نام پژوهشگر: وحید وزیری
وحید وزیری احمد رضا سراییان
در این تحقیق تاثیر استفاده از تیمار آنزیمی خمیر سودای باگاس بر عملکرد ساکارز در بهبود ماندگاری ماده پرکننده و ویژگی های نانوکامپوزیت کاغذ مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور از آنزیم ویسکوزیم (مخلوط آنزیم های تجزیه کننده کربوهیدرات ها)، خمیرکاغذ سودای باگاس کارخانه هفت تپه پارس، کربنات کلسیم (10 درصد) و ساکارز (با غلظت های 5، 10، 15 و20 درصد) استفاده شد. آنزیم ویسکوزیم حاصل از قارچ aspergillus sp در مقادیر 5/0، 1 و iu2 و زمان های 5/0، 1 و 2 ساعت بر خمیرکاغذ سودای باگاس تاثیر داده شد. نتایج حاصله نشان داد که با افزایش غلظت آنزیم و زمان واکنش، درجه روانی و درجه پلیمریزاسیون خمیرکاغذ کاهش یافت. از طرف دیگر، با اعمال پیش تیمار آنزیمی، شاخص مقاومت به کشش و شاخص مقاومت به ترکیدن بهبود یافت. با غلظت آنزیم iu5/0 و زمان واکنش یک ساعت، بیشترین شاخص های مقاومت به کشش و مقاومت به ترکیدن به دست آمد و با افزایش غلظت آنزیم و زمان واکنش به دلیل کاهش درجه پلیمریزاسیون، مقاومت ها کاهش یافتند. ولی همچنان در مقایسه با نمونه شاهد دارای مقاومت های بیشتری بودند. ازخمیر سودای باگاس قبل و بعد از پیش تیمار آنزیمی بهینه پس از افزودن ساکارز و کربنات کلسیم، کاغذهایی مطابق با استاندارد تاپی ساخته شد. نتایج نشان داد که بین نمونه شاهد (فاقد ساکارز و کربنات کلسیم) با کاغذهای ساخته شده دارای ساکارز و کربنات کلسیم به لحاظ ویژگی های فیزیکی، مکانیکی و نوری در سطح اعتماد آماری 99 درصد اختلاف معنی داری وجود دارد. مقدار ماندگاری ماده پرکننده تا مقدار 5 درصد ساکارز افزایش یافت. در خمیرهای کاغذ سودای باگاس بدون پیش تیمار آنزیمی و با پیش تیمار آنزیمی به ترتیب با افزایش ساکارز تا غلظت 15 و 10 درصد، مقادیر دانسیته، مقاومت به عبور هوا، مقدار ماندگاری آب، مقاومت به کشش و مقاومت به ترکیدن افزایش یافته و بالک، مقاومت به پارگی و درجه ماتی کاهش یافتند. با استفاده از کربنات کلسیم به همراه ساکارز، ساکارز به خاطر اتصالات هیدروژنی بیشتر و افزایش پیوند بین الیاف از افت مقاومت های کاغذ جلوگیری کرد و حتی سبب بهبود مقاومت های آن نیز شد. به طور کلی، زمانی که مقدار ساکارز باقیمانده در کاغذ به حدود 4 درصد وزنی رسید. ساکارز تاثیر مثبتی بر خصوصیات کاغذ داشت و افت ناشی از اضافه کردن ماده پرکننده را جبران کرد. واژه های کلیدی: آنزیم ویسکوزیم، خمیرکاغذ سودای باگاس، ساکارز، درجه پلیمریزاسیون، پیش تیمار آنزیمی بهینه.
