نام پژوهشگر: مرتضی خورسندی
مرتضی خورسندی منصور حقیقت
در این پایان نامه ما بعد از معرفی کردن فضا-زمان ناجابجایی ابتدا یک مرور مختصری از دو رهیافت متفاوت از مدل استاندارد ناجابجایی، ارائه می دهیم. در رهیافت اول، گروه تقارنی به محدود می شود و گروه تقارنی مدل استاندارد توسط شکست تقارنی مناسب با کاهش به بدست می آید. در رهیافت دوم، مدل استاندارد ناجابجایی مبتنی بر گروه تقارنی و نگاشت های سایبرگ-ویتن برای میدان های نظریه می باشد. برای بررسی جنبه های پدیده شناسی این دو رهیافت ما طیف اتم هیدروژن را مطالعه کردیم و نشان دادیم که برای حالت فضا-زمان ناجابجایی ( )، طیف اتم هیدروژن در سطح درختی دارای تصحیح ناجابجای می باشد . در نتیجه ما یک حد بالایی برای پارامتر ناجابجایی برای حالت فضا-زمان ناجابجایی ( ) از مرتبه ی بدست آوردیم. از آنجایی که پارامتر ناجابجایی، ، ثابت نیست و یک جهت مرجح را در فضا-زمان مشخص می کند، تقارن لورنتس در فضای ناجابجایی نقض می شود. اما در بررسی های صورت گرفته بر روی ضرایب مختلف نقض تقارن لورنتس در آزمایش های مختلف، حدهای بسیار قوی بر روی آن گذاشته شده است، به نحوی که می توان گفت در انرژی های پایین تقارن لورنتس یک تقارن دقیق طبیعت می باشد. بنابراین ما مدل استاندارد ناجابجایی با حفظ تقارن لورنتس را بر مبنای گروه تقارنی مطالعه کردیم. در این رهیافت ناجابجایی ما مشاهده کردیم که طیف اتم هیدروژن در سطح درختی دارای تصحیح ناجابجایی از مرتبه ی می باشد. در نهایت ما نتایج بدست آمده را به اتم هیدروژن میوئونی ( ) تعمیم دادیم و نشان دادیم که در مدل استاندارد ناجابجایی با حفظ تقارن لورنتس یک جابجایی در گذار در اتم هیدروژن میوئونی از مرتبه ی وجود دارد که نتایج بدست آمده با اختلاف تجربی و نظری برای جابجایی لمب در اتم هیدروژن میوئونی قابل مقایسه بود
سودابه برزگر کلیجی حمید آماده
آب یک کالای ضروری است که در دهه های اخیر به دلیل تغییر اقلیم، رشد سریع جمعیت، افزایش مصرف سرانه و بروز خشکسالی به شدت کمیاب شده و به دلیل غیر قابل جانشین بودن، مشکل کمیابی آن هر روز ملموس تر می شود. از آنجایی که در ایران بیش از 90 درصد آب استحصال شده به مصرف بخش کشاورزی می رسد، مسئله کمیابی آب در این بخش نمود بیشتری می یابد. لذا بهبود این شرایط نیازمند رویکرد های مناسب برای تخصیص و استفاده بهینه از منابع آبی موجود است. این مهم جز با قیمت گذاری مناسب آب و تعیین تعرفه های بهینه با هدف حداکثر سازی رفاه اجتماعی میسر نمی شود. مباحث قیمت گذاری در مورد کالاهای تولیدی توسط دولت که دارای انحصار طبیعی می باشند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا در این نوع از کالاها (مانند آب، برق، گاز وتلفن) سیاست قیمت گذاری بایستی با توجه به کلیه ابعاد تاثیر گذارنده بر آن، به گونه ای تنظیم شود تا از ایجاد شوک های ناگهانی در قیمت و در نتیجه متأثر نمودن شدید تقاضای مصرف کنندگان جلوگیری به عمل آورد. با توجه به اینکه صنعت آب ایران حالت انحصاری دارد، قیمت گذاری مناسب، آن است که در ضمن رعایت عدم زیان دهی، رفاه اجتماعی را نیز حداکثر سازد. بدین منظور در این پژوهش از روش قیمت گذاری رمزی که دارای قابلیت های فوق می باشد، جهت محاسب? قیمت آب در بخش کشاورزی استان مازندران، به عنوان قطب کشاورزی کشور استفاده شده است. برای تعیین این قیمت تابع تقاضای آب برای مصارف مختلف و تابع تولید با استفاده از داده های سری زمانی سال های 90-1370 برآورد شده است. به منظور تخمین توابع عرضه و تقاضا از مدل خودتوضیح با وقفه های توزیعی (ardl) و نیز از نرم افزار microfit استفاده شده است. کشش های قیمتی با استفاده از توابع تقاضا و هزینه نهایی تولید، با استفاده از تابع تولید محاسبه شده و سپس قیمت رمزی برای مصرف آب در بخش کشاورزی بدست آمده است. نتایج نشان داد که قیمت موجود در بخش کشاورزی کمتر از قیمت رمزی می باشد و با توجه به اینکه صنعت آب استان مازندران از بازده فزاینده نسبت به مقیاس برخوردار است، قیمت گذاری رمزی می تواند در جهت بهبود فعالیت های اقتصادی این صنعت موثر واقع شود.
