نام پژوهشگر: مهدی مقرنسی
جواد نخ زری خداخیر امیرحسین حقیقی
هدف این پژوهش، بررسی پاسخ و سازگاری اینترلوکین15 (il-15) نسبت به تمرینات مقاومتی در مردان جوان غیر ورزشکار بود. بدین منظور 20 مرد جوان انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر با میانگین سنی 1/29±22/5 سال، وزن 10/71±65/2 و قد 1/86±174 سانتی متر) و کنترل (8 نفر با میانگین سنی 1/30±22/4، وزن11/4±59/8 و قد1/86±171) تقسیم شدند. گروه تجربی یک برنامه¬ی تمرین با وزنه را که در آن اصل اضافه بار نیز رعایت می¬شد به مدت 8 هفته اجرا کرد. این برنامه¬ شامل 8 حرکت، هر حرکت 3 ست، هر ست 10- 8 تکرار با 70% یک تکرار بیشینه، یک دقیقه استراحت بین هر ست و دو دقیقه استراحت بین هر حرکت بود. در طول برنامه ، گروه کنترل در محل سالن وزنه حضور داشتند. اولین نمونه¬ی خون قبل از شروع تمرین از هر دو گروه و پس از 8 ساعت ناشتایی شبانه جمع آوری شد. به منظور ارزیابی پاسخ، دومین و سومین نمونه¬های خونی گروه تجربی، بلافاصله و یک ساعت پس از اتمام یک جلسه تمرین با وزنه (70% یک تکرار بیشینه) و همچنین با همین فاصله¬ی زمانی از گروه کنترل گرفته شد. آخرین نمونه¬ی خون نیز پس از 8 هفته تمرین بمنظور ارزیابی سازگاری از هر دو گروه جمع¬آوری شد. داده¬ها با استفاده از آزمون¬ کولموگراف- اسمیرنف، t همبسته و مستقل، anova با اندازه¬گیری مکرر و آزمون تعقیبی lsd تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که پاسخ حاد و تاخیری il-15نسبت به تمرینات مقاومتی در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی¬دار نداشت (p≥0/05). همچنین سازگاری این سایتوکین نسبت به تمرینات مقاومتی در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی¬دار نداشت (p≥ 0/05). پس از هشت هفته تمرین مقاومتی میانگین قدرت گروه تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش یافت (p≤0/05) که این افزایش می¬تواند به علت سازگاری¬های بیوشیمیایی و سیستم عصبی بوده و ارتباطی با تغییرات سطوح پلاسمایی il-15 نداشته باشد.
مصطفی سلمانی پور ارسلان دمیرچی
سابقه و هدف: بیومارکر های قلبی عواملی هستند که برای شناسایی آسیب سلول های قلبی به کار برده می شوند. هدف از این پژوهش مقایسه تغییرات در سطوح تروپونین i (ctni) و کراتین فسفوکیناز قلبی (ck-mb) در میانسالان مبتلا به سندروم متابولیک و سالم در پاسخ به فعالیت هوازی بیشینه بود. روش: 9 بیمار با سابقه ی بیماری سندروم متابولیک( سن : 44/4 ± 33/58، قد: 67/5 ± 168، وزن: 02/5±43/73) و 8 مرد سالم(سن: 09/5 ± 62/57، قد: 70/4 ± 171، وزن: 72/8 ± 73/75) آزمون ورزشی بالک(سرعت ثابتkm/h 53/5 و شیب هر دقیقه یک درجه افزایش می یابد) را اجرا کردند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله، یک و 24 ساعت پس از فعالیت گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی( tمستقل برای مقایسه گروه ها و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای زمان های مختلف اندازه گیری و در صورت معنی دار بودن از آزمون تعقیبی بونفرونی) استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد ctni و ck-mb به طور معنی داری در دو گروه پس از فعالیت افزایش یافت (05/0p ?). ck-mb بین دو گروه اختلاف معنی داری نشان داد و گروه سالم افزایش بیشتری نسبت به گروه سندروم متابولیک داشتند (05/0p ?) اما ctni بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت(05/0p ?). نتیجه گیری: مقادیر ctni و ck-mb افزایش یافته در اثر فعالیت هوازی وامانده ساز در دو گروه، می تواند نشانه ی آسیب به میوکارد در اثر اسکیمی ناشی از فعالیت ورزشی باشد، اما کاهش ctni پس از 24 ساعت می تواند بیانگر تفاوت این افزایش با نشانه های سکته قلبی باشد. افزایش مقادیر ck-mb پس از فعالیت هوازی در گروه سالم بالاتر از گروه سندروم متابولیک بود، که ناشی از فعالیت هوازی روی نوارگردان با شیب بود و گروه سالم مدت زمان بیشتری را فعالیت کرده بودند، این اختلاف می تواند نشانه آسیب سلول های عضلانی در گروه سالم باشد. کلمات کلیدی: سندروم متابولیک،فعالیت هوازی، ctni، ck-mb
فرشته گلستانه حسن خلجی
چکیده ندارد.
مهدی مقرنسی عباسعلی گایینی
هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین درصد چربی بدن و توان هوازی بیشینه(تکنیک جدید) با چربیها و لیپوپروتئینهای خون(کلسترول، تری گلیسرید، hdl و ldl ) در دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی دانشگاه بیرجند است .