نام پژوهشگر: لیلا تاجیک

تبیین ارزش های اخلاقی و ارائه شاخص های آن در واحدهای کسب و کار ایرانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی غیر دولتی غیر انتفاعی کار - دانشکده علوم پایه دامغان 1390
  فرناز خاتمی نو   علی ربیعی

در عصر کنونی توجه به اخلاقیات در واحدهای کسب و کار یکی از مباحث مهم و مورد توجه پژوهشگران و سازما نها است . اخلاق ، لازمه یک جامعه سالم است و به علت پیامدهای مثبت فردی ، سازمانی و اجتماعی آن همواره مورد توجه جوامع و سازمانها قرار گرفته تا برای حفظ و ارتقای آن تلاش نمایند . در این راستا ، مدیران سازمانها نیز می بایستی از نظر نگرش فکری دارای تفکرات سالم و بهینه ای باشند . برای حل مشکلات اخلاقی سازمانها نیازمند به تقویت اخلاق ، فرهنگ ، تعهد کاری و ... هستند که محصول آن نیروی انسانی متعهد و با اخلاق است که سازمان را در دستیابی به اهداف خود یاری دهد . با توجه به مدل ارائه شده ، آنچه در این پژوهش مورد سنجش و بررسی قرار گرفته ، تاثیر شاخص های اخلاقی در ایجاد نگرش و رفتار اخلاقی در بین کارکنان و مدیران و به تبع آن ، ارتقاء اخلاقیات در سازمانها است . این پژوهش از نظر هدف ، یک تحقیق کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت ، توصیفی- پیمایشی است . در اینجا با استفاده از نظرات صاحبان فن که از طریق مصاحبه بدست آمده و همچنین پرسشنامه محقق ساخته ای که دربرگیرنده پنج شاخص سنجش رفتار اخلاقی (درستی در کار ، روابط انسانی ، ویژگی های شخصی ، قانونگرایی ، تعهد و وجدان کاری) و سه شاخص تاثیرگذار بر ارتقاء اخلاقیات (عوامل فردی ، عوامل سازمانی ، عوامل اجتماعی) می باشد ، داده های مورد نیاز گردآوری شده است . جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده چهار سازمان (گروه خودروسازی ایران خودرو ، گروه خودروسازی سایپا ، سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و شرکت کاراگستر) است . نتایج بدست آمده بیانگر این موضوع می باشد که همبستگی مثبت و معناداری در بین تمامی شاخص ها وجود دارد . میزان بهره گیری سازمانها از اخلاقیات و پیامدهای آن یکسان نبوده و از میان شاخص های تاثیرگذار بر ارتقاء اخلاقیات ، عوامل سازمانی بیشترین تاثیر را داشته است .

بررسی شاخص های اخلاقی در بازاریابی بر اساس مدل آمیخته بازاریابی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی غیر دولتی غیر انتفاعی کار - دانشکده مدیریت 1391
  نرجس سادات لاجوردی   علی ربیعی