محسن براتی آق قلعه حمید آماده
تغییرات آب وهوا، یکی از مسائل چالش برانگیز در زمان حال و یک نگرانی بزرگ در میان سیاست گذاران است. برخی از اثرات پیش بینی شده آن مانند گرم شدن کره زمین، بیابان زایی، بالاآمدن سطح آب دریاها و متوسط درجه حرارت زمین روزبه روز در حال افزایش است که ممکن است اثرات مخربی بر روی کشورهای درحال توسعه داشته باشد. مطالعات نشان می دهد که بین عوامل انسانی و تخریب محیط زیست رابطه ای مستقیم وجود دارد. بنابراین این مطالعه به بررسی اثرات عوامل انسانی بر محیط زیست کشورهایd8، با استفاده از مدل اثرات تصادفی با رگرسیون بر روی جمعیت، منابع و تکنولوژی (stirpat) و مجموعه ای از داده های پانل متوازن 8 کشور و دوره زمانی 1990 تا 2009 می پردازد. یافته ها نشان می دهد که رابطه مثبت بین میزان جمعیت، درآمد سرانه، شهرنشینی و انتشار co2 وجود دارد. هم چنین مصرف انرژی های تجدید پذیر انتشارco2 را کاهش می دهد درحالی که مصرف انرژی های تجدید ناپذیر انتشارco2 را افزایش می دهد. این یافته های تجربی نه تنها به پیشبرد ادبیات موجود کمک می کند، بلکه همچنین شایسته توجه بیشتر سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری به این نتایج است.
سجاد عبداللهی لگران مرتضی خورسندی
در این تحقیق به بررسی تأثیر رشد اقتصادی بر کیفیت محیط زیست مبتنی بر فرضیه زیست محیطی کوزنتس برای داده های پانل 14 کشور منتخب نفتی در دوره زمانی 2010-2000 با استفاده از یک مدل درجه دوم پرداخته شده است. در این تحقیق از شاخص عملکرد محیط زیست (epi) برای کیفیت محیط زیست استفاده شده است. همچنین، در رابطه مذکور متغیرهای دیگری همچون شدت انرژی، جمعیت و شاخص آزادسازی تجاری نیز لحاظ شده است. نتایج به دستآمده نشان می دهد که شدت انرژی تاثیر منفی، جمعیت تأثیر مثبتو شاخص آزادسازی تجاری تأثیر منفی بر کیفیت محیط زیست دارند. همچنین، براساس نتایج به دست آمده فرضیه زیست محیطی تأیید می شود؛ به این ترتیب که ابتدا با افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه، کیفیت محیط زیست کاهش پیدا می کند و در مراحل بعدی که تولید ناخالص داخلی افزایش می یابد، کیفت محیط زیست شروع به افزایش می کند و در نتیجه یک منحنی u شکل به دست می آید.
