نام پژوهشگر: سعید ظفری
سعید ظفری حسن طاهرخانی
یکی از مشکلات اساسی مربوط به پل ها، نشست کوله پل در خاک های سست می باشد. در سال های اخیر تحقیقات زیادی بر روی نحوه کاهش این نشست ارائه شده است که از جمله آنها استفاده از ژئوگرید و شمع می باشد. آنالیز هر کدام از این روش ها به طور مجزا توسط محققین مختلف انجام گرفته است، اما تا کنون مقایسه دقیقی بین دو روش مذکور انجام نشده است. از آنجایی که امروزه یکی از دغدغه های جامعه مهندسین اجرای روش بهینه در پروژه های عمرانی می باشد، در این پایان نامه سعی بر آن بوده است تا مقایسه دقیقی بین عملکرد این دو نوع کوله از نظر تغییر مکان قائم و افقی انجام شود. بدین منظور، با استفاده از نرم افزار المان محدودplaxis 2d v8.5 و بکار گیری داده های واقعی یک کوله پل ساخته شده بر روی خاک سست، ابتدا مدل عددی این کوله پل با استفاده از شمع و سپس با استفاده از ژئوگرید توسعه می یابد. سپس چگونگی توسعه این مدل، اعم از نحوه مدل سازی کوله، خاکریز پشت کوله، زهکش های ماسه ای، شمع ها، ژئوگرید، مدل های رفتاری و بارگذاری استفاده شده تشریح می گردند. در ادامه با انجام تحلیل تحکیم تاثیر فاکتورهای مختلف در تغییر مکان کوله مسلح شده با ژئوگرید و کاهش این تغییر مکان مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که با افزایش عمق خاک مسلح شده با ژئوکرید در زیر کوله می توان نشست قائم کوله را به مقدار زیادی کاهش داد اما همچنان این نشست از نشست قائم در زیر کوله بنا شده بر روی شمع بیشتر است. همچنین نتایج حاصله حاکی از آن است که با افزایش سختی نرمال ژئوگرید می توان تغییر مکان جانبی را در کوله مسلح شده با ژئوگرید طوری کاهش داد که از کوله بنا شده بر روی شمع کمتر باشد. نهایتاً می توان اینگونه بیان کرد که مقایسه های انجام شده می تواند کمک شایانی در اتخاذ روش برتر در شرایط مشابه باشد.
سعید ظفری
چکیده ندارد.