نام پژوهشگر: اعظم فضلی درزی
انور محمدی رحیم رمضانی نژاد
هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی سوء رفتار دانش آموزان و روشهای مدیریت کلاس های تربیت بدنی مقطع راهنمایی و دبیرستان استان کردستان بود.از میان 624 دبیر تربیت بدنی، تعداد 252 نفر(101 نفر زن و 151 نفر مرد) در پژوهش شرکت کردند.پرسشنامه ی سوء رفتار دانش آموزان شامل 36 سوال بود که توسط اکنسی و بورگاز (2007) تهیه شده است.در تحقیق حاضر با روش تحلیل عاملی، چهار سوء رفتار خشونت و پرخاشگری، تنبلی و کم کاری، کم توجهی به آموزش ،و نافرمانی و بی نظمی شناسایی و پایایی آن نیز 98/0 برآورد شد . پرسشنامه ی مدیریت کلاس تربیت بدنی با 37 سوال توسط مک کورمک (1997) و در قالب سه شیوه ی مدیریت پیشگیرانه ، حمایتی و اصلاحی تهیه شده است .ثبات درونی این ابزار در تحقیق 95/0 به دست آمد. ضمناً در سه تحقیق داخلی، پایایی این ابزار تأیید شده بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات آزمون های کالموگراف – اسمیرونوف، ضریب همبستگی اسپیرمن، t مستقل و همچنین آزمون u من ویتنی در سطح معنی داری 05/0?p استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که خشونت و پرخاشگری و نافرمانی و بی نظمی شایعترین سوء رفتارها در کلاس های تربیت بدنی بود و معلمان بیشتر از روش مدیریت حمایتی استفاده می کردند. از میان سه روش مدیریت کلاس ، رابطه رفتار خشونت و پرخاشگری با مدیریت حمایتی مستقیم و رابطه تنبلی و کم کاری با مدیریت حمایتی ، معکوس و معنی دار بود.همچنین بین سوء رفتار خشونت و پرخاشگری و بین تنبلی و کم کاری با روش مدیریت پیشگیرانه به ترتیب رابطه ای مستقیم ومعکوس ومعنی دار وجود داشت.البته بین روشهای مدیریت کلاس با دو سوء رفتار کم توجهی به آموزش و نافرمانی و بی نظمی رابطه معنی داری مشاهده نشد. بنابر این سوء رفتارهای پرخاشگری و تنبلی و کم کاری می تواند روشهای مدیریت کلاس معلمان را تغییر دهد. کلید واژه ها: ، کلاس تربیت بدنی، مدیریت کلاس، سوء رفتار
صغری جمشیدی انگاسی محمدرضا برومند
هدف از این تحقیق، بررسی رابطه بین نیازهای انگیزشی و خلاقیت کارشناسان تربیت بدنی ادارات آموزش و پرورش استان مازندران بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارشناسان تربیت بدنی مستقر در ادارات آموزش و پرورش شهرستان های استان مازندران تشکیل دادند. جامعه آماری 165 نفر بودند که 127 نفر (92 مرد و 35 زن) پرسشنامه را عودت دادند. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی است. ابزار اندازه گیری تحقیق، پرسشنامه های سلسله مراتب نیازهای انگیزشی مازلو و خلاقیت (رندسیپ) بوده است. پایایی درونی پرسشنامه ها نیز از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برای نیازهای انگیزشی مازلو 82/0 و خلاقیت 85/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کولموگورُف- اسمیرنُف، فریدمن و ضریب همبستگی اسپیرمن در سظح معنی داری (01/0p?) و (05/0p?) به کار گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که نیازهای انگیزشی کارشناسان تربیت بدنی سلسله مراتبی نیست و بین نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی، احترام، خودشکوفایی، سابقه کاری و میزان تحصیلات با خلاقیت، رابطه معنی داری وجود دارد ولی بین نیازهای اجتماعی و خلاقیت رابطه معنی داری وجود ندارد. بین نیازهای انگیزشی مرد و زن و خلاقیت آن ها اختلاف معنی داری مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد که بین خلاقیت با سابقه کاری و میزان تحصیلات کارشناسان تربیت بدنی رابطه معنی داری وجود ندارد. با توجه به نتایج تحقیق به نظر می رسد حضور افراد خلاق و ایجاد فضای پویا در آموزش و پرورش ضروری است.
