نام پژوهشگر: نسرین شکیبی ممتاز
نسرین شکیبی ممتاز مریم حسینی
مقوله ی سفر در متون کلاسیک و جدید فارسی، دارای انواع مختلفی است که از میان آنها «سفرهای آیینی» با شاخصه هایی اسطوره ای و افسانه ا ی، از اهمیت ویژه ای برخوردارند. این رساله به مطالعه ی این سفرها و چگونگی تحقق شان در جهان بی مرز اسطوره و افسانه می پردازد. جامعه ی آماری این پژوهش، هفت داستان از داستان های هزار و یک شب است که در هر داستان، سفری آیینی برای تحقق هدف یا اهدافی خاص، با محوریت قهرمان و اعمال قهرمانی، صورت می گیرد. این داستان ها عبارتند از: حکایت «علاءالدین ابوشامات»، «جوذر ماهیگیر»، «عبدالله برّی و بحری»، «ملک امجد و ملک اسعد»، «حاسب کریم الدین»، «بلوقیا» و «جانشاه». روش پژوهش در این رساله تحلیلی ـ توصیفی، و رویکرد نظری آن، رویکرد روانشناسیِ اسطوره بر اساس آرای «زیگموند فروید» و «کارل گوستاو یونگ» و شاگردان و پیروان ایشان است که در حوزه ی داستان های اسطوره ای و افسانه های پریان تحلیل هایی ارائه داده اند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که این دسته از داستان های سفر آیینی در هزار و یک شب، دارای بن مایه ها و زیرساخت های اسطوره ای هستند، که با دانش روان شناسی نوین قابل بررسی اند. این سفرها در پاسخ به نیازهای مختلفی همچون جبران یک نقصان، یافتن شخص یا اشخاصی، دست یافتن به گنج یا پدیده ای خاص شکل گرفته اند؛ راهی به درون قهرمان دارند و از دالان های هزار توی روان او به مرکزی که محل ناخودآگاهی و نقطه ی عطف خویشتن است، متصل می گردند. روند پیشرفت این قبیل سفرها در دنیای درون قهرمان است و در فرایندی موسوم به «فردیت» در سه مرحله ی «عزیمت»، «تشرّف» و «بازگشت» صورت می گیرد که قهرمان را نه تنها در زمان و مکان متعارف، بلکه در درون و روان بی زمان و بی مکان خویشتن متحول می سازد. این داستان-ها با ویژگی ماندگاری در زمان، برآمده از ضمیر ناخودآگاه راویان آنهاست که با بهره وری از میراث جمعی بشری، حکایت ها و روایت هایی پدید آورده اند که موجب لذتی شگفت در مخاطبان شان می-شوند.