محمد مهدی خزایی مرتضی خورسندی
مصرف انرژی از موضوعات مهم و حساس در جهان و به خصوص در کشورهای درحال توسعه است. چرا که رفاه و رشد و توسعه اقتصادی کشورها به وجود آن بستگی دارد. به دلیل این اهمیت تعیین و تبیین عوامل اثرگذار بر مصرف انرژی همواره مورد نظر برنامه ریزان و اقتصاددانان و سیاست گذاران بوده است. با توجه به این حساسیت در این مطالعه به بررسی اثر توسعه مالی بر مصرف انرژی پرداخته ایم. بنابراین در این پژوهش سعی شده است اثر توسعه مالی بر مصرف انرژی با روش گشتاورهای تعمیم یافته (gmm) در دو گروه کشور درحال توسعه در خلال دوره 1993-2011 و با استفاده از نرم افزار eviews بررسی شود. گروه اول شامل 14 کشور در حال توسعه نفتی و گروه دوم شامل 19 کشور درحال توسعه غیرنفتی است. برای هر گروه از کشورها دو مدل جداگانه تخمین زده شد که مدل اول با استفاده از متغیر بخش بانکی و مدل دوم با استفاده از متغیر بازار سرمایه برآورد شده است. نتایج برآورد نشان داد که تولید ناخالص داخلی سرانه در کشورهای غیرنفتی نسبت به کشورهای نفتی اثر مثبت بزرگتری بر مصرف سرانه انرژی دارد. متغیر قیمت نفت در کشورهای درحال توسعه غیرنفتی نسبت به کشورهای در حال توسعه نفتی اثر منفی بزرگتری بر روی مصرف سرانه انرژی دارد. ضریب متغیر اعتبار داخلی برای بخش خصوصی(درصد از gdp) در گروه کشورهای در حال توسعه غیرنفتی 0.02درصد و در کشورهای درحال توسعه نفتی 0.009درصد است. مقایسه اثر متغیر بانکی اعتبار داخلی برای بخش خصوصی(درصد از gdp) بر روی مصرف سرانه انرژی در دو گروه کشور نشان دهنده کارایی بالاتر بخش بانکی در کشورهای غیرنفتی است. دلیل این تفاوت احتمالاً به رفتار متفاوت دو گروه کشور در قبال بخش بانکی بر می گردد. ضریب متغیر نسبت گردش مالی سهام مبادله شده در کشورهای درحال توسعه غیرنفتی 0.003- درصد و در کشورهای درحال توسعه نفتی 0.009- درصد است. مقایسه متغیر بازار سرمایه نسبت سهام مبادله شده در دو گروه کشور در حال توسعه نفتی و در حال توسعه غیرنفتی نیز نشان می دهد که وضعیت اثر توسعه بازار سرمایه بر مصرف سرانه انرژی در کشورهای در حال توسعه نفتی منفی تر و کوچکتر از کشورهای در حال توسعه غیرنفتی است. این اثر ابتدا نشان می دهد که بازار سرمایه در دو گروه به اندازه بخش بانکی توسعه یافته و عمیق نیست. توجیه این امر احتمالا به این دلیل است که در هیچ کدام از دو گروه کشور بازار سرمایه نقش چندانی در تولید و بخش صنعت ندارد و احتمالا گردش مالی در این بخش به امور سوداگرانه و بورس بازی مربوط می باشد. یک توجیه دیگر برای این اثر منفی این است که، بازار سرمایه بیشتر به عنوان بازار تأمین مالی وام های بلندمدت شناخته می شود. وام هایی که اغلب برای بخش تولیدی استفاده می شود. در نتیجه توسعه بازار سرمایه باعث افزایش وام گیری توسط تولیدکنندگان می شود، اما تولیدکنندگان این منابع مالی را به سمت کالاها و خطوط تولیدی می برند که بهره وری انرژی بالاتری دارند. همچنین ممکن است متغیر گردش مالی سهام مبادله شده متغیر مناسبی برای توسعه بازار سرمایه نبوده و باید از سایر متغیرهای بازار سرمایه مانند حجم معاملات در بازار سهام و ... استفاده نمود که با توجه به گروه کشورها این اطلاعات برای تمامی کشورها در دسترس نبوده است.
