسست و انقطاع آن و تحول و تغییر آن بر محور تحقق پذیری قابل بیان است. هر یک از این دیدگاهها که هنوز هم محل بحث و مناقشه هستند با محور قرار دادن بخشی از اندیشه افلاطون به نتایج و ارزیابی های متفاوتی در سیر اندیشه سیاسی افلاطون دست یافته اند. به نظر می رسد بررسی سیر تحول اندیشه های سیاسی افلاطون و تدقیق جایگاه سه همپرسه جمهور، سیاستمدار و قوانین بر مبنای گذار از فلسفه سیاسی به علم سیاست، موجب حل بسیاری از مشکلات و روشن شدن زوایای تاریک اندیشه این متفکر شود. بر این اساس در پژوهش حاضر سعی شده است با خوانش سه اثر جمهور، سیاستمدار و قوانین و تحلیل نگاه معرفت شناسانه افلاطون در مورد وضعیت و نسبت عقل کلی و عقل جزئی، تحول اندیشه ای افلاطون در چارچوب گذار از فلسفه سیاسی به علم سیاست مورد بررسی قرار گیرد.