نام پژوهشگر: فاطمه باباعلی
فاطمه باباعلی عبدالهادی مسعودی
چکیده قصّه های قرآن ازجنبههای مختلف تاریخی،محتوایی، تربیتی وغیره بررسی شدهاند، امّابه جنبههای هنری ومسائل مربوط به شیوههای اقتباس از این داستان ها و تحلیل اشکالات عدیده در آن، کمتر توجه شده است. در این پژوهش قصّه ی حضرت موسی(علیه السلام) از جهت تکرار و فراوانی آیات، موضوعات متعدد و محتوای غنی قابل اهمیت دانسته شده و با عنوان قصّه ی حضرت موسی (علیه السلام)در قاب هنر هفتم و با تکیه بر منابع تفسیری و روایی و هنری وسینمایی، تجلّی یافته است و با روش تحلیلی تطبیقی، در جهت هدف اصلی یعنی آگاهی از وجوه هنری و بصری قصّه، قدم برداشته، تا ما را در مسیر اقتباسات بعدی، از افتادن در ورطه خطا و سردر گمی مصون بدارد. نتایج حاصله آن است که در این اقتباس گرویدن به دین امری درون جوش و ایمانی نیست و تنها شکوه وفر بیرونی است که آن را عظمت می بخشد و بدون رفتن به عمق موضوعات، صحنه ها براساس هدف نه صرفاً دینی گزینش شده و توانسته با تقویت بخش سینمایی، بخش محتوا را تا حدی زیر فشار خود له کند، حذف و اضافه تعمدی مانند حذف نافرمانی بنی اسرائیل یا اضافه کردن شخصیت دروغین، در بافتی محکم از نظر سینما، سازندگان توانسته اند با بهره گیری از جعلیات و سند سازی برای آن، به شکلی چشمگیر فیلم ده فرمان را به سینما ببرند. با توجه به موقعیت قصّه ی حضرت موسی(علیه السلام)در ادبیات روایی و تفاوت آن با قصّه های دیگر و تأکید برواقعی بودن به تصریح خود قرآن، به زبان هنری و تصویری آیات نگاه ویژه شده استو ضمن بیان ویژگی های هنری، نمایشی و تصاویر بدیع مربوط به قصّه، به راهکارهایی دست یافته ایماز قبیل نوع داستان سرایی همراه با ایجاد اشتیاق در مخاطب، بحث زمان و عقب و جلو رفتن برخی رویدادها همراه با فضاسازی هنرمندانه مانند کیفیت خانه سازی بنی اسرائیل، توجه به عناصری همچون شخصیت و پر رنگ کردن صفت غالب مانند امین بودن موسی یا تکبّر فرعون، استفاده از الفاظی که نشانگر قطعیت یا جدیت یا تردی و غیره است، مسأله رویت و سخن گفتن خداوند و شکافته شدن دریا با بهره گیری از زبان گویای تصویر، استفاده از داستانک هایی مانند ماجرای قارون و مومن آل فرعون و غیره، همه وهمه یارای کسانی خواهد بود که بخواهند در مسیر مهم اقتباس از قصّه ی حضرت موسی (علیه السلام) و دیگر قصص قرآنی قدم های مفید و تاثیر گذار بردارند.