عباس سمیعی مرتضی خورسندی
مدلها و ابزارهای جدید به صورت چشم گیری در بازارهای بورس بسیاری کشورها استفاده می شود؛ لکن در کشور ما مفاهیم و تئوری های جدید در این حوزه، یا کاملا ناشناخته اند یا راهی به سوی کاربرد مستقیم نیافته اند. در همین راستا و با توجه به اهمیت شناسایی الگوی حرکتی قیمت سهام برای پیش بینی قیمتهای آتی، برای سرمایه گذاران و برنامه ریزان اقتصادی، در این تحقیق پس از بررسی روش های موجود پیش بینی در حوزه بازار سرمایه، به بررسی سیستم های هوشمند غیرخطی شبکه های عصبی مصنوعی پرداختیم. سپس برای پیش بینی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران از دو مدل شبکه عصبی ایستای mlp و شبکه عصبی پویای narx برای پیش بینی شاخص یک دوره بعد استفاده کردیم. در فرآیند پیش بینی با شبکه های عصبی، فاکتورهای مهمی وجود دارد و در صورتی که تمامی این فاکتورها به طور صحیح انتخاب گردد؛ می توان انتظار داشت که شبکه عصبی پیش بینی مناسبی داشته باشد. در این تحقیق سعی شد از شاخص های بورس در کنار متغیرهای کلان اقتصادی، به عنوان متغیر ورودی برای پیش بینی استفاده شود؛ و متغیرهایی که قدرت پیش بینی بالاتری دارند در مدل نگاه داری شوند. خطای شبکه های عصبی با معیار ریشه میانگین مربعات خطا (rmse) با یکدیگر مقایسه شد و در نهایت نتایج برخلاف انتظار ما نشان داد که پیش بینی شاخص کل با مدل mlp دارای خطای کمتری نسبت به پیش بینی با مدلnarx است.
وحید قربانی پاشاکلایی مرتضی خورسندی
شوکهای نفتی دهه 70 میلادی، یکی از عوامل مهم در افزایش اهمیت بهره برداری بهینه از منابع نفتیبشمار می روند، بطوریکه از بعد اقتصادی نظریه هتلینگ (1931) در این سالها مجددا توسط اقتصاد دانان مورد بازبینی و از بعد فنی روشهای بهبود بازیافت نفت (eor) مورد توجه قرار گرفت. بهره برداری بهینه از دید فنی روشهای بهبود بازیافت نفت (eor)را با توجه به حداکثر نرخ کارا (mer) مدنظر دارد و از دید اقتصادی نیز حداکثر سود تنزیل شده با توجه به شرایط بازار را جستجو می نماید. ترکیب جنبه های فنی و اقتصادی فوق می تواند مفهوم الگوی بهره برداری بهینه را شکل دهد. در این مطالعه، موضوع فوقبرای یکی از میادین جنوب غربکشور که گاز طبیعی بصورت فرایند غیرامتزاجی در آن تزریق می شود،بررسی شده است. بدین منظور از مدل کنترل بهینه جهت حداکثر سازی سود تنزیل شده استفادهشده استو در راستای برآورده نمودن شرط حداکثر نرخ کارامحدودیت های فنی تولید نیزمنظور گردیده است. نتایج مطالعه فوق نشان داده کهاولاً هزینه تولید میدان فوقبا کاهش ذخائر باقیمانده افزایش می یابد و ثانیاً الگوی بهره بردایبهینه به نرخ تنزیل وابسته بوده بطوریکه کاهش وابستگی دولت به درآمدهای نفتی منجر به برداشت متوازن تراز میدان و در غیر این صورت به برداشت حداکثری در سال های اولیه و برداشت حداقلی در سال های پایانی عمر میدان منجر خواهد شد. نتایج سناریوهای مختلف نرخ تنزیل همچنین حاکی از آن بوده که از نرخ تنزیل 10 درصد به بالا، تولید بهینه به سه سناریو قیمتی تعریف شده در مطالعه، وابسته نمی باشد.