تقی عاشوری پابندی محمدرضا برومند
در دنیایی که شکل تغییرات آن از مقیاس زمانی قرن به ثانیه تبدیل شده است، تولید دانش و ایده جدید هماهنگ با این تغییرات و ایجاد تحولات نو می تواندایجاد مزیت رقابتی کند. کارآفرینان برای برخورد درست با این چالش ها که تهدیدی برای بقای سازمان تلقی می شود و تبدیل آن ها به فرصت های رقابتی، به دانش و مدیریت درست آن نیاز است. هدف از تحقیق حاضر، رابطه بین دو قرآیند مدیریت دانش و کارآفرینی و همچنین وضعیت دو فرآیند و مولفه های آن در سازمان های ورزشی استان مازندران می باشد. نوع پژوهش توصیفی- همبستگی که بصورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه شامل کل کارکنان اداره ورزش و جوانان استان مازندران، مدیریان تربیت بدنی آموزش و پرورش و هیئت های ورزش استان می باشد که تعداد250 پرسشنامه پاسخ داده شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه مدیریت دانش (شامل کسب دانش، خلق دانش، ذخیره دانش، تسهیم دانش و بکارگیری دانش)وکارآفرینی(شامل ایده پردازی، امکان سنجی و بهره برداری از ایده) می باشد . جهت تعیین روایی از روایی محتوا استفاده شد و پایایی آن ها بر اساس آلفای کرونباخ(به ترتیب 861/0 و 941/0)محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از نرم افزار spss19 و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. از بین فرآیندهای موجود، مدیریت دانش از وضعیت مطلوبی برخوردار است ولی کارآفرینی نامطلوب است و همچنین از میان مولفه های این تحقیق تنها سه مولفه ذخیره دانش، تسهیم دانش و بکارگیری دانش از وضعیت مطلوبی برخوردارند. دو مولفه دیگر مدیریت دانش شامل کسب و خلق دانش و کلیه فرآیندهای کارآفرینی از وضعیت نامطلوبی برخوردارند. بین دو فرآیند مدیریت دانش و کارآفرینی ارتباط قوی(680/0 r= ) و مثبتی برقرار است. میان مولفه های مدیریت دانش و کارآفرینی رابطه برقرار است به استثنا این موارد: بین کسب دانش و ایده پردازی و بکارگیری ایده و همچنین بین خلق دانش و ایده پردازی. با توجه به اینکه فرآیند مدیریت دانش از وضعیت مطلوبی برخوردار است و با کارآفرینی رابطه مثبت برقرار است لازم است درکنار توجه مستقل به مولفه های مدیریت دانش، بطور سیستمی نیز به آن توجه شود. همچنین با توجه به نامطلوب بودن کسب دانش و خلق دانش، در سازمان های ورزشی استان مازندران جهت استمرار موفقیت، کارکنان باید به طور مداوم دانش جدید راخلق کرده و یا از خارج سازمان بدست آورند و در مراحل بعدی آن را به طور گسترده در سازمان منتشر نمایند.کارآفرینی به عنوان ابزاری شناخته شده است که کارآیی اقتصادی را افزایش می دهد و نظر به اینکه مازندران یکی از قطب های ورزش و مدال آور در رویداد های مختلف ملی و بین المللی محسوب می شود بطور اصولی می بایست از وضعیت مطلوبی برخوردار می بود و این امر حیاتی در این سازمان ها مغفول مانده است و مدیران باید توجه جدی به فرآیند کارآفرینی و مولفه های آن داشته باشند.