وحید وزیری جعفر خادمی حمیدی
از منظر ریسک، مناسبترین کارگاه استخراجی در معادن زغال، کارگاهی است که عوارض زمینشناسی کم، ایمنی کافی و بازدهی بالایی داشته باشد. اما ریسک معدنکاری زیرزمینی زغالسنگ به دلیل عدم قطعیتهای ژئوتکنیکی مرتبط با آن همواره بالا بوده و تأثیر زیادی بر روی کارایی ماشین¬آلات، تولید روزانه معدن و ایمنی پرسنل دارد. لذا این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک زمین¬شناسی- ژئوتکنیکی و شناسایی مناطق با ریسک کاری بالا در معدن شماره 1 زغال¬سنگ طبس انجام گرفته است. بنابراین متغیرهای ژئوتکنیکی براساس مطالعات اسنادی نظیر نقشههای زمینشناسی، ژئومورفولوژی منطقهای و اطلاعات حاصل از معدن مورد مطالعه، انتخاب شدهاند. این متغیرها شامل گازخیزی لایه زغال، cmrr، تنش قائم، جابجایی گسلها و جهتیافتگی گسلها نسبت به پانلها میباشد. چون بیشتر اطلاعات در دسترس معدن از گمانه¬های اکتشافی بوده است، لذا برای تعیین میزان بعضی از متغیرها در مناطق فاقد داده، از تخمینهای زمینآماری استفاده شد. در نهایت روش سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (gis) به دلیل توانایی بالای این روش در جمعآوری، ذخیرهسازی، تجزیه و تحلیل داده¬های مکانی نظیر آنالیزهای تخمین زمینآماری، اعتبارسنجی نتایج و نمایش خروجی¬ها به صورت نقشه برای ارزیابی ریسک استفاده شد. هر کدام از متغیرها در نرمافزار arcgis لایهسازی شد. برای وزندهی متغیرها از روش سیستمهای مهندسی سنگ - ماتریس اندرکنش استفاده شد. سپس از طریق همپوشانی نقشههای بدست آمده برای متغیرها با اعمال وزن اختصاص یافته برای هر متغیر، نقشه نهایی ریسک ژئوتکنیکی بدست آمد. نقشه نهایی در چهار رده ریسک ژئوتکنیکی بسیار بالا، بالا، متوسط و پایین ارائه شد. بررسی نقشه نهایی نشان داد که از کل مساحت منطقه مورد مطالعه، %24 ریسک ژئوتکنیکی بسیار بالا و %21 درصد ریسک ژئوتکنیکی بالا دارد. به منظور اعتبارسنجی نتایج، تجربیات حاصل از پانل¬های استخراج شده و داده¬های میدانی واقعی با نقشه نهایی ریسک معدن مقایسه شد، بهطوریکه دادههای واقعی ثبت شده از تأخیرهای مربوط به شرایط ژئوتکنیکی، نقشه نهایی بدست آمده برای ریسک ژئوتکنیکی را تأیید میکند.
علی گشتاسبی راد وحید وزیری
نظریه پردازان معماری در مورد ارتباط بین موسیقی و معماری در دو شاخه ی آپولونیان و دیونیژان بحث های زیادی داشته اند. در این پژوهش ? رابطه را موردبحث قرار می دهد. اولین مورد به بررسی تناسبات در موسیقی و معماری می پردازد. دومین مورد به ریتم در معماری و موسیقی پرداخته می شود. سومین مورد به بررسی معماری به عنوان ساز موسیقی و فضای صوتی می پردازد. چهارمین مورد به بررسی حس متقارن می پردازد و پنجمین مورد به ساختار شکنی موسیقی برای درک ساختار آن و استفاده این ساختار در معماری می پردازد. با توجه به فرضیه ی ارتباط موسیقی و معماری با روش تحقیق همبستگی، این ارتباط مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش، بیشتر به مورد اول از 5 مورد ذکر شده پرداخته شد. ابتدا نسبت های موسیقی ایرانی مورد بررسی قرار گرفت. سپس آن نسبت ها به تصویر کشیده شد. با بررسی ترکیب مربع و دایره، نسبت هایی به دست آمد که در موسیقی ایرانی وجود دارد. در چرخه ی ترکیب مربع و دایره پس از 5 چرخه، نسبت طلایی به دست می آید. بین نموداری که از این روند با نرم افزار excel بدست می آید و نمودار روند شکل گیری نسبت طلایی تشابه قابل ملاحظه ای دیده می شود. مورد دیگری که به آن پرداخته شد نسبت های 3/4 و 2/3 بود. با بررسی این نسبت ها با استفاده از نرم افزار sketchup، rhinoو grasshopper و همچنین به تصویر کشیدن الگویی اسپیرال بستری برای شکل گیری طرح نهایی فراهم گردید. این الگو می تواند با استفاده از هندسه ی فراکتال یک کل را شکل دهد. این کل می تواند به شکل های گوناگونی در دو بعد یا در سه بعد ایجاد شود. در این پژوهش به بررسی الگوهایی گوناگون از این نسبت ها پرداخته شده است. این الگوها قابلیت استفاده در انواع هنر را دارا می باشد.
