نام پژوهشگر: مریم دارابی
مریم دارابی محمد حیدریان
نفت خام ترکیب پیچیده ای است که اساساً از هیدرو کربن های پارافینی، نفتنی و آروماتیکی با نقطه ی جوش وسیعی تشکیل شده است و به طور طبیعی قابل استفاده نمی باشد. صنعت پالایش با بهره گیری از روش های تفکیک و تبدیل هیدروکربن ها، نفت خام را به محصولات قابل استفاده تبدیل می کند. افزایش فرآورده های سنگین نفتی از جمله ته مانده ی برج تقطیر در خلأ، و از طرفی افزایش تقاضا برای محصولات با ارزش بالای نفتی مانند بنزین و محصولات میانی برج تقطیر بیش از پیش نظر ها را به سمت تبدیل برش های با وزن مولکولی بالای این ترکیبات به سوخت های پالایش شده و ترکیبات پتروشیمیائی، جلب کرده است. در حال حاضر برای سبک سازی ته مانده ی برج تقطیر در خلأ از روش های فیزیکی و شیمیایی استفاده می شود، که همراه با مصرف بالای انرژی و ضایعات برای محیط زیست می باشد، در حالی که تیمار بیولوژیک می تواند به عنوان روش دوستدار محیط زیست و با مصرف کمتر انرژی مورد بررسی قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر افزایش سطح تماس ته مانده ی برج تقطیر در خلأ در فاز آبی به وسیله ی پراکندگی مکانیکی ، روی رشد میکروبی در فرمانتور حبابدار می باشد. به این منظور، از یک مخلوط میکروبی بومی با قابلیت مصرف ته مانده ی برج تقطیر در خلأ به عنوان تنها منبع کربن استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش با افزایش زمان هموژناسیون، مقدار کمتری از ته مانده ی برج تقطیر در خلأ، در محیط کشت حاوی نمک های معدنی حل می شود، و اندازه ی ذرات آن افزایش پیدا می کند. هموژناسیون نمونه ی حاوی 1% ته مانده ی برج تقطیر در خلأ در دمایc °40 تأثیر منفی بر رشد میکروبی داشت. نمونه ی حاوی 5% ته مانده ی برج تقطیر در خلأ برای فرمانتاسیون در دمایc °30 استفاده شد، و 57% کاهش در ویسکوزیته ی آن در اثر فرآیند سبک سازی بیولوژیک دیده شد. در حالی که هموژناسیون تأثیر معناداری روی کاهش ویسکوزیته نداشت.
مریم دارابی حسن مهرمنش
هدف از نگارش پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان رهبری معنوی و بروز رفتارهای شهروندی کارکنان می باشد. پس از مروری بر ادبیات پیرامون رهبری معنوی و رفتار شهروندی سازمانی، دو پرسشنامه مجزا برای دو متغیر، طراحی و پس از تائید روایی و پایایی آنها، میان جامعه آماری توزیع شد. در این تحقیق برای سنجش رهبری معنوی از ابعاد چشم انداز، عشق به همنوع، ایمان، معناداری، عضویت، تعهد سازمانی و بازخور عملکرد و جهت سنجش رفتار شهروندی سازمانی از ابعاد وجدانیات، نزاکت سازمانی، جوانمردی، نوعدوستی و فضیلت مدنی استفاده شد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی محسوب می شود. ضمن اینکه نتایج حاصل از بکارگیری آزمون کولموگروف-اسمیرنف نشان داد که توزیع داده ها در جامعه آماری نرمال نبوده و درنتیجه برای تحلیل یافته ها از یکسری آمار ناپارامتریک استفاده شد. در ابتدا با بکارگیری آزمون های اسپیرمن و فریدمن، تاثیر مثبت و معنادار رهبری معنوی و ابعاد آن بر رفتارهای شهروندی کارکنان تامین اجتماعی تائید شد. ضمن اینکه متغیرهای بازخور عملکرد، عضویت و چشم انداز به عنوان مهمترین ابعاد انتخاب شدند. همچنین هیچ گونه رابطه ای میان خصوصیات جمعیت شناختی کارکنان و رفتارهای شهروندی آنان مشاهده نشد. در پایان نیز، با بکارگیری آزمون دوجمله ای، مشخص شد که تمام متغیرهای پژوهش به جز «نوعدوستی» و «بازخور عملکرد» در سطح مطلوبی جای گرفتند.
مریم دارابی محسن طالب زاده نوبریان
چکیده ندارد.