در داد و ستدها رفتارهای غیر اخلاقی صورت می گیرد که در بلند مدت باعث شکست در کسب و کارهای گوناگون می شود. برای مثال در ایران یکی از دلایل شکست صادرکنندگان و همچنین بخشی از عوامل شکست برندهای ایرانی رعایت نکردن اصول اخلاقی در بازاریابی می باشد. بازاریابی اخلاقی می تواند راه حل هایی برای رفع این موضوع ارائه دهد. از سوی دیگر آمیخته بازاریابی یکی از ارکان اصلی در بازاریابی است و طبق پژوهش های صورت گرفته، توجه به شاخص های اخلاقی در آمیخته بازاریابی یکی از مهم ترین عوامل افزایش وفاداری مشتریان و در نهایت موفقیت سازمان ها می باشد. این تحقیق در جهت تعیین شاخص های اخلاقی در بازاریابی بر اساس مدل آمیخته بازاریابی و ارائه پیشنهاداتی برای بهبود آمیخته بازاریابی با توجه به اصول اخلاقی می باشد. همچنین به تعیین تأثیر متغیرهای اجتماعی بر ارزیابی اخلاقی نیز پرداخته شده است. روش انجام تحقیق در بخش اول اکتشافی و از منظر هدف کاربردی و توسعه ای است و از منظر ماهیت توصیفی و از نوع پیمایشی و همچنین کمی و کیفی می باشد. در این تحقیق با استفاده مطالعات اسناد و ابزار مصاحبه، شاخص های اخلاقی و غیر اخلاقی تعیین شده است و سپس با استفاده از پرسشنامه و روش دلفی الویت ها مشخص شده اند. پرسشنامه در ابتدا شامل 50 گویه بوده که توسط 30 نفر در 3 مرحله تکمیل شده است. در نهایت 20 شاخص اخلاقی و 30 شاخص غیر اخلاقی مشخص شده اند. همچنین جهت تعیین اثر متغیرهای اجتماعی بر ارزیابی اخلاقی نیز از آزمون تحلیل واریانس استفاده شده است که در نتیجه این آزمون مشخص گردید متغیر های سن و جنسیت در ارزیابی اخلاقی افراد تأثیر گذار هستند. واژگان کلیدی: اخلاق، بازاریابی، بازاریابی اخلاقی، آمیخته بازاریابی

بررسی تاثیر استراتژی نقشه گرافیکی واژگان بر یادگیری آنها توسط زبان آموزانِ دارای سبک های یادگیریِ ادراکی مختلف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1393
  سمیه حبیب زاده اردبیلی   سوسن مرندی

سبک ها و استراتژی های یادگیری جزو عوامل اصلی در یادگیری زبان محسوب می شوند. در دهه های گذشته روش های مختلفی برای یادگیری و به بیادسپاری بهتر واژگان معرفی شده اند. در این راستا، تفاوت های فردی در یادگیری نقش مهمی را ایفا می کنند. در حوزه یادگیری شناختی، سبک های یادگیری ادراکی عامل مهمی در اکتساب زبان محسوب می گردند. در این میان ادعا شده که استراتژی "تهیه نقشه لغت"، که نوعی استراتژی شناختی بر اساس سازمان دهنده های پیشرفته ی گرافیکی است، می تواند به منظور بهبود یادگیری لغات بکار رود. با این حال، اینکه آیا این استراتژی مناسب انواع زبان آموزان است یا خیر به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین، این مطالعه تاثیر تولید و استفاده از نقشه گرافیکی کلمه را در مقایسه با روش های مرسوم در یادگیری واژگان در زبان آموزان با سبک های ادراکی مختلف (بصری، شنیداری، لامسه ای، و چندحسی) مورد بررسی قرار داد. این مطالعه در طول هشت جلسه با شرکت چهل نفر از دانشجویان زبان انگلیسی زن در سطح بالای متوسط در کانون زبان ایران در تهران انجام شد. داده های کمی با استفاده ازاین ابزارها جمع آوری شد: پرسشنامه سبک های یادگیری بارش (1991) ، پیش آزمون مقیاس دانش واژگان (برگرفته از پریبخت و وشه، 1991)، پس آزمون دو قسمتیِ اندازه گیری دانش واژگان، و پرسشنامه درباره ایده های زبان آموزان در مورد استفاده از استراتژی فوق الذکر. در این مطالعه ی نیمه تجربی که براساس مدل شبه تجربی طراحی شده بود، یک گروه هر دو شرایط کنترل و درمان را به طور همزمان تجربه کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های زوج/جفتی، و تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه صورت گرفت. نتایج نشان داد که با استفاده ازاستراتژی تهیه نقشه کلمه، در مقایسه با روش های متعارف یادگیری لغات، یادگیری به طور قابل توجهی در همه دانش آموزان با سبک های ادراکی مختلف پیشرفت حاصل کرد،هر چند سبک های بصری و شنوایی نسبت به گروه لامسه و چندحسی در استفاده از این استراتژی بهتر عمل کردند. علاوه بر این، نظرات دانش آموزان در مورد تولید و استفاده از نقشه لغات به طور مثبت ارزیابی شد.