نام پژوهشگر: جلال شریفی
جلال شریفی حمید کردبچه
توسعه ی اقتصادی کشور چین پس از سال 1978، یکی از وقایع مهم اقتصادی جهان در طول سه دهه ی گذشته بوده است. به قدرت رسیدن شیائوپینگ در سال 1978 که، از او به عنوان معمار اقتصاد چین یاد می شود سبب شد که، کشور کمونیستی و فقیر چین، در طی مدت کوتاهی به رده ی کشورهای موفق ارتقا یابد. این کشور، با اعمال سیاست های مناسب اقتصادی، اجرای اصلاحات تدریجی اقتصادی، هم چنین باز کردن بیشتر اقتصاد کشور، توسعه ی اقتصادی جدیدی را آغاز کرد که، کاملا با توسعه ی اقتصادی دوران مائو متفاوت بود. رویکرد اقتصادی جدید چین پس از سال 1978، این کشور را هر چه بیشتر در اقتصاد جهانی ادغام کرد. میزان صادرات و واردات چین افزایش یافت. آزادسازی در اقتصاد صورت گرفت و سبب ایجاد بخش خصوصی قدرتمندی در کنار بخش دولتی چین گشت. چین به واسطه ی اصلاحاتی که انجام داد، به مرور کشورهای بزرگی مانند آلمان را، به عنوان بزرگترین صادرکننده ی جهان و ژاپن را به عنوان دومین اقتصاد جهان، پشت سر گذاشت و در حال رقابت با بزرگترین اقتصاد جهان، یعنی آمریکا قرار دارد. امروزه کشور چین، تنها کارخانه ی تولید محصولات جهان نیست، بلکه این کشور، توانایی ساخت هواپیما، خودرو، کشتی، محصولات الکترونیکی و کامپیوتر و به طور کلی، محصولات با فناوری بالا را در سطح قابل قبولی دارد. در این تحقیق، به منظور بهره گیری از تجربیات، سیاست ها و استراتژی های اقتصادی چین در بیش از سه دهه ی گذشته، اقتصاد این کشور، مورد مطالعه قرار گرفته است. به منظور معرفی و اهمیت موضوع، بخش های مقدماتی این تحقیق، به ذکر دوره های تاریخی قرن بیستم کشور چین اختصاص یافت. در بخش های پایانی این تحقیق، سیاست های چین در زمینه ی آزادسازی، خصوصی سازی و اتخاذ تصمیمات اقتصادی با رویکرد تدریجی گرایی مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش نتیجه گیری، به مقایسه ی سیاست های مختلف اقتصادی چین و ایران پرداخته و در صورت مناسب بودن سیاست های چین در زمینه های مختلف، پیشنهاداتی برای اقتصاد ایران، ارائه شده است.