فاطمه حسن پور کهنمویی وحید وزیری
در این پایان نامه یک الگوی معماری جدید برای کالبد بازار ارائه شده است که علاوه بر اینکه جایگزین مناسبی برای پاساژها، مراکز خرید جعبه ای و ... باشد، ساختار آن همچون بازارهای سنتی ایرانی باعث تحکیم و پایداری شهرها از نقطه نظر اجتماعی شود. یکی از مهم ترین مشخصه های بازارهای سنتی ایرانی، نقش ارتباطی این فضاها بود. حرکت پیاده و انسان پیاده جزء اصلی و جداناپذیر بازارهای سنتی بود که امروزه با ترویج فرهنگ شهرنشینی مبتنی بر فناوری های پیشرفته و استفاده از ماشین، رفته رفته کمرنگ تر می شود. در این پژوهش، رویکرد پیاده مداری مراکز خرید، راه حل ارائه شده برای احیای نقش بازار در شهر، افزایش پایداری اجتماعی در آن و ارتفا کیفیت زندگی شهرنشینی می باشد.
راضیه مصلح وحید وزیری
رویکرد انسانی در کنار توجه به مفهوم توسعه ی پایدار در معماری منجر به شکل گیری مفهوم پایداری اجتماعی شده است. در معنای پایداری اجتماعی، حفظ و ثبات مولفه های اجتماعی و فرهنگی جامعه هم پیوند با ابعاد زیست محیطی و اقتصادی مطرح است و به رفتارهای انسانی بستگی دارد که در درون فضا رخ می دهد. طراحی معماری می تواند در یافتن راه حلهایی برای تاثیر متقابل گروه های اجتماعی نقش ایفا کند. شهرها جایگاه اصلی فعالیت های انسانی هستند. برای پایداری در شهر باید به جنبه های اجتماعی نظیر ایجاد و حمایت از محیط های انسانی فعال و فضاهای زنده توجه شود. ایستگاه مترو به عنوان فضای عمومی شهری همواره پذیرای جمعیت انسانی بسیاری در روز است از اینرو نادیده گرفتن پتانسیل های تاثیرگذار در تعاملات اجتماعی مناسب می تواند این فضای شهری را به یک معضل شهری تبدیل نماید. در این راستا شناخت و تجزیه و تحلیل و شکل دهی به فضاهای مترو به عنوان فضای شهری پایدار نیازمند شناخت عوامل و فاکتورهای تاثیرگذار بر پایداری اجتماعی و شناخت پتانسیل های طراحی این گونه فضاهاست. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، سوابق موضوع در قالب تعریف توسعه ی پایدار، جایگاه پایداری اجتماعی در توسعه و نقش معماری در پایداری اجتماعی و معیارهای آن مورد بررسی قرارگرفته و تاثیر هر فاکتور و ارتباط آن با دیگر فاکتورها و راهکارهای دستیابی به هر یک تحلیل گردیده است. از مقایسه ی تطبیقی فاکتورها و راهکارهای ارائه شده و پتانسیل فضایی ایستگاه های مترو، معیارهایی منطبق با ویژگی های فضایی ایستگاه ها استخراج شده و در قالب پرسش نامه هایی از مردم به عنوان مخاطبان این فضاها مورد نظرسنجی قرارگرفته و نتایج با استفاده از نرم افزار spss تحلیل گردیده است. بر اساس نتایج، چگونگی تاثیر، اهمیت و اولویت فاکتورهای تاثیرگذار در معیارهای پایداری اجتماعی، در سه بخش کالبد، فعالیت و معنا مشخص شده و در نهایت راهکارهایی برای طرحی متناسب با فرهنگ و خواست و نیاز و پیش زمینه ی ذهنی استفاده کنندگان، ارائه گردیده است