احمد دهقانی احمدآباد فتح الله تاری
در سال های اخیر فناوری اطلاعات اثرات قابل توجهی بر صنعت بانکداری داشته است، که این امر در نحوه ارائه خدمات جدید به مشتریان موثر بوده است. ارائه خدمات از طریق فناوری هایی مثل اینترنت، رایانه های شخصی و بانکداری تلفنی به بسیاری از موسسات مالی اجازه می دهد تا خدمات گوناگونی را در اختیار مشتریان قرار داده و ضمن کاستن از هزینه های سربار بانک ها، از هزینه های وارده بر مشتریان نیز بکاهند.در این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر پذیرش بانکداری اینترنتی پرداخته می شود. مدل پژوهش از تلفیق سه مدل دیویس و پیکاراینن و محمدی و کارخانه به دست آمده است که بر اساس آن متغیر پذیرش بانکداری اینترنتی تحت تاثیر متغیرهای استفاده آسان، هزینه استفاده از اینترنت، تبلیغات، امنیت اطلاعات خصوصی، وجود زیرساخت های مناسب، آگاهی از بانکداری اینترنتی و صرفه جویی در زمان می باشد. جامعه آماری را تمام مشتریان بانک تجارت در استان یزد که دارای رمز عبور فعال هستند تشکیل می دهنداز آنجا که این جامعه یک جامعه نامحدود است برای نمونه گیری از فرمول کوکران استفاده شد که طبق آن حجم نمونه 385 برآورد شد، بنابراین با در نظر گرفتن نرخی جهت عدم بازگشت پرسشنامه ها و یا دریافت پرسشنامه ناسالم، تعداد 500 پرسشنامه توزیع شد و در نهایت تعداد 418 پرسشنامه سالم دریافت گردید.برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss و lisrel استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که متغیرهای استفاده آسان، تبلیغات، امنیت اطلاعات خصوصی، وجود زیرساخت های مناسب، آگاهی از بانکداری اینترنتی و صرفه جویی در زمان تاثیر معناداری بر پذیرش بانکداری اینترنتی دارند اما هزینه استفاده از اینترنت تاثیر معناداری بر پذیرش آن ندارد.
مسعود گوهری کاهو فتح الله تاری
در سال های اخیر فناوری اطلاعات اثرات قابل توجهی بر صنعت بانکداری داشته است، که این امر در نحوه ارائه خدمات جدید به مشتریان موثر بوده است. ارائه خدمات از طریق فناوری هایی مثل ماشین های خودپرداز، اینترنت، رایانه های شخصی و بانکداری تلفنی و ... به بسیاری از موسسات مالی اجازه می دهد تا خدمات گوناگونی را در اختیار مشتریان قرار داده و ضمن کاستن از هزینه های سربار بانک ها، از هزینه های وارده بر مشتریان نیز بکاهند. در این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر پذیرش ماشین های خودپرداز پرداخته می شود. مدل پژوهش از تلفیق دو مدل دیویس و پیتر نوود و پریسا علاقه بند به دست آمده است که بر اساس آن متغیر پذیرش ماشین-های خودپرداز تحت تاثیر متغیرهای سودمندی، سهولت، هزینه استفاده، امنیت، مشخصه اجتماعی، طرز تفکر پیرامون تغییر، اعتماد، می باشد. جامعه آماری را تمام مشتریان موسسه مالی و اعتباری عسکریه در استان خراسان شمالی، تشکیل می دهند از آنجا که این جامعه یک جامعه نامحدود است برای نمونه گیری از فرمول کوکران استفاده شد که طبق آن حجم نمونه 385 برآورد شد، بنابراین با در نظر گرفتن نرخی جهت عدم بازگشت پرسشنامه ها و یا دریافت پرسشنامه ناسالم، تعداد 450 پرسشنامه توزیع شد و در نهایت تعداد 399 پرسشنامه سالم دریافت گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss و lisrel استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که متغیرهای سودمندی، سهولت، هزینه استفاده، امنیت، اعتماد اثر معناداری بر پذیرش ماشین-های خودپرداز دارند اما متغیر های مشخصه اجتماعی، طرز تفکر پیرامون تغییر استفاده تاثیر معناداری بر پذیرش ماشین های خودپرداز ندارد.