امین اسکندری محمدرضا برومند
پژوهش حاضر به بررسی عوامل مدیریتی موثر بر عملکرد داوران فوتبال در لیگ های کشور پرداخته است. جامعه آماری مورد بررسی شامل کلیه داوران در لیگ های 1،2،3 و برتر کشور (273 نفر) بوده است. نمونه آماری پژوهش، 160نفر از داوران (داوران وسط و کمک داوران) فوتبال در فصل مسابقات 93-1392، در نظر گرفته شد. پرسشنامه محقق ساخته دارای دو قسمت بوده است. قسمت اول پرسشنامه تحقیق مربوط به اطلاعات فردی (سن، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی، سابقه داوری، سطح تصحیلات، درجه داوری، تخصص) بود و قسمت دوم پرسشنامه عوامل مدیریتی موثر (عوامل ساختاری، عوامل اجرایی، عوامل محیطی، عوامل امکانات و تجهیزات، عوامل شرایط زمانی و جوی، عوامل اقتصادی، عملکرد فردی و ارزیابی عملکرد) بر عملکرد داوران را می سنجد. ثبات درونی این پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 85% بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی، با استفاده از شاخص های گرایش مرکزی، پراکندگی نظیر فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و جداول استفاده شد. در سطح آمار استنباطی، برای رتبه بندی عوامل موثر بر عملکرد داوران از آزمون فریدمن و برای بررسی فرضیات تحقیق از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss در سطح خطای 05/0 ? ? انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل ساختاری، اجرایی، امکانات و تجهیزات و عملکرد فردی در سطح معنی داری 001/0sig= معنی دار است و بر عملکرد داوران تأثیر دارد و تأثیر آن مثبت می باشند، همچنین عوامل محیطی، شرایط زمانی و جوی و اقتصادی در سطح معنی داری 001/0sig= معنی دار است و بر عملکرد داوران تأثیر دارد و تأثیر آن منفی می باشند. مهم ترین نتایج بدست آمده از تحقیق بیانگر آن است که عوامل مدیریتی موثر بر عملکرد داوران در لیگ های کشور به دو گروه ( تأثیر مثبت و تأثیر منفی ) تقسیم شدند، عواملی که تأثیر مثبت بر عملکرد داوران دارند را باید تقویت نمود و عواملی که تأثیر منفی دارند را باید حذف نمود تا داوران در حین قضاوت با خیال آسوده تر و آرامش بیشتر، عملکرد بهتر و مطلوب تری داشته باشند. کلیدواژه ها: عوامل مدیریتی، عملکرد، داوران فوتبال، لیگ های کشور
یوسف مهدیان محمد رضا برومند
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی وضعیت ساختار سازمانی و بلوغ حرفه ای کارکنان اداره کل ورزش و جوانان لرستان می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی است که به روش میدانی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان لرستان که جمعا برابر 41 نفر بوده است. نمونه آماری برابر با جامعه آماری به صورت تمام شمار در نظر گرفته شد که درنهایت از 41 پرسشنامه ارسالی، تعداد 38 پرسشنامه واصل گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ساختار سازمانی رابینز در مقیاس 5 ارزشی لیکرت و پرسشنامه بلوغ حرفه ای کارکنان کریتیز و همکاران (2011) در مقیاس 2 ارزشی بود. پس از تایید روایی توسط اساتید صاحب نظر، پایایی ابزار تحقیق به روش آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با (73/0 و 70/0) محاسبه شد. از آمار توصیفی جهت توصیف متغیرهای تحقیق و در بخش آمار استنباطی برای آزمون فرضیه ها آزمون های کولموگروف – اسمیرنوف،t تک نمونه ای و خی تک گروهی مورد بررسی قرار گرفت و به این منظور از نرم افزار آماری spss21 استفاده شد. یافته های پژوهش وضعیت نامطلوب ساختار سازمانی، تمرکز سازمانی و رسمیت سازمانی را نشان می دهد. همچنین وضعیت بلوغ حرفه ای و مولفه های کنجکاوی، اعتمادبه نفس و مشاوره گرفتن کارکنان مطلوب است اما وضعیت نگرانی کارمندان در سطح نامطلوبی است. نتایج تحقیق نشان می دهد روابط میان واحدها سازمانی، نحوه ی تقسیم و توزیع وظایف میان افراد و الگوهای تعاملی باید بازطراحی شوند. همچنین اسنادی طراحی شود که در این اسناد، روش ها، شرح وظایف و مقررات و سیاست های که سازمان و افراد شاغل در آن باید رعایت و اجرا نمایند نوشته شود. کارکنان این اداره از حق تصمیم گیری بالایی نسبت به حد مجاز برخوردارند. با توجه به نتایج تحقیق سطح آمادگی کارکنان برای انجام وظایف شغلی به منظور پیشرفت شغلی مناسب است. همچنین کارمندان از کنجکاوی مطلوبی نسبت به وظایف شغلی خود برخوردار هستند. با توجه به یافته ها کارمندان توانایی های خود را باور دارند و در راستای بلوغ حرفه ای از اعتمادبه نفس مطلوبی برخوردار هستند. افراد شاغل در اداره مذکور از نقطه نظرات همکاران برای پیشبرد صحیح تر کارها استفاده می کنند. کارمندان تصویر روشنی از آینده ی شغلی خود ندارند و نگران آینده ی شغلی خود هستند.