مجید دولتی وحید وزیری
زمانی معماری ایران دارای ویژگی های منحصر به فردی بود که ضمن توجه به مسایل زیباشناختی و حفظ محیط زیست پاسخگوی نیاز های اقلیمی هر منطقه نیز بوده است. فنون و قواعد به کار رفته در این معماری، بسیاری از مفاهیم نوین در عرصه معماری پایدار را در خود به وضوح دارد. اما امروز در جریان تحولات صنعتی و... که نتیجه آن نادیده گرفتن هنر و فرهنگ ایرانی و تخریب طبیعت و محیط زیست است ، پیکری فرسوده و ناپایدار از بافت شهری برجای مانده است. رساله حاضر به بررسی چگونگی شکل گیری یک جریان نوین معماری تحت عنوان موزه هنر و فرهنگ آذربایجان با رویکرد معماری پایداری اکولوژیکی می پردازد که هدف آن ایجاد مکانی برای جمع آوری ، حفاظت و نمایش آثار هنری و آموزش و پژوهش در زمینه هنر و فرهنگ ، با درنظر گرفتن اصول معماری پایداری اکولوژیکی و در صورت امکان توجه به کهن الگو های معماری اقلیمی ایرانی می باشد. به همین منظور به مطالعه ویژگی های اقلیمی اردبیل و اصول معماری پایداری اکولوژیکی و معماری اقلیمی ایرانی پرداخته که نتایج به دست آمده بیانگر نگاه هوشمندانه معماری گذشته ایران به مباحث اقلیمی و بومی همراه با حفظ محیط زیست می باشد. از طرفی امروزه تنها راهکارهای بومی بدون استفاده از تکنولوژی روز نمی تواند پاسخگو باشد بنابراین می بایست راه کار های فراموش شده در طراحی محیط پایدار شناسایی شده و با به روز نمودن آن ها با توجه به تکنولوژی های موجود ، از آن ها در طراحی ساختمان هایی پایدار با کمینه صدمات زیست محیطی استفاده نمود. لذا در نتیجه گیری پایان نامه بر استفاده از راه کارهایی اعم از بومی و غیر بومی در طراحی ساختمان های زیست محیطی تأکید شده است و بر همین اساس سعی شده در طراحی موزه منطقه ای هنر و فرهنگ آذربایجان از الگو های معماری پایداری اکولوژیکی با توجه به اقلیم اردبیل استفاده شود.
صدف کرامتی وحید وزیری
در دهه های اخیر به دنبال اهمیت یافتن روانشناسی مثبت گرا و به منظور مقابله با مشکلات روزافزون روحی و روانی، نقش محیط های زندگی در پاسخگویی به نیازهای انسان در جهت دستیابی به شهرهای سالم و شاد اهمیت بیشتری یافته است. طراحی پاتوقها به عنوان کانونهای جمعی به گونه ای که روابط ساکنین را تسهیل نموده و نیازهای آنان را برآورده سازد می تواند نقش موثری در ارتقاء سلامت عمومی شهروندان داشته باشد. درجهت دستیابی به چنین جنبه هایی، تحقیق حاضر تأثیر حضور در پاتوقها را با تأکید بر ابعاد هیجانی (عواطف مثبت و منفی) و ابعاد شناختی (رضایتمندی از زندگی) شادی و با تبیین مولفه های هرکدام و اهمیت آنها در طراحی پاتوقها، مورد بررسی قرار می دهد.