محمد علی رمضانی مرتضی خورسندی
دراین مطالعه اثر آموزش زنان و مردان را بر رشد اقتصادی در ایران، با استفاده از الگوی خود بازگشت با وقفه های توزیعی(ardl) بررسی کردیم. برای اثبات وجود رابطه بلندمدت از آزمون کرانه های پسران و شین(2001) استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در کوتاه مدت آموزش زنان بر رشد اقتصادی موثر نیست، درحالی که آموزش مردان تاثیر مثبت دارد. در بلندمدت آموزش زنان و مردان هر دو بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت داشته و اثر آموزش مردان بیش از آموزش زنان است.
امیرحسین جعفری اسفندیار جهانگرد
تحقیق حاضر یک رابطه در حال تغییر را بین اشتغال و تولید واقعی در اقتصاد ایران بر اساس داده های سالانه نرخ های رشد متغیرهای مورد مطالعه از 1345 تا 1390 و در سطح کل اقتصاد مطالعه می کند. این رابطه در بلندمدت می تواند تحت تاثیر عواملی قرار گیرد که از طریق تسریع در رشد بهره وری نیروی کار اثر می کنند. این تحلیل همچنین محورهای قابل توجهی از تغییرات ساختاری را که احتمالا در خلال چند دهه گذشته در اقتصاد ایران رخ داده مطرح می کند. ازاینرو تخمین کشش های کوتاه مدت و بلندمدت در دوره های زمانی مربوط به ادوار تجاری، محور اصلی تحقیق حاضر است. به منظور برآورد ضریب کالدور-وردورن از یک مدل پویای پانل استفاده کرده ایم که اثرات آنی و وقفه را به طور همزمان لحاظ می کند. نتایج نشان می دهند ضریبی که در خلال ادوار تجاری اخیر در اقتصاد ایران رشد اشتغال را به رشد تولید مرتبط می کند از نظر آماری کاهش معناداری پیدا کرده است. پدیده تشدید اثر کالدور-وردورن در اقتصاد ایران برمی گردد به رشد فناوری اطلاعات و یادگیری ضمن کار در بلندمدت که از طریق اثرات بازدهی فزاینده ناشی از صرفه های پویای حاصل از مقیاس منجر به رشد بهره وری نیروی کار در سطح کلان می شود.
امین مراحنه سعید فراهانی فرد
قرآن، اقتصاد را عامل قوام و دوام امور فردی و اجتماعی، و مشکلات اقتصادی بشر را ناشی از توزیع ناعادلانه و بهره وری نادرست از امکانات موجود در طبیعت می داند. چراکه خداوند در پاسخ به نیازهای بشر همه مایحتاج انسان، بلکه بیش از آن را در طبیعت قرار داده است و اگر ناسپاسی و ستمگری انسان ها نبود و ثروت ها براساس نظام عادلانه بین مردم توزیع می شد، نیازی بی پاسخ نمی ماند و دو پدیده فقر و تکاثر، بشر را آزار نمی داد. یکی از مهم ترین اهداف نظام اسلامی و اقتصاد اسلامی، برقراری عدالت اقتصادی- اجتماعی است که یکی از شاخص های مهم آن، توزیع ثروت می باشد که از جایگاه بسیار مهمی در ساختار هر نظام و مکتب اقتصادی برخوردار است که در واقع بیانگر روش و مکانیسم توزیع دارائی ها و ثروت ها، میان گروه های مختلف اجتماعی است. در تحقیق حاضر که به روش کتابخانه ای شکل گرفته، به بررسی شاخص های توزیع ثروت در اقتصاد متعارف از دیدگاه اقتصاد اسلامی پرداخته شده است. با مطالعه منابع اسلامی می توان دریافت که شاخص های توزیعی در اقتصاد متعارف به دلیل مغایرت در ساختار و اصول بینشی و ارزشی مترتب بر آن ها با موازین اسلامی سازگاری کامل ندارد.